English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
English Persian
go-go وابسته به رقص با موسیقی راک
Search result with all words
baroque وابسته به سبک معماری در قرن هیجدهم سبک بیقاعده وناموزون موسیقی
fugal وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
polytonal وابسته به استفاده ازچند کلید یا چند لحن موسیقی در یک وهله
go-go وابسته به رقصگر موسیقی راک
Other Matches
play by ear <idiom> توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
melody مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
to sight-read something از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
MIDI Mapper برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI file فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
ear for music موسیقی
ragtime در موسیقی
treble clef موسیقی
music موسیقی
treble staff موسیقی
beat ضربت موسیقی
pricks نقطه نت موسیقی
noteless غیر موسیقی
beats ضربت موسیقی
noting نت موسیقی نوشتن
notes نت موسیقی نوشتن
note نت موسیقی نوشتن
fortes موسیقی بلند
forte موسیقی بلند
boogieing موسیقی بوگی
background sound موسیقی پس زمینه
musicalness ذوق موسیقی
music therapy موسیقی درمانی
quire گروه کر [موسیقی]
musical ability توانش موسیقی
musical language زبان موسیقی
musicality برابری با موسیقی
musicology موسیقی شناسی
musicality ذوق موسیقی
musicologist موسیقی شناس
background music موسیقی پس زمینه
instrumentally با الت موسیقی
ambient music موسیقی پس زمینه
pricking نقطه نت موسیقی
pricked نقطه نت موسیقی
prick نقطه نت موسیقی
musicalness برابری با موسیقی
make music موسیقی ساختن
play music موسیقی ساختن
instructor of music مشاق موسیقی
ambient music موسیقی متن
background music موسیقی متن
background sound موسیقی متن
music synthesizer ایجادکننده موسیقی
musical instrument الت موسیقی
philharmonic عاشق موسیقی
boleros موسیقی بولرو
boogie موسیقی راک
boogie موسیقی بوگی
opus قطعه موسیقی
opuses قطعه موسیقی
boogied موسیقی راک
concerto قطعه موسیقی
concertos قطعه موسیقی
musician موسیقی دان
fa چهارمین نت موسیقی
euterpe الهه موسیقی
music halls سالن موسیقی
musical instruments الت موسیقی
devotion to music دلبستگی به موسیقی
unvocal بدون موسیقی
electronic music موسیقی الکترونیکی
carillon زنگهای موسیقی
ragtime موسیقی ضربی
computer music موسیقی کامپیوتری
musicians موسیقی دان
music hall سالن موسیقی
boogied موسیقی بوگی
boogieing موسیقی راک
boogies موسیقی راک
subdominant نت چهارم موسیقی
carillons زنگهای موسیقی
discos موسیقی دیسکو
disco موسیقی دیسکو
jazz موسیقی جاز
boogies موسیقی بوگی
chamber music موسیقی مجلسی
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
duets قطعه موسیقی یا اوازدونفری
Beautiful music ( weather ) . موسیقی ( هوای ) قشنگ
bandsman عضو دستهء موسیقی
bandsmen عضو دستهء موسیقی
medleys قطعه موسیقی مختلط
talent for musics استعداد یا ذوق موسیقی
tablature نوعی علائم موسیقی
musically مطابق اصول موسیقی
banstand محل دستهء موسیقی
plainsong سرودمناجاتی و بدون موسیقی
medley قطعه موسیقی مختلط
intermezzo قطعه موسیقی کوتاه
duos اواز یا موسیقی دونفری
duo اواز یا موسیقی دونفری
chiming ترتیب زنگهای موسیقی
gavote موسیقی این رقص
gavotte موسیقی این رقص
immusical خارج ازقواعد موسیقی
percussion instrument الات موسیقی ضربی
anvil سندان [آلت موسیقی]
glockenspiel نوعی الت موسیقی
soul music موسیقی مذهبی سیاهپوستان
note اهنگ صدا نت موسیقی
soundtrack موسیقی ضبط شده
notes اهنگ صدا نت موسیقی
noting اهنگ صدا نت موسیقی
chimes ترتیب زنگهای موسیقی
chimed ترتیب زنگهای موسیقی
chime ترتیب زنگهای موسیقی
tin pan alley جماعت موسیقی دانان
symphony قطعه طولانی موسیقی
symphonies قطعه طولانی موسیقی
reed الت موسیقی بادی
lyrical غزلی موسیقی یا شعربزمی
dulcet نوعی الت موسیقی
etude قطعهء موسیقی کوتاه
duet قطعه موسیقی یا اوازدونفری
euphonium یکجورالت موسیقی بادی
stroke [guitar] زدن [گیتار] [موسیقی]
postlude قطعه موسیقی پایان
castanet یک نوع الت موسیقی
soundtracks موسیقی ضبط شده
marched موسیقی نظامی یا مارش
to harp چنگ زدن [موسیقی]
serenade قطعه موسیقی عاشقانه
serenaded قطعه موسیقی عاشقانه
serenades قطعه موسیقی عاشقانه
serenading قطعه موسیقی عاشقانه
to play [the] harp چنگ زدن [موسیقی]
wind instruments الات موسیقی بادی
wind instrument الات موسیقی بادی
marches موسیقی نظامی یا مارش
marching موسیقی نظامی یا مارش
play الت موسیقی نواختن
played الت موسیقی نواختن
playing الت موسیقی نواختن
plays الت موسیقی نواختن
timpano کوس [ساز موسیقی]
timpano دهل [ساز موسیقی]
octave نتهای هشتگانه موسیقی
kettledrums کوسها [ساز موسیقی]
melody صدای موسیقی نوا
melodies صدای موسیقی نوا
timpani تیمپانی ها [ساز موسیقی]
kettledrums تیمپانی ها [ساز موسیقی]
timpani دهل ها [ساز موسیقی]
kettledrums دهل ها [ساز موسیقی]
band دستهء موسیقی اتحاد
bands دستهء موسیقی اتحاد
timpani کوسها [ساز موسیقی]
march موسیقی نظامی یا مارش
octaves نتهای هشتگانه موسیقی
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
glee ساز و نواز اسباب موسیقی
combos دسته کوچک موسیقی جاز
sext یک ششم نوعی الت موسیقی
combo دسته کوچک موسیقی جاز
reed organ یکنوع الت موسیقی بادی
fugue نوعی الت بادی موسیقی
offbeat قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
fugues نوعی الت بادی موسیقی
rhapsodies قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
rhapsody قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
He is a mediocre musician . موسیقی دان پرمایه یی نیست
cithara یکنوع الت موسیقی قدیمی
nocturne قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
musical instrument digital interface میانجی رقمی الات موسیقی
orpheus ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
harmonicas الت موسیقی شبیه سنتور
saxophones نوعی الت موسیقی بادی
saxophone نوعی الت موسیقی بادی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com