Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
phlebitic
وابسته به اماس دیواره ورید
Other Matches
phlebitic
دچار اماس جدار ورید
venosity
شبیه ورید دارای ورید
partitive
وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
partitives
وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
myomatous
وابسته به اماس ماهیچه
iritic
وابسته به اماس عنبیه
parotitic
وابسته به اماس غده بناگوشی
phlogistic
وابسته به اصل اتش مربوط به اماس وتب
antineuritic
برضد اماس عصب مخاف اماس عصبی
appendicitis
اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
veins
ورید
vena
ورید
venosity
پر از ورید
vein
ورید
venose
پراز رگ و ورید
phlebolite
سنگ ورید
venous
وریدی پر از ورید
venule
ورید کوچک
venesection
باز کردن ورید
venosity
دارای ورید بودن
venisection
باز کردن ورید
external saphenous vein
سیاهرگ یا ورید مابض
do not strain your nerves .
با عصاب خودتان فشار نیا ورید
intravenous
موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
intravenously
موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bulkheads
دیواره
bulkhead
دیواره
bulwarks
دیواره سد
curtains
دیواره
echal
دیواره
parapet
دیواره
parapets
دیواره
cliff
دیواره
cliffs
دیواره
escarpments
دیواره
causey
دیواره
escarpment
دیواره
barrier
دیواره
dissepiment
دیواره
rim
دیواره
partition
دیواره
wall
دیواره
barriers
دیواره
embankments
دیواره
embankment
دیواره
partitions
دیواره
septum
دیواره
walls
دیواره
bulwark
دیواره سد
rims
دیواره
guide wall
دیواره راهنما
training wall
دیواره راهنما
bulkhead
تیغه دیواره
bank genesis
پیدایش دیواره
arch-facade
دیواره ی مشبکی
wing wall
دیواره جانبی
collision bulkhead
دیواره ضد تصادم
groyne
سد یا دیواره ساحلی
parapet
محجر دیواره
collision bulkhead
دیواره نشکن
sausage dam
دیواره تورسنگی
parapets
محجر دیواره
cordon
سرپوش دیواره
insulated wall
دیواره عایق
banch wall
دیواره محافظ
banch wall
دیواره پشتیبان
approach wall
دیواره ورودی
bulwarks
دیواره محافظ
bulwark
دیواره محافظ
bulkheads
تیغه دیواره
snow fence
دیواره برفگیر
basket dam
دیواره سبدی
coaming
دیواره دور دریچه ها
choir-wall
[دیواره ی جداکننده جایگاه]
bullword
دیواره روی پل کشتی
chancel-rail
دیواره مشبک
[کلیسا]
positive cut off
دیواره اب بند کامل
bank effect
اثر دیواره کانال
ice foot
دیواره یخ درنواحی شمال
heels
پاشنه پی دیواره حائل یا سد
levee
دیواره ساحلی رودخانه
perforated cutoff
دیواره نیمه تراوا
hatch coaming
دیواره دور دریچه
heel
پاشنه پی دیواره حائل یا سد
fireback
دیواره عقبی کوره یابخاری
petard
خرج تخریب دیواره و پایه پل
bulkheads
دیواره عمودی روی قایق
padeye
حلقه ثابت دیواره پل ناو
kickback
دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
gunwale
لبه بالایی دیواره قایق
bulkhead
دیواره عمودی روی قایق
ice-foot
[دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
kickbacks
دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
tambour
دیواره متحرک چوبی ساختن
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
scabbing
نفوذ بسکها درداخل دیواره هدف
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
myelitis
اماس
dilation
اماس
single pneumonia
اماس یک شش
inflammation
اماس
neuritis
پی اماس
lymphdenomia
اماس
lymphangitis
اماس
frost hoil
اماس
turgidity
اماس
poke
اماس
swelling
اماس
pulmonitis
اماس شش
swellings
اماس
pokes
اماس
poking
اماس
phrenitis
اماس مخ
inturgescence
اماس
encephalitis
اماس مخ
tumefaction
اماس
tumescence
اماس
tuberosity
اماس
edema
اماس
double pneumonia
اماس هر دو شش
tumidity
اماس
vulvitis
اماس کس
phlegmasia
اماس
poked
اماس
intumescence
اماس
lined well
چاهی که دیواره ان با سنگ پوشش شده باشد
uncased well
چاهی که دیواره جدار ان پوشش نشده باشد
retinitis
اماس شبکیه
enchondroma
اماس غضروفی
metritis
اماس زهدان
nasitis
اماس بینی
enteritis
اماس روده
lentitis
اماس جلیدیه
faucitis
اماس گلو
cutitis
اماس زیرپوست
dactylitis
اماس انگشت
colitis
اماس قولون
quinsy
اماس چرکدارلوزتین
fretty
اماس کرده
inoma
اماس لیفی
fibroma
اماس لیفی
arthritis
اماس مفصل
hysteritis
اماس زهدان
salpingitis
اماس شیپور
dermatosis
اماس پوست
podarthritis
اماس بندهای پا
blepharitis
اماس پلک
palpebritis
اماس پلک
intumesce
اماس کردن
intumescent
اماس کرده
hepatitis
اماس کبدی
brainfever
اماس مغز
gnathitis
اماس گونه
turgid
اماس دار
glandular swelling
اماس غدد
bronchitis
اماس نایژه
otitis
اماس گوش
cystitis
اماس مثانه
ague cake
اماس اسپرزازنوبه
conjunctivitis
اماس ملتحمه
arteritis
اماس شریان
hydrocile
اماس خایه
ileitis
اماس ایلئون
huff
اماس کردن
antiphlogistic
اماس نشان
scleritis
اماس صلبیه
turgescent
اماس کننده
turgescence
اماس بادکردگی
dermatitis
اماس پوست
tumid
اماس کرده
tumefactive
اماس دار
tonsillitis
اماس لوزه
osteitis
اماس استخوان
phlogosis
اماس برونی
ophthalmitis
اماس چشم
swells
اماس کردن
intumescent
اماس کننده
swelled
اماس کردن
splenitis
اماس اسپرز
swell
اماس کردن
keratitis
اماس قرنیه
myositis
اماس ماهیچه
odontitis
اماس دندان
orchitis
اماس خایه
nephritis
اماس گرده
bunchout
اماس کردن
iritis
اماس عنبیه
crystallitis
اماس جلیدیه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com