Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
isthmian
وابسته به باریکه
isthmic
وابسته به باریکه
Other Matches
slatey
شبیه سنگ لوح باریکه باریکه
slaty
شبیه سنگ لوح باریکه باریکه
slipe
باریکه باریکه کردن سریدن
slabs
باریکه باریکه شدن
slab
باریکه باریکه شدن
neck
باریکه
necks
باریکه
slatted
باریکه باریکه
track
باریکه
slipe
باریکه
berm
باریکه
berme
باریکه
strip
باریکه
isthmus
باریکه
band
باریکه
isthmuses
باریکه
beam
باریکه
hair space
باریکه
tracked
باریکه
tracks
باریکه
beams
باریکه
bands
باریکه
backwaters
باریکه اب
backwater
باریکه اب
jog
باریکه بیقاعدگی
slabs
ورقه باریکه
jogging
باریکه بیقاعدگی
strake
باریکه زمین
jogs
باریکه بیقاعدگی
jogged
باریکه بیقاعدگی
tabs
باریکه دادن به
electron beam
باریکه الکترون
splintered
باریکه چوب
mica strip
باریکه میکا
splinter
باریکه چوب
tabs
برگ باریکه
tab
باریکه دادن به
sheer
باریکه پل ناو
slices
تکه باریکه
slice
تکه باریکه
tab
برگ باریکه
slab
ورقه باریکه
molecular beam
باریکه مولکولی
ion beam
باریکه یونی
splintering
باریکه چوب
splinters
باریکه چوب
panhandle
زمین باریکه
panhandled
زمین باریکه
panhandles
زمین باریکه
panhandling
زمین باریکه
rib
گچی لنگه باریکه
garboard strake
باریکه تحتانی ناو
steak
باریکه گوشت کبابی
steaks
باریکه گوشت کبابی
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
screed
تکه پاره باریکه زمین
hot rolled strip
باریکه نورد شده داغ
potato chip
باریکه سیب زمینی سرخ کرده
potato chips
باریکه سیب زمینی سرخ کرده
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
anti tear strips
باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
associating
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
listel
باریکه راه راه
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
congenerous
وابسته
of kin
وابسته
federating
وابسته
federates
وابسته
federated
وابسته
federate
وابسته
comprador
وابسته
commissarial
وابسته به
monitorial
وابسته به
hanger on
وابسته
israelitish
وابسته به
levitical
وابسته به
attendant
وابسته
attendants
وابسته
tuitionary
وابسته به
interdependent
وابسته
adjectives
وابسته
akin
وابسته
thereof=of that
وابسته به ان
febile
وابسته به تب
diphtheric
وابسته به
elysian
وابسته به
syncop
وابسته به غش
cephalic
وابسته به سر
dependent
وابسته
belonging
وابسته ها
attributable
وابسته به
pertaining
وابسته
germane
وابسته
attached
وابسته
riverrine
وابسته به
elfin
وابسته به جن
subordinated
وابسته
pyretic
وابسته به تب
pyrexial
وابسته به تب
pyrexic
وابسته به تب
plantar
وابسته به کف پا
appurtenant
وابسته
carpal
وابسته به مچ
thereof
وابسته به ان
pertinent
وابسته
cantabrigian
وابسته به
related
وابسته
affiliate
وابسته
affiliated
وابسته
affiliates
وابسته
affiliating
وابسته
aquatic
وابسته به اب
attache
وابسته
pertianing
وابسته
sexual organs
وابسته به
wedded
وابسته
relative
وابسته
relevant
وابسته
adjective
وابسته
subordinates
وابسته
subordinate
وابسته
correspondent
وابسته
messianic
وابسته به
correspondents
وابسته
subordinating
وابسته
contingents
وابسته
contingent
وابسته
dependants
وابسته
dependant
وابسته
missions
وابسته به ماموریت
presbyterial
وابسته به کشیش ها
press attache
وابسته مطبوعاتی
prefectorial
وابسته به اداری
placentas
وابسته به جفت
exegetic
وابسته به تفسیر
preemptive
وابسته به حق شفعه
predial or prae
وابسته به زمین
prefectoral
وابسته به اداری
mayoral
وابسته به شهردار
preemptive
وابسته به پیشدستی
subordinate clauses
بند وابسته
mission
وابسته به ماموریت
social
وابسته بجامعه
far eastern
وابسته بخاوردور
planetary
وابسته به سیاره
focal
وابسته بکانون
programmatic
وابسته به پروگرام
partitive
وابسته به جزء
facultative
وابسته به faculty
oratorical
وابسته به سخنرانی
masticatory
وابسته به جویدن
matricidal
وابسته بمادرکشی
maximal
وابسته به حداکثر
nasal
وابسته به منخرین
pessimistic
وابسته به بدبینی
subversion
وابسته به خرابکاری
potamic
وابسته به رودها
mensal
وابسته به میز
generic
وابسته به تیره
wedded
وابسته به ازدواج
marines
وابسته به دریانوردی
acoustical
وابسته به شنوایی
ambassadorial
وابسته به سفارت
eponymic
وابسته به سرخاندان
curatorial
<adj.>
وابسته به سرپرستی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com