Dictiornary-Farsi | وابسته به تیره لاله عباسی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
nyctaginiaceous	وابسته به تیره لاله عباسی


Other Matches

nyctaginiacear	تیره لاله عباسی
four o'clock	گل لاله عباسی
four o'clock	لاله عباسی
marvel of peru	لاله عباسی
mirabilis	جنس لاله عباسی
generic	وابسته به تیره
rutaceous	وابسته به تیره سداب
malaceous	وابسته به تیره پشت
musteline	وابسته به تیره راسو
rhamnaceous	وابسته به تیره عنابها
protesttant	وابسته به تیره پروتستان
of the catholic persuasion	وابسته به تیره کاتولیک
spinally	وابسته به تیره پشت
pina ceous	وابسته به تیره کاج
rosacean	وابسته به تیره گل سرخ
spinal	وابسته به تیره پشت
pieridin	وابسته به تیره پروانگان
gentianaceous	وابسته به تیره کوشادیاجنتیانا
solidungular	تک سم وابسته به تیره اسب
percoid	وابسته به تیره ماهی خاردار
raptorail	وابسته به تیره ربایندگان یا مرغان
santalaceous	وابسته به تیره یا خانواده صندل
rhizopod	وابسته به تیره ریشه پایان
polygonaceous	وابسته به تیره گندم سیاه
sciurine	وابسته به تیره سنجابها سنجابی
sickle leaf	برگ های داسی شکل [این طرح در فرش های لچک ترنج شاه عباسی بکار می رود و به آن برگ های شاه عباسی نیز می گویند.]
phocine	وابسته به اب بازان یا تیره خوک ابی
Herati border	طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
feline	وابسته به تیره گربه گربه صفت
abbasid	خلفای عباسی
abassid	خلفای عباسی
drop arch	قوس شاه عباسی
tussock	ک-لاله
tussocks	ک-لاله
tulips	گل لاله
tulips	لاله
tulip	گل لاله
tulip	لاله
crinoid	لاله وش
fritillaria	لاله متعفن
saddletree	لاله درختی
lobar	لاله دار
windflower	لاله نعمان
pinna	لاله گوش
bellflower	لاله کوهی
earlobe	لاله گوش
earlobes	لاله گوش
fritillary	لاله متعفن
auricle	لاله گوش
lobulate	لاله دار
lappet	لاله گوش
ear lap	لاله گوش
basswood	لاله درختی
laminated	لاله لایه
dogtooth violet	لاله الپی
calyx	طرح حقه یا کاسه گل که حالتی از گل شاه عباسی و یا گل ختایی را نشان می دهد
saddle tree	یکجورگل لاله درامریکای شمالی
She's not the Laleh I used to know.	او [زن] دیگر لاله قدیمی [از نظر رفتار] نیست.
tulip design	طرح گل لاله [گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
murine	از تیره موش جانوری از تیره موش
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
palmette	گل شاه عباسی [این گل در طرح ها ختائی نقش اصلی را دارد منسوب به طراحان دوره صفویه بوده و عده ای آن را شبیه نیلوفر آبی می دانند. بصورت پنج پر، هشت پر و دوازده پر به همراه برگ ها و گلبرگ ها است.]
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
Imperial Silk Hunting Carpet	فرش شکارگاهی ابریشمی درباری [این فرش مربوط به قرن شانزده میلادی بوده و در زمینه حاشیه از صحنه های شکار به همراه گل های شاه عباسی و اسلیمی استفاده شده است.]
lanceolate leaves	برگ های اسلیمی [شاه عباسی] [نیزه ای] [شعله] [اغلب در یک یا دو سمت برگ بصورت کنگره بوده و در اغلب فرش های لچک ترنج و باغی بکار می رود.]
Ladik prayer rug	قالیچه سجاده ای لادیک [این فرش بیشتر مربوط به ترکیه می باشد و در آن از دو یا سه ستون محرابی به همراه گل های لاله با رنگ های غالب قرمز و آبی استفاده می شود.]
flower design	طرح افشان گل [این طرح جلوه ای از طرح لچک ترنج شاه عباسی است با تعداد زیادی گل که در کل متن ترنج خاصی را جلوه گر می سازد.]
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
dulling	تیره
gloomier	تیره
gloomy	تیره
nubilous	تیره
enigmatical	تیره
owl light	تیره
duskish	تیره
owl light	تیره گی
faints	تیره
faintest	تیره
gloomiest	تیره
blackest	تیره
blacks	تیره
heavier	تیره
heavies	تیره
fainted	تیره
demomination	تیره
hazier	تیره
haziest	تیره
faint	تیره
hazy	تیره
blacker	تیره
blacked	تیره
fainter	تیره
ilk	تیره
dulls	تیره
dash	خط تیره
dashed	خط تیره
dullest	تیره
dashes	خط تیره
duller	تیره
black	تیره
dulled	تیره
heaviest	تیره
dull	تیره
heavy	تیره
gens	تیره
overcast	تیره
fuscous	تیره
funereal	تیره
obscures	تیره
type	تیره
obscurer	تیره
typed	تیره
obscured	تیره
types	تیره
strained	تیره
obscure	تیره
dark <adj.>	تیره
darker	تیره
obscurest	تیره
murky	تیره
indistinct	تیره
opaque	تیره
subfuscous	تیره
murk	تیره
nebulous	تیره
cloudy	تیره
fuzzy	تیره
fuzziest	تیره
nebulose	تیره
fuzzier	تیره
obscuring	تیره
darkest	تیره
turbid	تیره
caliginous	تیره
muddied	تیره
families	تیره
muddier	تیره
muddies	تیره
family	تیره
muddiest	تیره
muddy	تیره
muddying	تیره
darkness	تیره گی
sombrous	تیره
khatayi	طرح یا گل های ختائی [این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
vertebral column	تیره پشت
hard hyphen	خط تیره واصل
mistily	بطور تیره
obscuring	تیره کردن
darken	تیره کردن
muscid	از تیره مگس
tarnishes	تیره کردن
felidae	تیره گربه
muridae	تیره موش
muddily	بطور تیره
aubergines	ارغوانی تیره
musaceae	تیره موز
tarnishing	تیره کردن
obscuration	تیره سازی
mytaceous	از تیره مورد
dull	تیره کردن
obscurest	تیره کردن
gen	تیره یا سرده
myelon	مغز تیره
darkening	تیره کردن
darkens	تیره کردن
dullest	تیره کردن
fulvous	سبزه تیره
urtica	تیره گزنه
duller	تیره کردن
dulled	تیره کردن
tarnish	تیره کردن
myel	مغز تیره
obscure	تیره کردن
unlucky	تیره بخت
muscidea	تیره مگس
myrtaceae	تیره مورد
obscures	تیره کردن
tarnished	تیره کردن