Dictiornary-Farsi | وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)

English	Persian
partitive	وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
partitives	وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک


Other Matches

bulkheads	تیغه دیواره
bulkhead	تیغه دیواره
phlebitic	وابسته به اماس دیواره ورید
coning angle	زاویه بین محور طولی تیغه ها و سطح مار بر نوک تیغه ها صرفنظر از خمش تیغه ها
sue and losse part	عرضه کالا به صورت مجزا یاتفکیک شده
collective pitch control	کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
partition	دیواره
rims	دیواره
rim	دیواره
septum	دیواره
cliff	دیواره
cliffs	دیواره
dissepiment	دیواره
bulkhead	دیواره
bulkheads	دیواره
echal	دیواره
walls	دیواره
parapets	دیواره
embankment	دیواره
embankments	دیواره
parapet	دیواره
escarpments	دیواره
escarpment	دیواره
barrier	دیواره
causey	دیواره
curtains	دیواره
partitions	دیواره
wall	دیواره
bulwark	دیواره سد
bulwarks	دیواره سد
barriers	دیواره
bank genesis	پیدایش دیواره
banch wall	دیواره محافظ
basket dam	دیواره سبدی
bulwarks	دیواره محافظ
cordon	سرپوش دیواره
approach wall	دیواره ورودی
collision bulkhead	دیواره نشکن
parapets	محجر دیواره
wing wall	دیواره جانبی
parapet	محجر دیواره
collision bulkhead	دیواره ضد تصادم
arch-facade	دیواره ی مشبکی
sausage dam	دیواره تورسنگی
snow fence	دیواره برفگیر
guide wall	دیواره راهنما
bulwark	دیواره محافظ
banch wall	دیواره پشتیبان
insulated wall	دیواره عایق
training wall	دیواره راهنما
groyne	سد یا دیواره ساحلی
levee	دیواره ساحلی رودخانه
choir-wall	[دیواره ی جداکننده جایگاه]
coaming	دیواره دور دریچه ها
hatch coaming	دیواره دور دریچه
heels	پاشنه پی دیواره حائل یا سد
chancel-rail	دیواره مشبک [کلیسا]
ice foot	دیواره یخ درنواحی شمال
perforated cutoff	دیواره نیمه تراوا
heel	پاشنه پی دیواره حائل یا سد
bullword	دیواره روی پل کشتی
positive cut off	دیواره اب بند کامل
bank effect	اثر دیواره کانال
bulkhead	دیواره عمودی روی قایق
padeye	حلقه ثابت دیواره پل ناو
petard	خرج تخریب دیواره و پایه پل
tambour	دیواره متحرک چوبی ساختن
fireback	دیواره عقبی کوره یابخاری
kickback	دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
gunwale	لبه بالایی دیواره قایق
kickbacks	دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
bulkheads	دیواره عمودی روی قایق
ice-foot	[دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
scabbing	نفوذ بسکها درداخل دیواره هدف
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
uncased well	چاهی که دیواره جدار ان پوشش نشده باشد
lined well	چاهی که دیواره ان با سنگ پوشش شده باشد
toe	ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
scabbing	بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
toes	ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
integral tank	تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
tide mark	علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
crankle	دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crinkum	دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
Crinkle	دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
open jet tunnel	تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
crankum	دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
knife edge	تیغه در
booming	تیغه
knife-edges	تیغه در
screened	تیغه
boomed	تیغه
blade	تیغه
vanes	تیغه
boom	تیغه
vane	تیغه
knife	تیغه
bulkheads	تیغه
septum	تیغه
cutting edge	تیغه
knifes	تیغه
knifed	تیغه
fins	تیغه
fin	تیغه
rib	تیغه
booms	تیغه
screen	تیغه
bulkhead	تیغه
screening, screenings	تیغه
screens	تیغه
tail fin	تیغه دم
wedged	تیغه
curtain wall	تیغه
wedge	تیغه
baffles	تیغه
partitions	تیغه
baffle	تیغه
partition	تیغه
boffle	تیغه
baffled	تیغه
baffling	تیغه
curtain-wall	تیغه
wedges	تیغه
lamella	تیغه
lamina	تیغه
partition wall	تیغه
knife-edge	تیغه در
wedging	تیغه
three cushion billiards	بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
choire-enclosure	[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choir-screen	[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
frame partition	تیغه قالبی
non bearing wall	دیوار تیغه
guide vane	تیغه راهنما
bulkhead	تیغه در کشتی
mould boar	تیغه نهرکن
guide vane	تیغه هادی
frame partition	تیغه تیرپایهای
non load bearing wall	دیوار تیغه
foible	تیغه شمشیر
foibles	تیغه شمشیر
rudder	تیغه سکان
rudders	تیغه سکان
stator blade	تیغه استاتور
bulkheads	تیغه در کشتی
load-bearing partition	تیغه بابر
drop keel	تیغه میانی
edge stress	تنش تیغه
partition wall	دیوار تیغه
fan blade	تیغه پروانه
baffle	تیغه بلندگو
boom	تیغه [کشتی]
spar	تیغه [کشتی]
web	تیغه تیر
webs	تیغه تیر
lathe tool	تیغه تراش
three bladed knife	چاقوی سه تیغه
transverse bulkhead	تیغه عرضی
turbine vane	تیغه توربین
knived	تیغه دار
masons	تیغه کشیدن
turbine blade	تیغه توربین
switch blade	تیغه کلید
baffle	تیغه لامپ
baffled	تیغه بلندگو
partitions	دیوار تیغه
stirring blade	تیغه همزن
partition	دیوار تیغه
load bearing partition	تیغه باربر
blade	تیغه شمشیر
baffling	تیغه لامپ
baffling	تیغه بلندگو
baffles	تیغه لامپ
baffles	تیغه بلندگو
baffled	تیغه لامپ
mason	تیغه کشیدن
segments	تیغه جابجاگر
blade tip	نوک تیغه
propeller blade	تیغه پروانه
costa	تیغه در بدنه
propulsor	فن چند تیغه