English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
English Persian
ulnar وابسته به زند زبرین
Search result with all words
supramaxillary وابسته به ارواره زبرین
Other Matches
uppers زبرین
the upper lip لب زبرین
upper زبرین
upmost زبرین
false pelvis لگن زبرین
epilimnion اب لایه زبرین
superior colliculus برجستگی زبرین
epipelagic زیر لایه زبرین
premaxillary واقع در جلو ارواره زبرین
limbs قطع کردن عضو اندام زبرین
limb قطع کردن عضو اندام زبرین
overshot jaw ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
overbite پیشامدگی دندانهای زبرین نسبت به دندانهای زیرین
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
overpasses گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpass گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associates وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
dependent وابسته
subordinates وابسته
riverrine وابسته به
subordinated وابسته
diphtheric وابسته به
subordinating وابسته
belonging وابسته ها
monitorial وابسته به
febile وابسته به تب
elysian وابسته به
aquatic وابسته به اب
dependant وابسته
dependants وابسته
federated وابسته
federate وابسته
of kin وابسته
appurtenant وابسته
cephalic وابسته به سر
carpal وابسته به مچ
cantabrigian وابسته به
pertianing وابسته
interdependent وابسته
attache وابسته
adjective وابسته
thereof=of that وابسته به ان
akin وابسته
tuitionary وابسته به
federates وابسته
plantar وابسته به کف پا
affiliating وابسته
attendant وابسته
affiliates وابسته
affiliated وابسته
related وابسته
pertinent وابسته
adjectives وابسته
thereof وابسته به ان
congenerous وابسته
comprador وابسته
commissarial وابسته به
syncop وابسته به غش
attendants وابسته
federating وابسته
pyretic وابسته به تب
correspondents وابسته
germane وابسته
hanger on وابسته
correspondent وابسته
relative وابسته
relevant وابسته
levitical وابسته به
pertaining وابسته
elfin وابسته به جن
messianic وابسته به
sexual organs وابسته به
pyrexic وابسته به تب
pyrexial وابسته به تب
wedded وابسته
contingent وابسته
attached وابسته
israelitish وابسته به
attributable وابسته به
contingents وابسته
affiliate وابسته
subordinate وابسته
psychologic وابسته به روانشناسی
anginal وابسته به گلودرد
petrologic وابسته به سنگ
photic وابسته به تولیدنور
pygmaean وابسته به پیگمی ها
municipal وابسته بشهرداری
pharmacologic وابسته بداروشناسی
pygmean وابسته به پیگمی ها
scientific وابسته بعلم
pyrrhic وابسته به " پیروس "
investigatory وابسته به رسیدگی
pubertal وابسته به بلوغ
vital وابسته به زندگی
aortal وابسته بشاهرگ
menstrual وابسته به قاعده گی
aortic وابسته بشاهرگ
antichristian وابسته به دجال
puberal وابسته به بلوغ
vital وابسته بزندگی
photic وابسته به نوروروشنایی
pharyngal وابسته به گلوگاه
petiolar وابسته به برگدم
porcine وابسته بخوک
ranine وابسته به وزغ
attache وابسته نظامی
solar وابسته بخورشید
photographic وابسته به عکاسی
rectal وابسته به مقعد
rectorial وابسته به rector
surgical وابسته به جراحی
oracular وابسته به وحی
matrimonial وابسته به عروسی
jugulars وابسته بوریدوداجی
jugular وابسته بوریدوداجی
rhinal وابسته به بینی
periclean وابسته به پریکلس
astronautical وابسته به فضانوردان
perigeal وابسته به حضیضی
psychiatric وابسته به روانپزشکی
onomastic وابسته به اسم
homicidal وابسته به ادمکشی
peruvian وابسته به پرو
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
archimedean وابسته به ارشمیدس
army attache وابسته نظامی
army attache وابسته زمینی
perlitic وابسته به مروارید
perigean وابسته به حضیضی
associated company شرکت وابسته
landed وابسته بزمین
naval وابسته به کشتی
plumbous وابسته به سرب
nasal وابسته به بینی
generic وابسته به تیره
prefectoral وابسته به اداری
prefectorial وابسته به اداری
press attache وابسته مطبوعاتی
oratorical وابسته به سخنرانی
pleural وابسته به شامه شش
focal وابسته بکانون
platinic وابسته به پلاتین
planetary وابسته به سیاره
emotive وابسته به احساسات
pocky وابسته به ابله
nasal وابسته به منخرین
paralytics وابسته به فلج
potamic وابسته به رودها
predial or prae وابسته به زمین
preemptive وابسته به حق شفعه
preemptive وابسته به پیشدستی
missions وابسته به ماموریت
maritime وابسته بدریانوردی
marine وابسته به دریانوردی
marines وابسته به دریانوردی
mission وابسته به ماموریت
connubial وابسته به زناشویی
materialistic وابسته به مادیات
paralytic وابسته به فلج
presbyterial وابسته به کشیش ها
social وابسته بجامعه
pessimistic وابسته به بدبینی
affiliated company شرکت وابسته
piscatorial وابسته به ماهیگیری
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com