Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
iranian
وابسته به ایران
Search result with all words
indo iranian
وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند
Other Matches
Pope, Arthur Upham
آرتور پوپ
[که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
sole a for iran
تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
khamseh
خمسه
[در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
persia
ایران
Iran
ایران
all iran
همه ایران
of iranian nationality
تابع ایران
oil from iran
نفت ایران
iranian
اهل ایران
on the west of iran
در باختر ایران
the iranian nation
ملت ایران
rial
واحد پول ایران
in iranian territory
در خاک
[سرزمین]
ایران
PETAG
شرکت فرش ایران
avestan
زبان باستانی ایران
satrap
استاندار قدیم ایران
The Iranian currency.
پول رایچ ایران
iranian mathematical sociaty
انجمن ریاضیات ایران
iranian physical society
انجمن فیزیک ایران
I come from Iran . I am Iranian.
من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
nestorian
کلیسای نسطوری قدیم ایران
He was deported from Iran.
اورااز ایران اخراج کردند
iran u.s. claims tribunal
دیوان دعاوی ایران و امریکا
journal of the iranian mathematical soci
ماهنامه انجمن ریاضی ایران
A part of Iranian territory.
بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
Iran Carpet Company
شرکت سهامی فرش ایران
For example ( instance ) , lets take Iran .
مثلا" فرضا" همین ایران
He reanimated the Iranian agriculture.
کشاورزی ایران رازنده کرد
iranian state railways
راه اهن دولتی ایران
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
I will depart the day after tomorrow with the Iran Air.
من پس فردا با ایران ایر پرواز می کنم.
Irans industry is progressing.
صنعت ایران درحال ترقی است
This car is of Iranian make (manufacture).
این اتوموبیل ساخت ایران است
sogdian
اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
Iranian goods are usally solid.
جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
your reverence
عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
Nahavand
شهر نهاوند
[در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
his reverence
جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
The persian gulf is between Iran and saude Arabia .
خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
deep motif
نگاره گوزن و غزال
[که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
diamond design
طرح قاب لوزی
[که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Tekke motife
نگاره تکه
[این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
safflower
گل رنگ
[این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
double knotting
گره دوخفتی یا دو رو
[که در بعضی از فرش های تزپینی ایران بکار رفته و هر دو طرف فرش دارای پرز با نقشی متفاوت است.]
Tahmasb
شاه تهماسب
[پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
fish design
طرح ماهی درهم یا هراتی
[این نوع طرح به گونه های مختلف در فرش ایران، ترکیه، چین و هند بکار گرفته می شود.]
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associated
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
Murghi rugs
فرش های مرغی
[این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
Joshegan
جوشقان
[این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
Gabbeh
گبه
[با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
Lesghi star
ستاره لسگی
[این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
Senneh
سنه
[نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
Safavid period
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
room-sized rug
فرش های ایرانی
[فرش های درباری]
[بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
Cypress design
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
pomegrenate design
طرح گل اناری
[این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
peacock
طرح طاووس
[این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
attache
وابسته
diphtheric
وابسته به
adjective
وابسته
interdependent
وابسته
wedded
وابسته
sexual organs
وابسته به
subordinate
وابسته
pertaining
وابسته
pyrexic
وابسته به تب
belonging
وابسته ها
tuitionary
وابسته به
pyretic
وابسته به تب
federate
وابسته
congenerous
وابسته
relative
وابسته
thereof=of that
وابسته به ان
elysian
وابسته به
appurtenant
وابسته
dependent
وابسته
germane
وابسته
thereof
وابسته به ان
federated
وابسته
comprador
وابسته
federating
وابسته
related
وابسته
aquatic
وابسته به اب
commissarial
وابسته به
attendant
وابسته
attendants
وابسته
of kin
وابسته
federates
وابسته
dependants
وابسته
affiliates
وابسته
affiliating
وابسته
relevant
وابسته
pertinent
وابسته
attributable
وابسته به
affiliated
وابسته
correspondent
وابسته
pyrexial
وابسته به تب
riverrine
وابسته به
subordinated
وابسته
subordinating
وابسته
subordinates
وابسته
cantabrigian
وابسته به
febile
وابسته به تب
affiliate
وابسته
attached
وابسته
levitical
وابسته به
correspondents
وابسته
adjectives
وابسته
syncop
وابسته به غش
cephalic
وابسته به سر
israelitish
وابسته به
monitorial
وابسته به
contingent
وابسته
akin
وابسته
pertianing
وابسته
messianic
وابسته به
hanger on
وابسته
plantar
وابسته به کف پا
carpal
وابسته به مچ
elfin
وابسته به جن
contingents
وابسته
dependant
وابسته
missions
وابسته به ماموریت
mission
وابسته به ماموریت
scansorial
وابسته بصعود
pythian
وابسته به "اپولو"
naval
وابسته به کشتی
pyrrhic
وابسته به " پیروس "
maximal
وابسته به حداکثر
eleemosinary
وابسته به صدقه
connubial
وابسته به زناشویی
vespertilian
وابسته به شبکور
synesthetic
وابسته به همرنجی
mensal
وابسته به میز
mayoral
وابسته به شهردار
memory dependent
وابسته حافظه
menopausal
وابسته به یائسگی
marine
وابسته به دریانوردی
marines
وابسته به دریانوردی
vindicatory
وابسته به توجیه
eleemosynary
وابسته به صدقه
dramaturgic
وابسته به فن نمایش
vituperative
وابسته به ناسزاگویی
syncretic
وابسته به همتایی
paralytics
وابسته به فلج
infusorial
وابسته به نمرویان
paralytic
وابسته به فلج
materialistic
وابسته به مادیات
visive
وابسته به بینایی
maritime
وابسته بدریانوردی
pessimistic
وابسته به بدبینی
natatorial
وابسته به شنا
myelogenous
وابسته بمغزاستخوان
indic
وابسته به هند
psychiatric
وابسته به روانپزشکی
porcine
وابسته بخوک
a posteriori
وابسته به پدیدهسنجی
ethnologic
وابسته به نژادشناسی
indonesian
وابسته به اندونزی
menstrual
وابسته به قاعده گی
vital
وابسته بزندگی
vital
وابسته به زندگی
investigatory
وابسته به رسیدگی
ethnical
وابسته به نژادشناسی
scientific
وابسته بعلم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com