Dictiornary-Farsi | وابسته به استادی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
professorial	وابسته به استادی


Other Matches

wonderwork	استادی
twist of the wrist	استادی
masterkiness	استادی
masterless	بی استادی
skill	استادی
expertness	استادی
adeptness	استادی
handiness	استادی
artifices	استادی
masterstrokes	استادی
master stroke	استادی
professorship	استادی
masterstroke	استادی
masterful	با استادی
artifice	استادی
professorships	استادی
professoriate	استادی
workmanship	استادی
arts	استعداد استادی
professorate	مربوط به استادی
stadimeter	استادی متر
professoriat	مقام استادی
art	استعداد استادی
unskilled labour	کارهایی که استادی
skilled	مستلزم استادی
professorship	مقام استادی
mastership	مقام استادی
professorships	مقام استادی
high wrought	با استادی ساخته شده
manipulated	با استادی درست کردن
manipulates	با استادی درست کردن
chair	کرسی استادی در دانشگاه
skill	استادی زبر دستی
snow job <idiom>	لاف استادی زدن
chairs	کرسی استادی در دانشگاه
candidate master	نامزد استادی شطرنج
wonder work	معجزه استادی عجیب
chaired	کرسی استادی در دانشگاه
chairing	کرسی استادی در دانشگاه
tour de force	نمایش استادی و زبردستی
manipulate	با استادی درست کردن
academic costume	لباس رسمی استادی دانشگاه
academicals	لباس رسمی استادی دانشگاه
elaborateness	نازک کاری استادی در کار
manipulation	دست زنی تدبیر استادی
They all acknowledge him master .	همه او را به استادی قبول دارند
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated	وابسته وابسته کردن
associating	وابسته وابسته کردن
associate	وابسته وابسته کردن
associates	وابسته وابسته کردن
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
federates	وابسته
monitorial	وابسته به
affiliate	وابسته
federating	وابسته
adjectives	وابسته
adjective	وابسته
cantabrigian	وابسته به
akin	وابسته
federated	وابسته
attache	وابسته
pertianing	وابسته
thereof=of that	وابسته به ان
belonging	وابسته ها
elysian	وابسته به
dependent	وابسته
dependant	وابسته
carpal	وابسته به مچ
interdependent	وابسته
attendants	وابسته
attendant	وابسته
congenerous	وابسته
aquatic	وابسته به اب
plantar	وابسته به کف پا
related	وابسته
affiliated	وابسته
affiliates	وابسته
affiliating	وابسته
pertinent	وابسته
commissarial	وابسته به
dependants	وابسته
federate	وابسته
syncop	وابسته به غش
cephalic	وابسته به سر
appurtenant	وابسته
thereof	وابسته به ان
diphtheric	وابسته به
of kin	وابسته
tuitionary	وابسته به
comprador	وابسته
sexual organs	وابسته به
wedded	وابسته
israelitish	وابسته به
contingents	وابسته
contingent	وابسته
febile	وابسته به تب
relative	وابسته
elfin	وابسته به جن
pyrexic	وابسته به تب
pyrexial	وابسته به تب
correspondent	وابسته
levitical	وابسته به
pyretic	وابسته به تب
relevant	وابسته
germane	وابسته
messianic	وابسته به
attached	وابسته
pertaining	وابسته
correspondents	وابسته
riverrine	وابسته به
attributable	وابسته به
hanger on	وابسته
subordinating	وابسته
subordinates	وابسته
subordinated	وابسته
subordinate	وابسته
pharmacologic	وابسته بداروشناسی
analphabetic	وابسته به بیسوادی
connubial	وابسته به زناشویی
piscatorial	وابسته به ماهیگیری
ethnic	وابسته به نژادشناسی
pygmaean	وابسته به پیگمی ها
archimedean	وابسته به ارشمیدس
pyrrhic	وابسته به " پیروس "
pleural	وابسته به شامه شش
anginal	وابسته به گلودرد
puberal	وابسته به بلوغ
photic	وابسته به تولیدنور
photic	وابسته به نوروروشنایی
aortal	وابسته بشاهرگ
seminal	وابسته به منی
aortic	وابسته بشاهرگ
pubertal	وابسته به بلوغ
antichristian	وابسته به دجال
pharyngal	وابسته به گلوگاه
municipal	وابسته بشهرداری
psychologic	وابسته به روانشناسی
pygmean	وابسته به پیگمی ها
scientific	وابسته بعلم
petiolar	وابسته به برگدم
radio carpal	وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar	وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine	وابسته به وزغ
attache	وابسته نظامی
rectal	وابسته به مقعد
rectorial	وابسته به rector
solar	وابسته بخورشید
photographic	وابسته به عکاسی
rhinal	وابسته به بینی
petrologic	وابسته به سنگ
astronautical	وابسته به فضانوردان
associated company	شرکت وابسته
army attache	وابسته نظامی
army attache	وابسته زمینی
investigatory	وابسته به رسیدگی
pharisaic	وابسته به فریسی
vital	وابسته به زندگی
homicidal	وابسته به ادمکشی
vital	وابسته بزندگی
menstrual	وابسته به قاعده گی
porcine	وابسته بخوک
psychiatric	وابسته به روانپزشکی
altitudinal	وابسته به اوج
piscatorial	وابسته به صیدماهی
marines	وابسته به دریانوردی
presbyterial	وابسته به کشیش ها
emotive	وابسته به احساسات
marine	وابسته به دریانوردی
pancreatic	وابسته به لوزالمعده