Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
denunciatory
وابسته به بدگویی و اتهام
Other Matches
obloquy
بدگویی
defamation
بدگویی
vilification
بدگویی
malediction
بدگویی
detraction
بدگویی
backbiting
بدگویی
denunciations
بدگویی
denunciation
بدگویی
vituperation
بدگویی سرزنش
speak ill of
بدگویی کردن از
vilified
بدگویی کردن بهتان زدن
vilify
بدگویی کردن بهتان زدن
vilifies
بدگویی کردن بهتان زدن
vilifying
بدگویی کردن بهتان زدن
information
اتهام
imputation
اتهام
impeachment
اتهام
indictment
اتهام
indictments
اتهام
on charge of
به اتهام
accusation
اتهام
accusations
اتهام
delation
اتهام
plaint
اتهام
charge
اتهام
arraignment
اتهام
plaints
اتهام
inculpation
اتهام
charges
اتهام
charges
حمله اتهام
denunciation
اتهام شکایت
charge
حمله اتهام
discharges
رفع اتهام
discharge
رفع اتهام
recrimination
اتهام متقابل
recriminations
اتهام متقابل
impeachable
قابل اتهام
crimination
اتهام بجنایت
crimination
اتهام جنایت
denunciation
اتهام نقض
denunciations
اتهام شکایت
denunciations
اتهام نقض
self accusation
اتهام به خود
quietus
رفع اتهام
chargeable
اتهام پذیر
accusingly
بطریق اتهام
indicement
اتهام بموجب ادعانامه
indictable
<adj.>
اتهام پذیر
[حقوقی]
accusable
قابل اتهام متهم
penal
<adj.>
اتهام پذیر
[حقوقی]
punishable
<adj.>
اتهام پذیر
[حقوقی]
actionable
<adj.>
اتهام پذیر
[حقوقی]
imputatively
از راه اسناد یا اتهام
culpable
<adj.>
اتهام پذیر
[حقوقی]
chargeable
<adj.>
اتهام پذیر
[حقوقی]
criminate
در معرض اتهام قرار دادن
bewary
بدگویی کردن از راز کسی را از روی عداوت فاش کردن
allegation
[against somebody]
تهمت
[اتهام]
[در برابر کسی]
[ قانون]
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
to leave yourself open to the charge of lacking seriousness
خود را در معرض اتهام فاقد جدیت بودن گذاشتن
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
maledict
بدگویی کردن لعن کردن
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
recriminate
اتهام متقابل وارد کردن دعوای متقابل طرح کردن دوباره متهم ساختن
incriminatory
تهمت امیز اتهام امیز
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
tuitionary
وابسته به
attache
وابسته
affiliate
وابسته
riverrine
وابسته به
cantabrigian
وابسته به
carpal
وابسته به مچ
thereof=of that
وابسته به ان
attendants
وابسته
germane
وابسته
attached
وابسته
wedded
وابسته
belonging
وابسته ها
dependent
وابسته
levitical
وابسته به
pyretic
وابسته به تب
pyrexial
وابسته به تب
pyrexic
وابسته به تب
israelitish
وابسته به
attendant
وابسته
cephalic
وابسته به سر
hanger on
وابسته
affiliating
وابسته
affiliates
وابسته
affiliated
وابسته
related
وابسته
pertinent
وابسته
febile
وابسته به تب
thereof
وابسته به ان
federating
وابسته
federates
وابسته
federated
وابسته
federate
وابسته
elysian
وابسته به
diphtheric
وابسته به
commissarial
وابسته به
comprador
وابسته
congenerous
وابسته
elfin
وابسته به جن
interdependent
وابسته
syncop
وابسته به غش
pertaining
وابسته
adjective
وابسته
adjectives
وابسته
appurtenant
وابسته
akin
وابسته
aquatic
وابسته به اب
sexual organs
وابسته به
relevant
وابسته
pertianing
وابسته
attributable
وابسته به
subordinates
وابسته
correspondent
وابسته
correspondents
وابسته
contingent
وابسته
contingents
وابسته
plantar
وابسته به کف پا
monitorial
وابسته به
relative
وابسته
subordinate
وابسته
subordinated
وابسته
messianic
وابسته به
dependants
وابسته
dependant
وابسته
of kin
وابسته
subordinating
وابسته
dependent variable
متغیر وابسته
subunits
یکانهای وابسته
platinic
وابسته به پلاتین
cellulosic
وابسته بسلولز
chaldaic
وابسته بکلده
cephalalgic
وابسته بسردرد
dependant variable
متغیر وابسته
pleural
وابسته به شامه شش
plumbous
وابسته به سرب
chlorotic
وابسته به یرقان
texas
وابسته به تکزاس
oesophageal
وابسته به مری
tetanal
وابسته به کزاز
clerkly
وابسته به کشیش
folkish
وابسته به فولکلور
theosophical
وابسته به عرفان
thermometric
وابسته به گرماسنجی
time dependent
وابسته به زمان
tibial
وابسته بدرشت نی
piscatorial
وابسته به صیدماهی
buccal
وابسته به گونه
potamic
وابسته به رودها
therof
وابسته بان
diaconal
وابسته بشماس
device dependent
وابسته به دستگاه
odontic
وابسته به دندان
communistic
وابسته بکمونیسم
piscatory
وابسته به ماهیگیری
thermometric
وابسته به گرماسنج
dermatic
وابسته به زیرپوست
piscatory
وابسته به صیدماهی
catabolic
وابسته به فروساخت
pistillary
وابسته به مادگی گل
terpsichorean
وابسته به رقص
clitoral
وابسته به چوچوله
pocky
وابسته به ابله
corneal
وابسته به قرنیه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com