Dictiornary-Farsi | وابسته به بویایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (12 milliseconds)

English	Persian
olfactive	وابسته به بویایی


Search result with all words

olfactory	وابسته بحس بویایی
osmatic	دارای اعضا بویایی وابسته به بویایی
Other Matches

olfaction	بویایی
olfaction	حس بویایی
smelled	بویایی
smelling	بویایی
olfactory nerve	پی بویایی
smells	بویایی
flair	بویایی
smell	بویایی
olfactory organ	اندام بویایی
olfaction	حس شامه بویایی
self dynamism	بویایی خود
nervus olfactorus	عصب بویایی
parosmia	نابهنجاری بویایی
noses	عضو بویایی
nose	عضو بویایی
olfactometer	بویایی سنج
olfactometry	بویایی سنجی
olfactory bulb	پیاز بویایی
hyperosmia	شدت حس بویایی
olfactory prism	منشور بویایی
olfactory hallucination	توهم بویایی
olfactory nerve	عصب بویایی
olfactory organ	عضو بویایی
rhienencephalon	مغز بویایی
rhinencephalon	مرکز بویایی مغز
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated	وابسته وابسته کردن
associate	وابسته وابسته کردن
associates	وابسته وابسته کردن
associating	وابسته وابسته کردن
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
levitical	وابسته به
febile	وابسته به تب
riverrine	وابسته به
aquatic	وابسته به اب
elysian	وابسته به
plantar	وابسته به کف پا
tuitionary	وابسته به
pertaining	وابسته
federated	وابسته
attache	وابسته
hanger on	وابسته
appurtenant	وابسته
diphtheric	وابسته به
dependant	وابسته
dependants	وابسته
pertianing	وابسته
sexual organs	وابسته به
elfin	وابسته به جن
attendant	وابسته
attendants	وابسته
dependent	وابسته
akin	وابسته
affiliated	وابسته
affiliate	وابسته
related	وابسته
syncop	وابسته به غش
pyretic	وابسته به تب
federate	وابسته
pertinent	وابسته
thereof	وابسته به ان
federates	وابسته
federating	وابسته
germane	وابسته
adjectives	وابسته
pyrexic	وابسته به تب
pyrexial	وابسته به تب
belonging	وابسته ها
israelitish	وابسته به
monitorial	وابسته به
affiliating	وابسته
affiliates	وابسته
attributable	وابسته به
interdependent	وابسته
thereof=of that	وابسته به ان
adjective	وابسته
attached	وابسته
relevant	وابسته
of kin	وابسته
subordinated	وابسته
wedded	وابسته
messianic	وابسته به
subordinate	وابسته
relative	وابسته
congenerous	وابسته
correspondents	وابسته
correspondent	وابسته
comprador	وابسته
commissarial	وابسته به
carpal	وابسته به مچ
subordinating	وابسته
subordinates	وابسته
cantabrigian	وابسته به
cephalic	وابسته به سر
contingent	وابسته
contingents	وابسته
vital	وابسته بزندگی
cellulosic	وابسته بسلولز
far eastern	وابسته بخاوردور
vital	وابسته به زندگی
pygmaean	وابسته به پیگمی ها
onomastic	وابسته به اسم
pythian	وابسته به "اپولو"
oleic	وابسته بروغن
menstrual	وابسته به قاعده گی
mayoral	وابسته به شهردار
cephalalgic	وابسته بسردرد
clitoral	وابسته به چوچوله
psychiatric	وابسته به روانپزشکی
clitoric	وابسته به چوچوله
jugulars	وابسته بوریدوداجی
clerkly	وابسته به کشیش
cloistral	وابسته به صومعه
chlorotic	وابسته به یرقان
chaldaic	وابسته بکلده
noachian	وابسته به نوح
porcine	وابسته بخوک
pygmean	وابسته به پیگمی ها
investigatory	وابسته به رسیدگی
mensal	وابسته به میز
ethnic	وابسته به نژادشناسی
cuttural attache	وابسته فرهنگی
cycloidal	وابسته به دایره
neuralgic	وابسته به پی درد
ethnicity	وابسته به نژادشناسی
promethean	وابسته به پرومیتوس
orthopedic	وابسته به استخوانپزشکی
programmatic	وابسته به پروگرام
human	وابسته بانسان
eugenic	وابسته به به نژادی
metatarsal	وابسته بمشط پا
darky	وابسته به نژادسیاه
deathy	وابسته بمردن
exegetic	وابسته به تفسیر
catabolic	وابسته به فروساخت
pyrrhic	وابسته به " پیروس "
facultative	وابسته به faculty
nicotinic	وابسته به نیکوتین
pubertal	وابسته به بلوغ
provencal	وابسته بشهر
puberal	وابسته به بلوغ
psychologic	وابسته به روانشناسی
cufic	وابسته به کوفه
municipal	وابسته بشهرداری
memory dependent	وابسته حافظه
seminal	وابسته به منی
ornithic	وابسته به مرغان
menopausal	وابسته به یائسگی
cuticular	وابسته به پوست
deltaic	وابسته به دلتا
scientific	وابسته بعلم
numerary	وابسته به اعداد
viral	وابسته به ویروس
satellitory	وابسته به اقمارسیارات
hygroscopic	وابسته به نم نما
floricultural	وابسته به گلکاری
nunnish	وابسته به راهبات
mantic	وابسته به پیشگویی
flexional	وابسته به صرف
manurial	وابسته بکود
microscopic	وابسته به میکروسکپ
marian	وابسته به مریم
odontic	وابسته به دندان
non self maintained discharge	تخلیه وابسته
saturnian	وابسته بزحل
toxicological	وابسته به زهرشناسی
incident	حتمی وابسته
incidents	حتمی وابسته
scribal	وابسته به کتابت
pulmonary	وابسته به ریه