Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
Other Matches
vice regent
وابسته به نیابت سلطنت
verderor
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
verderer
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
monarchy
سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchies
سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
monarchies
حکومت سلطنتی
monarchy
حکومت سلطنتی
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
heptarchical
دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
heptarchic
دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
monarchy constitutional
حکومت مشروطه سلطنتی
monarchy absolute
حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
royalism
شاهپرستی طرفداری از سیستم حکومت سلطنتی
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subkingdom
سلطنت تابع سلطنت دیگری
messianic
وابسته به
subordinates
وابسته
appurtenant
وابسته
subordinated
وابسته
relevant
وابسته
tuitionary
وابسته به
israelitish
وابسته به
germane
وابسته
contingents
وابسته
contingent
وابسته
levitical
وابسته به
thereof=of that
وابسته به ان
correspondents
وابسته
correspondent
وابسته
syncop
وابسته به غش
subordinate
وابسته
belonging
وابسته ها
dependent
وابسته
subordinating
وابسته
adjective
وابسته
adjectives
وابسته
akin
وابسته
affiliating
وابسته
affiliates
وابسته
affiliated
وابسته
affiliate
وابسته
related
وابسته
pertianing
وابسته
pertinent
وابسته
thereof
وابسته به ان
federating
وابسته
attributable
وابسته به
federates
وابسته
federated
وابسته
federate
وابسته
aquatic
وابسته به اب
interdependent
وابسته
attached
وابسته
dependant
وابسته
dependants
وابسته
monitorial
وابسته به
sexual organs
وابسته به
attendant
وابسته
attendants
وابسته
of kin
وابسته
riverrine
وابسته به
elfin
وابسته به جن
pertaining
وابسته
pyrexic
وابسته به تب
pyrexial
وابسته به تب
pyretic
وابسته به تب
plantar
وابسته به کف پا
elysian
وابسته به
diphtheric
وابسته به
congenerous
وابسته
hanger on
وابسته
attache
وابسته
comprador
وابسته
commissarial
وابسته به
relative
وابسته
carpal
وابسته به مچ
cantabrigian
وابسته به
cephalic
وابسته به سر
febile
وابسته به تب
wedded
وابسته
ornithic
وابسته به مرغان
ovular
وابسته به تخمک
marginal
وابسته به حاشیه
glandular
وابسته به غده
secretarial
وابسته به منشیگری
cardiac
وابسته بدل
numbered fleet
ناوگان وابسته
slavish
وابسته بتقلیدکورکورانه
psychoanalytic
وابسته به روانکاوی
secretarial
وابسته بدبیرخانه
slavishly
وابسته بتقلیدکورکورانه
commercial attache
وابسته تجاری
communistic
وابسته بکمونیسم
odontic
وابسته به دندان
orthopedic
وابسته به استخوانپزشکی
fetal
وابسته به جنین
oleic
وابسته بروغن
congestive
وابسته به تراکم
onomastic
وابسته به اسم
outer directed
برون وابسته
olfactive
وابسته به بویایی
faunistic
وابسته به جانوران
far eastern
وابسته بخاوردور
locomotives
وابسته به تحرک
compunctious
وابسته به پشیمانی
ogygian
وابسته بروزگار
locomotive
وابسته به تحرک
oesophageal
وابسته به مری
numerary
وابسته به اعداد
incident
حتمی وابسته
natatory
وابسته به شنا
aesthetic
وابسته به زیبایی
aesthetically
وابسته به زیبایی
cosmic
وابسته بگیتی
natatorial
وابسته به شنا
floricultural
وابسته به گلکاری
nassal
وابسته به بینی
folkish
وابسته به فولکلور
oracular
وابسته به وحی
cloistral
وابسته به صومعه
clitoric
وابسته به چوچوله
clitoral
وابسته به چوچوله
clerkly
وابسته به کشیش
galilean
وابسته به گالیله
nasolabial
وابسته به لب و بینی
jugular
وابسته بوریدوداجی
jugulars
وابسته بوریدوداجی
naval attache
وابسته دریایی
incidents
حتمی وابسته
commercial attache
وابسته تجارتی
pulmonary
وابسته به ریه
non self maintained discharge
تخلیه وابسته
nomological
وابسته به قانون
commercial attache
وابسته بازرگانی
flexional
وابسته به صرف
neural
وابسته بعصب
noachian
وابسته به نوح
nicotinic
وابسته به نیکوتین
anatomic
وابسته به کالبدشناسی
anatomical
وابسته به کالبدشناسی
toxicological
وابسته به زهرشناسی
neuralgic
وابسته به پی درد
viral
وابسته به ویروس
negroid
وابسته به سیاهان
microscopic
وابسته به میکروسکپ
matrimonial
وابسته به عروسی
palatal
وابسته به کام
nunnish
وابسته به راهبات
dramaturgic
وابسته به فن نمایش
masonic
وابسته به فراماسون
photic
وابسته به تولیدنور
deathy
وابسته بمردن
photic
وابسته به نوروروشنایی
darky
وابسته به نژادسیاه
declamatory
وابسته به دکلمه
eleemosinary
وابسته به صدقه
Koranic
وابسته بقران
pharyngal
وابسته به گلوگاه
pharmacologic
وابسته بداروشناسی
pharisaic
وابسته به فریسی
minim
وابسته به حداقل
minims
وابسته به حداقل
contextual
وابسته بقراین
petrologic
وابسته به سنگ
sermon
وابسته بموعظه
dominical
وابسته بخداوند
deltaic
وابسته به دلتا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com