Dictiornary-Farsi | وابسته به حروفچینی و چاپ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)

English	Persian
typographical	وابسته به حروفچینی و چاپ


Other Matches

typesetting	حروفچینی
typeset	حروفچینی کردن
teletypesetting	حروفچینی از دور
typo [Colloquial]	اشتباه حروفچینی و چاپ [فناوری چاپ]
typographical error	اشتباه حروفچینی و چاپ [فناوری چاپ]
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated	وابسته وابسته کردن
associate	وابسته وابسته کردن
associates	وابسته وابسته کردن
associating	وابسته وابسته کردن
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
elfin	وابسته به جن
cephalic	وابسته به سر
interdependent	وابسته
elysian	وابسته به
subordinate	وابسته
carpal	وابسته به مچ
correspondents	وابسته
pertaining	وابسته
pertianing	وابسته
subordinating	وابسته
cantabrigian	وابسته به
contingent	وابسته
febile	وابسته به تب
contingents	وابسته
subordinated	وابسته
plantar	وابسته به کف پا
attendant	وابسته
diphtheric	وابسته به
of kin	وابسته
attributable	وابسته به
pyrexic	وابسته به تب
pyrexial	وابسته به تب
pyretic	وابسته به تب
hanger on	وابسته
dependant	وابسته
attendants	وابسته
congenerous	وابسته
subordinates	وابسته
sexual organs	وابسته به
aquatic	وابسته به اب
commissarial	وابسته به
comprador	وابسته
riverrine	وابسته به
dependants	وابسته
correspondent	وابسته
dependent	وابسته
pertinent	وابسته
relative	وابسته
federating	وابسته
related	وابسته
affiliate	وابسته
affiliated	وابسته
appurtenant	وابسته
germane	وابسته
federated	وابسته
federate	وابسته
belonging	وابسته ها
israelitish	وابسته به
tuitionary	وابسته به
federates	وابسته
thereof	وابسته به ان
thereof=of that	وابسته به ان
affiliates	وابسته
levitical	وابسته به
attache	وابسته
monitorial	وابسته به
messianic	وابسته به
akin	وابسته
attached	وابسته
affiliating	وابسته
adjective	وابسته
relevant	وابسته
wedded	وابسته
syncop	وابسته به غش
adjectives	وابسته
geomantic	وابسته به رمالی
gasolinic	وابسته به بنزین
gerontic	وابسته به پیری
laryngitic	وابسته به نای
glandulose	وابسته به غدد
glandulous	وابسته به غدد
gnomonic	وابسته به شاخص
galilean	وابسته به گالیله
laryngeal	وابسته بنای
lactic	وابسته به شیر
faunistic	وابسته به جانوران
far eastern	وابسته بخاوردور
fetal	وابسته به جنین
flexional	وابسته به صرف
floricultural	وابسته به گلکاری
folkish	وابسته به فولکلور
isthmic	وابسته به باریکه
kufic	وابسته به کوفه
jesuitic	وابسته به یسوعیون
isthmian	وابسته به باریکه
folklorish	وابسته به فولکلور
gregorian	وابسته به گریگوری
irrigational	وابسته به ابیاری
hydrologic	وابسته به اب شناسی
inner directed	درون وابسته
hydrological	وابسته به خواص اب
inhibitive	وابسته به جلوگیری
hygroscopic	وابسته به نم نما
infusorial	وابسته به نمرویان
indic	وابسته به هند
hypochondriacal	وابسته به تهیگاه
inflexional	وابسته به صرف
inferential	وابسته به استنتاج
iatric	وابسته به پزشکی
icarian	وابسته به ایکاروس
ichthyic	وابسته به ماهی
idiographic	وابسته به مجاز
incorporative	وابسته به الحاق
hyperbolic	وابسته به هذلولی
hunnish	وابسته به هونها
humnanist	وابسته به بشردوستی
gular	وابسته به مری
gutturo nasal	وابسته بگلووبینی
haemic	وابسته بخون
iraqi	وابسته به عراق
iranian	وابسته به ایران
hippocratic	وابسته به طب بقراط
interrogatory	وابسته به سئوال
hematic	وابسته به خون
interoceptive	وابسته به احشاء
internuptial	وابسته به عروسی
homeric	وابسته به هومر
interferential	وابسته به دخالت
intercollegiate	وابسته بکالج ها
horatian	وابسته به هوراس
inspectoral	وابسته به بازرس ها
indonesian	وابسته به اندونزی
auricular	وابسته بشنوایی
analphabetic	وابسته به بیسوادی
altitudinal	وابسته به اوج
air attache	وابسته هوایی
affiliated company	شرکت وابسته
aesculapian	وابسته به دارگونه طب
aerological	وابسته بهواشناسی
adipic	وابسته به چربی
acoustical	وابسته به شنوایی
degenerative	وابسته به انحطاط
pancreatic	وابسته به لوزالمعده
anginal	وابسته به گلودرد
antichristian	وابسته به دجال
auditive	وابسته به شنوایی
time dependent	وابسته به زمان
attache	وابسته نظامی
astronautical	وابسته به فضانوردان
associated company	شرکت وابسته
army attache	وابسته زمینی
army attache	وابسته نظامی
archimedean	وابسته به ارشمیدس
aortic	وابسته بشاهرگ
aortal	وابسته بشاهرگ
emotive	وابسته به احساسات
landed	وابسته بزمین
generic	وابسته به تیره
nasal	وابسته به بینی
oratorical	وابسته به سخنرانی
focal	وابسته بکانون
planetary	وابسته به سیاره
social	وابسته بجامعه
subversion	وابسته به خرابکاری
structurally	وابسته به بنا
structural	وابسته به بنا
structural	وابسته به ساختمان
humans	وابسته بانسان
nasal	وابسته به منخرین