Dictiornary-Farsi | وابسته به دارگونه طب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
aesculapian	وابسته به دارگونه طب


Search result with all words

esculapian	وابسته به دارگونه طب پزشک
Other Matches

momus	دارگونه
helios	دارگونه خورشید خورشیدخدا
plutus	پلوتوس دارگونه توانگری
eros	نام دارگونه عشق درافسانههای یونانی
mnemonics	دارگونه حافظ ومادر خدایان شعروادب
mithra	نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associates	وابسته وابسته کردن
associated	وابسته وابسته کردن
associating	وابسته وابسته کردن
associate	وابسته وابسته کردن
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinate	وابسته
subordinated	وابسته
dependant	وابسته
israelitish	وابسته به
appurtenant	وابسته
attendants	وابسته
subordinates	وابسته
thereof=of that	وابسته به ان
levitical	وابسته به
elfin	وابسته به جن
pertaining	وابسته
attache	وابسته
dependants	وابسته
cantabrigian	وابسته به
related	وابسته
federates	وابسته
hanger on	وابسته
pertinent	وابسته
federating	وابسته
interdependent	وابسته
thereof	وابسته به ان
diphtheric	وابسته به
of kin	وابسته
febile	وابسته به تب
affiliates	وابسته
adjective	وابسته
adjectives	وابسته
akin	وابسته
riverrine	وابسته به
affiliate	وابسته
affiliated	وابسته
carpal	وابسته به مچ
syncop	وابسته به غش
pyretic	وابسته به تب
elysian	وابسته به
pyrexial	وابسته به تب
pyrexic	وابسته به تب
aquatic	وابسته به اب
commissarial	وابسته به
comprador	وابسته
attendant	وابسته
congenerous	وابسته
affiliating	وابسته
federate	وابسته
federated	وابسته
sexual organs	وابسته به
attached	وابسته
belonging	وابسته ها
subordinating	وابسته
wedded	وابسته
germane	وابسته
monitorial	وابسته به
tuitionary	وابسته به
correspondents	وابسته
correspondent	وابسته
messianic	وابسته به
relative	وابسته
relevant	وابسته
plantar	وابسته به کف پا
attributable	وابسته به
dependent	وابسته
contingent	وابسته
contingents	وابسته
pertianing	وابسته
cephalic	وابسته به سر
deltaic	وابسته به دلتا
cufic	وابسته به کوفه
cycloidal	وابسته به دایره
hypochondriacal	وابسته به تهیگاه
cuticular	وابسته به پوست
cuttural attache	وابسته فرهنگی
structural	وابسته به ساختمان
darky	وابسته به نژادسیاه
specie	وابسته بسکه
dependant variable	متغیر وابسته
deathy	وابسته بمردن
stimulus bound	محرک- وابسته
stomatal	وابسته به دهان
compunctious	وابسته به پشیمانی
maritime	وابسته بدریانوردی
naval	وابسته به کشتی
trachean	وابسته به نای
missions	وابسته به ماموریت
mission	وابسته به ماموریت
pessimistic	وابسته به بدبینی
nasal	وابسته به منخرین
nasal	وابسته به بینی
trigonometric	وابسته به مثلثات
trophic	وابسته بتغذیه
oratorical	وابسته به سخنرانی
congestive	وابسته به تراکم
stomatic	وابسته بدهان
corneal	وابسته به قرنیه
troy	وابسته به تروا
marine	وابسته به دریانوردی
focal	وابسته بکانون
tubulifloral	وابسته به استکانیان
dependent variable	متغیر وابسته
seminal	وابسته به منی
municipal	وابسته بشهرداری
diphtheritic	وابسته به خناق
tussive	وابسته به سرفه
dipteran	وابسته به دوبالان
dominical	وابسته بخداوند
scientific	وابسته بعلم
tutelary	وابسته بقیمومت
dramaturgic	وابسته به فن نمایش
investigatory	وابسته به رسیدگی
societal	وابسته به اجتماع
vital	وابسته به زندگی
vital	وابسته بزندگی
ethnic	وابسته به نژادشناسی
ethnicity	وابسته به نژادشناسی
dioecious	وابسته به مگ س گیران
planetary	وابسته به سیاره
dermatic	وابسته به زیرپوست
device dependent	وابسته به دستگاه
diaconal	وابسته بشماس
sorcerous	وابسته به جادوگری
social	وابسته بجامعه
subversion	وابسته به خرابکاری
structurally	وابسته به بنا
diametral	وابسته بقطر
structurally	وابسته به ساختمان
tubuliferous	وابسته به استکانیان
soudanese	وابسته به soudan
humans	وابسته بانسان
human	وابسته بانسان
menstrual	وابسته به قاعده گی
anginal	وابسته به گلودرد
attache	وابسته نظامی
aerological	وابسته بهواشناسی
adipic	وابسته به چربی
acoustical	وابسته به شنوایی
degenerative	وابسته به انحطاط
pancreatic	وابسته به لوزالمعده
auditive	وابسته به شنوایی
auricular	وابسته بشنوایی
theosophical	وابسته به عرفان
avian	وابسته به مرغان
bacchanal	وابسته به باکوس
emotive	وابسته به احساسات
landed	وابسته بزمین
texas	وابسته به تکزاس
bacterial	وابسته به باکتری
tetanal	وابسته به کزاز
affiliated company	شرکت وابسته
toplogic	وابسته به مکانشناسی
tibial	وابسته بدرشت نی
antichristian	وابسته به دجال
aortal	وابسته بشاهرگ
aortic	وابسته بشاهرگ
therof	وابسته بان
time dependent	وابسته به زمان
altitudinal	وابسته به اوج
air attache	وابسته هوایی
thermometric	وابسته به گرماسنجی
tonsorial	وابسته به سلمانی