Dictiornary-Farsi | وابسته به تیفوئید حصبه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
typhoid	وابسته به تیفوئید حصبه


Other Matches

purpuric	وابسته به حصبه عام فرفیری
paratyphoid	بیماری شبه حصبه مربوط به شبه حصبه
typhoid fever	مطبقه تیفوئید
petechiae	حصبه
enteric ferver	حصبه
gastric fever	حصبه
purples	حصبه عام
petechiae	دانه حصبه
purpura	حصبه عام
rock fever	حصبه جبل الطارق
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating	وابسته وابسته کردن
associate	وابسته وابسته کردن
associated	وابسته وابسته کردن
associates	وابسته وابسته کردن
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
sexual organs	وابسته به
cephalic	وابسته به سر
carpal	وابسته به مچ
contingent	وابسته
contingents	وابسته
subordinates	وابسته
subordinated	وابسته
subordinate	وابسته
aquatic	وابسته به اب
interdependent	وابسته
subordinating	وابسته
commissarial	وابسته به
comprador	وابسته
federate	وابسته
attendants	وابسته
attendant	وابسته
plantar	وابسته به کف پا
elysian	وابسته به
elfin	وابسته به جن
pertaining	وابسته
related	وابسته
febile	وابسته به تب
attributable	وابسته به
diphtheric	وابسته به
riverrine	وابسته به
congenerous	وابسته
hanger on	وابسته
pyrexic	وابسته به تب
pyrexial	وابسته به تب
pyretic	وابسته به تب
of kin	وابسته
dependant	وابسته
dependants	وابسته
pertianing	وابسته
tuitionary	وابسته به
israelitish	وابسته به
thereof=of that	وابسته به ان
federated	وابسته
federates	وابسته
federating	وابسته
relative	وابسته
attache	وابسته
affiliating	وابسته
affiliates	وابسته
syncop	وابسته به غش
pertinent	وابسته
dependent	وابسته
belonging	وابسته ها
affiliate	وابسته
affiliated	وابسته
appurtenant	وابسته
akin	وابسته
monitorial	وابسته به
adjectives	وابسته
adjective	وابسته
relevant	وابسته
correspondent	وابسته
thereof	وابسته به ان
correspondents	وابسته
wedded	وابسته
levitical	وابسته به
cantabrigian	وابسته به
attached	وابسته
messianic	وابسته به
germane	وابسته
iraqi	وابسته به عراق
gerontic	وابسته به پیری
lactic	وابسته به شیر
geomantic	وابسته به رمالی
folklorish	وابسته به فولکلور
gasolinic	وابسته به بنزین
interrogatory	وابسته به سئوال
galilean	وابسته به گالیله
iranian	وابسته به ایران
flexional	وابسته به صرف
isthmic	وابسته به باریکه
floricultural	وابسته به گلکاری
folkish	وابسته به فولکلور
isthmian	وابسته به باریکه
fetal	وابسته به جنین
irrigational	وابسته به ابیاری
jesuitic	وابسته به یسوعیون
kufic	وابسته به کوفه
glandulose	وابسته به غدد
interoceptive	وابسته به احشاء
horatian	وابسته به هوراس
inferential	وابسته به استنتاج
predial or prae	وابسته به زمین
indonesian	وابسته به اندونزی
indic	وابسته به هند
hygroscopic	وابسته به نم نما
incorporative	وابسته به الحاق
humnanist	وابسته به بشردوستی
hunnish	وابسته به هونها
hyperbolic	وابسته به هذلولی
hydrologic	وابسته به اب شناسی
hydrological	وابسته به خواص اب
hypochondriacal	وابسته به تهیگاه
idiographic	وابسته به مجاز
ichthyic	وابسته به ماهی
iatric	وابسته به پزشکی
inflexional	وابسته به صرف
homeric	وابسته به هومر
glandulous	وابسته به غدد
internuptial	وابسته به عروسی
interferential	وابسته به دخالت
gnomonic	وابسته به شاخص
gregorian	وابسته به گریگوری
intercollegiate	وابسته بکالج ها
inspectoral	وابسته به بازرس ها
inner directed	درون وابسته
gular	وابسته به مری
inhibitive	وابسته به جلوگیری
gutturo nasal	وابسته بگلووبینی
perigean	وابسته به حضیضی
haemic	وابسته بخون
hematic	وابسته به خون
hippocratic	وابسته به طب بقراط
infusorial	وابسته به نمرویان
icarian	وابسته به ایکاروس
auricular	وابسته بشنوایی
anginal	وابسته به گلودرد
analphabetic	وابسته به بیسوادی
altitudinal	وابسته به اوج
air attache	وابسته هوایی
affiliated company	شرکت وابسته
aesculapian	وابسته به دارگونه طب
aerological	وابسته بهواشناسی
adipic	وابسته به چربی
acoustical	وابسته به شنوایی
degenerative	وابسته به انحطاط
antichristian	وابسته به دجال
aortal	وابسته بشاهرگ
auditive	وابسته به شنوایی
theosophical	وابسته به عرفان
human	وابسته بانسان
attache	وابسته نظامی
astronautical	وابسته به فضانوردان
associated company	شرکت وابسته
army attache	وابسته زمینی
army attache	وابسته نظامی
archimedean	وابسته به ارشمیدس
aortic	وابسته بشاهرگ
pancreatic	وابسته به لوزالمعده
emotive	وابسته به احساسات
landed	وابسته بزمین
nasal	وابسته به منخرین
nasal	وابسته به بینی
oratorical	وابسته به سخنرانی
focal	وابسته بکانون
planetary	وابسته به سیاره
social	وابسته بجامعه
subversion	وابسته به خرابکاری
structurally	وابسته به بنا