Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
idol
وابسته به خدایان دروغی وبت ها
Other Matches
noumenal
وابسته به معنویات و خدایان
theogonic
وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
chthonian
درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
chthonic
درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
penates
خدایان خانواده
thearchy
حکومت خدایان
theomachy
جنگ خدایان
odin
خدای خدایان
heroic age
عصرنیم خدایان
o merciful powers
ای خدایان بخشنده
thearchy
سلسله مراتب خدایان
theogony
نسب نامه خدایان
polytheism
پرستش خدایان متعدد
ichor
خون خدایان اب جراحت
libations
تقدیم شراب به حضور خدایان
zeus
زاوش رئیس خدایان یونانی
mercury
یکی از خدایان یونان قدیم
libation
تقدیم شراب به حضور خدایان
pantheons
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
nectar
شراب لذیذ خدایان یونان شهد
heroify
درگروه گردان ونیم خدایان دراوردن
hebe
الهه جونی که ساقی خدایان بود
jagannath
یکی از خدایان هندوهاکه اوراkrishnaمینامندومظهرهشتمین vishnuاست
zoomorphic
دارای خدایان مجسم بشکل جانور
pantheon
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
mnemonics
دارگونه حافظ ومادر خدایان شعروادب
theogony
مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
zoomorphism
تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
mendaciously
دروغی
untruly
دروغی
false
دروغی
lyingly
دروغی
phony
دروغی
quack
دروغی ساختگی
pseudo prophet
پیغمبر دروغی
quacking
دروغی ساختگی
quacked
دروغی ساختگی
shams
دروغی ریاکاری
crocodile tears
اشک دروغی
quacks
دروغی ساختگی
he f.stated that
دروغی گفت که
factitious
غیرطبیعی دروغی
bravado
دلیر دروغی
spuriously
بطور دروغی
dummy message
پیام دروغی
sham
دروغی ریاکاری
sciamachy
جنگ دروغی
sciomachy
جنگ دروغی
irreligion
دین دروغی
ambrosia
خوراک خدایان که زندگی جاوید بانها میداده مائدهء بهشتی
invention of a false story
جعل داستان دروغی
pretend
دروغی اقامه کردن
feinting
نمایش دروغی تظاهر
idol
خدای دروغی مجسمه
pretends
دروغی اقامه کردن
pretending
دروغی اقامه کردن
collogue
موافقت دروغی کردن
feint
نمایش دروغی تظاهر
sham fight
جنگ مشقی یا دروغی
feinted
نمایش دروغی تظاهر
sham marriage
عروسی ساختگی یا دروغی
feints
نمایش دروغی تظاهر
dummies
دروغی تقلبی موضع فریبنده
misbrand
مارک یا علامت دروغی گذاردن
dummy
دروغی تقلبی موضع فریبنده
perjured
سوگند دروغ خورده دروغی داده شده
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
antichrst
مسیح دروغی مسیح کاذب
dogsleep
خواب زودبر خواب دروغی
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
affiliated
وابسته
affiliates
وابسته
appurtenant
وابسته
pyretic
وابسته به تب
plantar
وابسته به کف پا
pyrexial
وابسته به تب
pyrexic
وابسته به تب
attached
وابسته
federating
وابسته
federates
وابسته
aquatic
وابسته به اب
syncop
وابسته به غش
attache
وابسته
affiliate
وابسته
related
وابسته
pertinent
وابسته
germane
وابسته
febile
وابسته به تب
sexual organs
وابسته به
thereof
وابسته به ان
federated
وابسته
attendants
وابسته
federate
وابسته
israelitish
وابسته به
tuitionary
وابسته به
hanger on
وابسته
interdependent
وابسته
elfin
وابسته به جن
attributable
وابسته به
riverrine
وابسته به
akin
وابسته
adjective
وابسته
thereof=of that
وابسته به ان
belonging
وابسته ها
affiliating
وابسته
pertaining
وابسته
dependent
وابسته
monitorial
وابسته به
levitical
وابسته به
adjectives
وابسته
subordinates
وابسته
pertianing
وابسته
contingents
وابسته
contingent
وابسته
of kin
وابسته
elysian
وابسته به
attendant
وابسته
relative
وابسته
correspondents
وابسته
correspondent
وابسته
commissarial
وابسته به
comprador
وابسته
subordinating
وابسته
congenerous
وابسته
subordinated
وابسته
subordinate
وابسته
cantabrigian
وابسته به
carpal
وابسته به مچ
cephalic
وابسته به سر
dependant
وابسته
messianic
وابسته به
wedded
وابسته
relevant
وابسته
diphtheric
وابسته به
dependants
وابسته
cloistral
وابسته به صومعه
compunctious
وابسته به پشیمانی
memory dependent
وابسته حافظه
humans
وابسته بانسان
human
وابسته بانسان
nasal
وابسته به بینی
communistic
وابسته بکمونیسم
puberal
وابسته به بلوغ
ethnicity
وابسته به نژادشناسی
device dependent
وابسته به دستگاه
pessimistic
وابسته به بدبینی
radio carpal
وابسته به زندبالاومچ
fetal
وابسته به جنین
ornithic
وابسته به مرغان
folkish
وابسته به فولکلور
clitoric
وابسته به چوچوله
psychologic
وابسته به روانشناسی
mensal
وابسته به میز
missions
وابسته به ماموریت
mission
وابسته به ماموریت
ethnic
وابسته به نژادشناسی
floricultural
وابسته به گلکاری
pygmean
وابسته به پیگمی ها
pyrrhic
وابسته به " پیروس "
planetary
وابسته به سیاره
focal
وابسته بکانون
pubertal
وابسته به بلوغ
commercial attache
وابسته تجاری
commercial attache
وابسته تجارتی
flexional
وابسته به صرف
commercial attache
وابسته بازرگانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com