English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
diaphragmatic وابسته به حجاب حاجز
Search result with all words
phrenic وابسته به حجاب حاجز حاجزی
Other Matches
diaphragm حجاب حاجز
diaphragms حجاب حاجز
midriffs حجاب حاجز
midriff حجاب حاجز
diaphragmitis اماس حجاب حاجز
traverse حجاب حاجز عبورجاده
traversing حجاب حاجز عبورجاده
diaphragmatitis اماس حجاب حاجز
traverses حجاب حاجز عبورجاده
diaphragm حجاب حاجز پردهء دل
diaphragms حجاب حاجز پردهء دل
traversed حجاب حاجز عبورجاده
velation حجاب
veils حجاب
veil حجاب
unveil حجاب برداشتن
unveils حجاب برداشتن
unveiling حجاب برداشتن
wimple حجاب زدن
unveiled حجاب برداشتن
veil of money حجاب پول
veils حجاب زدن
veil حجاب زدن
diaphragm حجاب یاپرده گذاردن
diaphragms حجاب یاپرده گذاردن
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associate وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
cantabrigian وابسته به
federates وابسته
pertaining وابسته
federated وابسته
israelitish وابسته به
elysian وابسته به
carpal وابسته به مچ
dependants وابسته
dependant وابسته
federate وابسته
attache وابسته
levitical وابسته به
elfin وابسته به جن
febile وابسته به تب
thereof=of that وابسته به ان
akin وابسته
appurtenant وابسته
pyretic وابسته به تب
congenerous وابسته
riverrine وابسته به
adjective وابسته
hanger on وابسته
sexual organs وابسته به
affiliating وابسته
affiliates وابسته
affiliated وابسته
affiliate وابسته
related وابسته
pertinent وابسته
comprador وابسته
commissarial وابسته به
pyrexial وابسته به تب
cephalic وابسته به سر
pyrexic وابسته به تب
federating وابسته
syncop وابسته به غش
thereof وابسته به ان
diphtheric وابسته به
adjectives وابسته
aquatic وابسته به اب
attendant وابسته
attendants وابسته
interdependent وابسته
attached وابسته
subordinate وابسته
pertianing وابسته
correspondents وابسته
relative وابسته
messianic وابسته به
monitorial وابسته به
contingents وابسته
contingent وابسته
plantar وابسته به کف پا
of kin وابسته
germane وابسته
relevant وابسته
tuitionary وابسته به
subordinating وابسته
wedded وابسته
belonging وابسته ها
dependent وابسته
attributable وابسته به
subordinated وابسته
correspondent وابسته
subordinates وابسته
mission وابسته به ماموریت
dependent variable متغیر وابسته
dependant variable متغیر وابسته
cuttural attache وابسته فرهنگی
pessimistic وابسته به بدبینی
deltaic وابسته به دلتا
darky وابسته به نژادسیاه
deathy وابسته بمردن
cycloidal وابسته به دایره
missions وابسته به ماموریت
materialistic وابسته به مادیات
trigonometric وابسته به مثلثات
corneal وابسته به قرنیه
stomatic وابسته بدهان
stomatal وابسته به دهان
connubial وابسته به زناشویی
stimulus bound محرک- وابسته
marines وابسته به دریانوردی
cufic وابسته به کوفه
cuticular وابسته به پوست
marine وابسته به دریانوردی
maritime وابسته بدریانوردی
naval وابسته به کشتی
trophic وابسته بتغذیه
troy وابسته به تروا
paralytic وابسته به فلج
nasal وابسته به منخرین
diphtheritic وابسته به خناق
structurally وابسته به ساختمان
structural وابسته به بنا
structural وابسته به ساختمان
humans وابسته بانسان
human وابسته بانسان
ethnicity وابسته به نژادشناسی
ethnic وابسته به نژادشناسی
specie وابسته بسکه
seminal وابسته به منی
dipteran وابسته به دوبالان
municipal وابسته بشهرداری
dominical وابسته بخداوند
scientific وابسته بعلم
undersurface وابسته بزیرسطح
investigatory وابسته به رسیدگی
structurally وابسته به بنا
subversion وابسته به خرابکاری
dermatic وابسته به زیرپوست
device dependent وابسته به دستگاه
nasal وابسته به بینی
idiographic وابسته به مجاز
diaconal وابسته بشماس
bacchanal وابسته به باکوس
tubuliferous وابسته به استکانیان
diametral وابسته بقطر
tubulifloral وابسته به استکانیان
oratorical وابسته به سخنرانی
tussive وابسته به سرفه
focal وابسته بکانون
dioecious وابسته به مگ س گیران
planetary وابسته به سیاره
tutelary وابسته بقیمومت
social وابسته بجامعه
vital وابسته به زندگی
aortal وابسته بشاهرگ
bacterial وابسته به باکتری
analphabetic وابسته به بیسوادی
theosophical وابسته به عرفان
altitudinal وابسته به اوج
air attache وابسته هوایی
totemic وابسته به توتم
balsamic وابسته به بلسان
texas وابسته به تکزاس
tetanal وابسته به کزاز
affiliated company شرکت وابسته
buccal وابسته به گونه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com