English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
pampean وابسته به جلگههای پهناورامریکای جنوبی
Other Matches
peloponnesian وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
alpha librae زبانی جنوبی کفه جنوبی
aurora australis فجر جنوبی سپیده جنوبی
southern dawn سپیده جنوبی فجر جنوبی
southern light سپیده جنوبی فجر جنوبی
south american revolution انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
southerner جنوبی
austral جنوبی
southerly جنوبی
southerners جنوبی
southern جنوبی
south جنوبی
kiffa australis کفه جنوبی
corona australia اکلیل جنوبی
corona australis اکلیل جنوبی
coronae australis اکلیل جنوبی
triangulum australe مثلث جنوبی
crucis صلیب جنوبی
this line lies north جنوبی است
southern cross صلیب جنوبی
zubenelgenubi زبانی جنوبی
piscis australis حوت جنوبی
piscis australis ماهی جنوبی
kiffa australis زبان جنوبی
souther باد جنوبی
aurora australis شفق جنوبی
Antarctic قطب جنوبی
southern lights شفق جنوبی
crux صلیب جنوبی
southern crown اکلیل جنوبی
southern dawn شفق جنوبی
southern light شفق جنوبی
South Africa آفریقای جنوبی
peso مسکوک امریکای جنوبی
macaw طوطی دم بلندامریکای جنوبی
grison یکجورموش خرمادرامریکای جنوبی
grison یکجوربوزینه درامریکای جنوبی
ponchos کلیجه امریکای جنوبی
coypu سگ ابی امریکای جنوبی
poncho کلیجه امریکای جنوبی
farkleberry تمشک امریکای جنوبی
famolhout الفا- حوت جنوبی
alpha piscis australis الفا- حوت جنوبی
margay گربه پلنگی امریکای جنوبی
soiuthern cross چهارستاره درخشان نیمکره جنوبی
nutria پوست سگ ابی امریکایی جنوبی
sapajou یکجوربوزینه کوچک درامریکای جنوبی
lamas شتر بی کوهان امریکای جنوبی
kaf عضویکی ازنژادهای bantuدرافریقای جنوبی
Bushman خانه بدوش درافریقای جنوبی
pawpaws درخت نخل امریکای جنوبی
Bushmen خانه بدوش درافریقای جنوبی
zubenelgenubi کفه جنوبی الفا- میزان
austral تحت تاثیر باد جنوبی
glass snake نوعی سوسمارمخصوص امریکای جنوبی
pawpaw درخت نخل امریکای جنوبی
amazon رود امازون درامریکای جنوبی
guanaco شتر بی کوهان امریکای جنوبی
lama شتر بی کوهان امریکای جنوبی
llama شتر بی کوهان امریکای جنوبی
llamas شتر بی کوهان امریکای جنوبی
inyala یکجور بز کوهی در افریقای جنوبی
epistle side [محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
anaconda نوعی مار یاافعی امریکای جنوبی
africander اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
gemsbuck بز یااهوی کوهی بزرگ افریقای جنوبی
hyena dog یکجور کفتار سگ مانند در افریقای جنوبی
marimba سنتور چوبی افریقای جنوبی ومرکزی
harpy eagle دال بزرگ ونیرومند درامریکای جنوبی
kraal دهکده بومیان افریقای جنوبی کلبه
kraals دهکده بومیان افریقای جنوبی کلبه
ixia یکجور سوسن یا سنبل درافریقای جنوبی
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
Latvia جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
kar فلات خشک در افریقای جنوبی که خاک ان رس است
grysbok بزکوهی کوچک وخاکستری رنگ درافریقای جنوبی
Ho Chi Minh City شهر هوشی مین مرکز ویتنام جنوبی
to inspan oxen این واژه را در افریقای جنوبی بکار می برند
gemsbok بزیا اهوی کوهی بزرگ افریقای جنوبی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
kafir کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
panama hats کلاهی است ازبرگهای بوریایکجورنخل درامریکای جنوبی میبافند
pampa جلگه پهناورسبزو بی درخت درجنوب رود درامریکای جنوبی
kaffir کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
grivet نوعی میمون خاکستری مایل به ابی افریقای جنوبی
panama hat کلاهی است ازبرگهای بوریایکجورنخل درامریکای جنوبی میبافند
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
west lndies جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
rhatany ریشه یکجور گیاه در امریکای جنوبی که در ساختن داروهای ... بکار میبرند
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
apartheid نفاق و جدایی بین سیاه پوستان و سفید پوستان افریقای جنوبی
neotropical متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
papaw درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
pampas دشت علفزار امریکای جنوبی دشت
associated وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
affiliated وابسته
affiliates وابسته
affiliate وابسته
cephalic وابسته به سر
affiliating وابسته
cantabrigian وابسته به
attached وابسته
wedded وابسته
elysian وابسته به
carpal وابسته به مچ
relative وابسته
attributable وابسته به
hanger on وابسته
related وابسته
attendant وابسته
attendants وابسته
adjectives وابسته
akin وابسته
messianic وابسته به
federating وابسته
diphtheric وابسته به
federates وابسته
federated وابسته
of kin وابسته
federate وابسته
adjective وابسته
monitorial وابسته به
plantar وابسته به کف پا
relevant وابسته
pertinent وابسته
commissarial وابسته به
comprador وابسته
congenerous وابسته
pertianing وابسته
thereof وابسته به ان
interdependent وابسته
febile وابسته به تب
pyretic وابسته به تب
correspondents وابسته
subordinating وابسته
sexual organs وابسته به
subordinates وابسته
subordinated وابسته
dependant وابسته
subordinate وابسته
israelitish وابسته به
germane وابسته
correspondent وابسته
elfin وابسته به جن
syncop وابسته به غش
contingent وابسته
contingents وابسته
dependent وابسته
dependants وابسته
tuitionary وابسته به
attache وابسته
pertaining وابسته
pyrexic وابسته به تب
thereof=of that وابسته به ان
aquatic وابسته به اب
appurtenant وابسته
riverrine وابسته به
belonging وابسته ها
levitical وابسته به
pyrexial وابسته به تب
indonesian وابسته به اندونزی
hygroscopic وابسته به نم نما
fetal وابسته به جنین
allergic وابسته به حساسیت
folklorish وابسته به فولکلور
after-shave وابسته به پس از ریشتراشی
galilean وابسته به گالیله
inner directed درون وابسته
inflexional وابسته به صرف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com