English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
supramaxillary وابسته به ارواره زبرین
Other Matches
premaxillary واقع در جلو ارواره زبرین
overshot jaw ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
ulnar وابسته به زند زبرین
gnathic فکی وابسته به ارواره
gnathal فکی وابسته به ارواره
inframaxillary وابسته به ارواره زیرین
infra axillary وابسته به ارواره زیرین
mandibular اروارهای وابسته به ارواره زیرین
maxilla استخوان ارواره ارواره
upmost زبرین
uppers زبرین
upper زبرین
the upper lip لب زبرین
superior colliculus برجستگی زبرین
false pelvis لگن زبرین
epilimnion اب لایه زبرین
epipelagic زیر لایه زبرین
limbs قطع کردن عضو اندام زبرین
limb قطع کردن عضو اندام زبرین
chaw ارواره
jaws ارواره
jaw ارواره
mandible ارواره
mandibles ارواره
chops ارواره
admaxillary نزدیک ارواره
nether lip or jaw لب یا ارواره زیرین
crack jaw ارواره شکن
jawbone استخوان ارواره
jib حرف ارواره
jibbed حرف ارواره
jibbing حرف ارواره
jibs حرف ارواره
glass jaw ارواره شیشهای
submaxilla ارواره پایین
jawbones استخوان ارواره
orthognathous راست ارواره
wapper jawed دارای ارواره کج
chapt مرد ارواره
maxillary bone استخوان ارواره
jaw breaker ارواره شکن
protrusion of the jaw پیشامدگی ارواره
maxilla ارواره زیرین
mandibular ارواره زیرین
inframaxillary nerves پیهای ارواره زیرین
actinomycosis مرض قارچی ارواره
prognathism پیش امدگی ارواره
gnathitis اماس ارواره بالا
intermaxillary واقع در میان ارواره ها
lanternjaws ارواره دراز و لاغر
projecting jaw ارواره پیش امده
trismus تشنج ارواره زیرین
submaxillary glands غدههای زیر ارواره
prognathous دارای ارواره پیش امده
lantern jawed دارای ارواره دراز و لاغر
stag evil تشنج ارواره زیرین اسب
prognathic دارای ارواره پیش امده
jowls ارواره زیرین پرنده گونه
jowl ارواره زیرین پرنده گونه
whalebone استخوان ارواره نهنگ عاج تمساح
overbite پیشامدگی دندانهای زبرین نسبت به دندانهای زیرین
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
premaxilla استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
gar نوعی ماهی که ارواره هایی شبیه منقاردارد
plectognath ماهی ای که ارواره زبرینش بکاسه سر چسبیده است
pleurodont دارای دندان محکم شده ازداخل ارواره
gomphosis اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
overpasses گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpass گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
cantabrigian وابسته به
carpal وابسته به مچ
hanger on وابسته
thereof وابسته به ان
febile وابسته به تب
related وابسته
israelitish وابسته به
affiliates وابسته
thereof=of that وابسته به ان
congenerous وابسته
affiliate وابسته
affiliated وابسته
pertinent وابسته
levitical وابسته به
affiliating وابسته
elysian وابسته به
diphtheric وابسته به
syncop وابسته به غش
attendant وابسته
attendants وابسته
adjective وابسته
interdependent وابسته
commissarial وابسته به
elfin وابسته به جن
comprador وابسته
riverrine وابسته به
adjectives وابسته
pyrexic وابسته به تب
appurtenant وابسته
cephalic وابسته به سر
federating وابسته
federates وابسته
federated وابسته
federate وابسته
aquatic وابسته به اب
sexual organs وابسته به
pyrexial وابسته به تب
akin وابسته
pertaining وابسته
relevant وابسته
of kin وابسته
belonging وابسته ها
messianic وابسته به
subordinated وابسته
subordinates وابسته
subordinating وابسته
subordinate وابسته
dependent وابسته
contingents وابسته
contingent وابسته
attributable وابسته به
correspondent وابسته
correspondents وابسته
pyretic وابسته به تب
wedded وابسته
monitorial وابسته به
plantar وابسته به کف پا
relative وابسته
dependant وابسته
pertianing وابسته
attache وابسته
germane وابسته
tuitionary وابسته به
dependants وابسته
attached وابسته
dependant variable متغیر وابسته
stimulus bound محرک- وابسته
landed وابسته بزمین
tutelary وابسته بقیمومت
oratorical وابسته به سخنرانی
tussive وابسته به سرفه
stomatal وابسته به دهان
deltaic وابسته به دلتا
diametral وابسته بقطر
deathy وابسته بمردن
cycloidal وابسته به دایره
degenerative وابسته به انحطاط
cufic وابسته به کوفه
diaconal وابسته بشماس
pancreatic وابسته به لوزالمعده
planetary وابسته به سیاره
emotive وابسته به احساسات
focal وابسته بکانون
cuticular وابسته به پوست
cuttural attache وابسته فرهنگی
diphtheritic وابسته به خناق
stomatic وابسته بدهان
darky وابسته به نژادسیاه
dependent variable متغیر وابسته
specie وابسته بسکه
maritime وابسته بدریانوردی
naval وابسته به کشتی
nasal وابسته به منخرین
eleemosinary وابسته به صدقه
trophic وابسته بتغذیه
pessimistic وابسته به بدبینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com