Dictiornary-Farsi | وابسته به ادمکشی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
homicidal	وابسته به ادمکشی


Other Matches

murdering	ادمکشی
murdered	ادمکشی
murder	ادمکشی
assassination	ادمکشی
manslaughter	ادمکشی
murders	ادمکشی
homicide	ادمکشی
homicides	ادمکشی
terrors	ادمکشی سیاسی
terror	ادمکشی سیاسی
thuggee	ادمکشی ترور
amok	ادمکشی کردن
thuggery	ادمکشی ترور
terrorism	عقیده به لزوم ادمکشی و ایجاد وحشت دربین مردم و یا سیستم فکری یی که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می داند
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associates	وابسته وابسته کردن
associated	وابسته وابسته کردن
associate	وابسته وابسته کردن
associating	وابسته وابسته کردن
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
of kin	وابسته
monitorial	وابسته به
dependants	وابسته
interdependent	وابسته
subordinated	وابسته
adjective	وابسته
attendant	وابسته
attendants	وابسته
pertianing	وابسته
plantar	وابسته به کف پا
subordinating	وابسته
dependant	وابسته
subordinates	وابسته
attached	وابسته
adjectives	وابسته
cantabrigian	وابسته به
carpal	وابسته به مچ
cephalic	وابسته به سر
commissarial	وابسته به
comprador	وابسته
congenerous	وابسته
attache	وابسته
germane	وابسته
belonging	وابسته ها
dependent	وابسته
appurtenant	وابسته
elfin	وابسته به جن
pertaining	وابسته
thereof	وابسته به ان
federating	وابسته
federates	وابسته
federated	وابسته
federate	وابسته
israelitish	وابسته به
levitical	وابسته به
aquatic	وابسته به اب
pertinent	وابسته
hanger on	وابسته
diphtheric	وابسته به
elysian	وابسته به
febile	وابسته به تب
affiliating	وابسته
affiliates	وابسته
affiliated	وابسته
affiliate	وابسته
related	وابسته
wedded	وابسته
subordinate	وابسته
tuitionary	وابسته به
correspondent	وابسته
pyretic	وابسته به تب
contingents	وابسته
contingent	وابسته
thereof=of that	وابسته به ان
akin	وابسته
riverrine	وابسته به
messianic	وابسته به
syncop	وابسته به غش
relative	وابسته
sexual organs	وابسته به
attributable	وابسته به
pyrexic	وابسته به تب
pyrexial	وابسته به تب
relevant	وابسته
correspondents	وابسته
soudanese	وابسته به soudan
dominical	وابسته بخداوند
device dependent	وابسته به دستگاه
sorcerous	وابسته به جادوگری
diametral	وابسته بقطر
dipteran	وابسته به دوبالان
diphtheritic	وابسته به خناق
skiey	وابسته باسمان
societal	وابسته به اجتماع
diaconal	وابسته بشماس
dioecious	وابسته به مگ س گیران
skyey	وابسته باسمان
dermatic	وابسته به زیرپوست
dependent variable	متغیر وابسته
congestive	وابسته به تراکم
toplogic	وابسته به مکانشناسی
compunctious	وابسته به پشیمانی
stimulus bound	محرک- وابسته
communistic	وابسته بکمونیسم
tonsorial	وابسته به سلمانی
commercial attache	وابسته تجاری
commercial attache	وابسته تجارتی
commercial attache	وابسته بازرگانی
parenthetical	وابسته به دو کمانک
corneal	وابسته به قرنیه
dependant variable	متغیر وابسته
deltaic	وابسته به دلتا
specie	وابسته بسکه
deathy	وابسته بمردن
darky	وابسته به نژادسیاه
cycloidal	وابسته به دایره
cuttural attache	وابسته فرهنگی
cuticular	وابسته به پوست
cufic	وابسته به کوفه
cloistral	وابسته به صومعه
dramaturgic	وابسته به فن نمایش
homeric	وابسته به هومر
haemic	وابسته بخون
gutturo nasal	وابسته بگلووبینی
gular	وابسته به مری
gregorian	وابسته به گریگوری
gnomonic	وابسته به شاخص
glandulous	وابسته به غدد
glandulose	وابسته به غدد
gerontic	وابسته به پیری
geomantic	وابسته به رمالی
sexed	وابسته به تذکیروتانیث
sex linked	وابسته به جنسیت
disco	وابسته به دیسکو
discos	وابسته به دیسکو
hippocratic	وابسته به طب بقراط
scansorial	وابسته بصعود
scientail	وابسته به علم
hematic	وابسته به خون
scolopendrine	وابسته به هزارپاها
scribal	وابسته به کتابت
sculptural	وابسته به هنرپیکرتراشی
gasolinic	وابسته به بنزین
galilean	وابسته به گالیله
jobless	وابسته به بیکاری
facultative	وابسته به faculty
exegetic	وابسته به تفسیر
eugenic	وابسته به به نژادی
ethnologic	وابسته به نژادشناسی
ethnical	وابسته به نژادشناسی
eponymic	وابسته به سرخاندان
shaksperian	وابسته به شکسپیر
sister services	خدمات وابسته
eleemosynary	وابسته به صدقه
far eastern	وابسته بخاوردور
faunistic	وابسته به جانوران
shakespearean	وابسته به شکسپیر
Judaic	وابسته به یهودا
palatal	وابسته به کام
folklorish	وابسته به فولکلور
folkish	وابسته به فولکلور
floricultural	وابسته به گلکاری
flexional	وابسته به صرف
fetal	وابسته به جنین
shakespearian	وابسته به شکسپیر
eleemosinary	وابسته به صدقه
clitoric	وابسته به چوچوله
degenerative	وابسته به انحطاط
paralytic	وابسته به فلج
tetanal	وابسته به کزاز