English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
narial وابسته به سوراخ بینی
Other Matches
the two nostrils دو سوراخ بینی
nostril سوراخ بینی
nostrils سوراخ بینی
snuffer سوراخ بینی
naris سوراخ بینی مهره داران
postnasal فلش پشت سوراخ بینی سوسمار
nasolabial وابسته به لب و بینی
nasal وابسته به بینی
rhinal وابسته به بینی
nassal وابسته به بینی
nasopalatine وابسته بکام و بینی
previsionary وابسته به پیش بینی
rhiopharyngeal وابسته به بینی وگلوگاه
oculonasal وابسته بچشم و بینی
nasofrontal وابسته به بینی و پیشانی
gastroscopic وابسته بمعده بینی
nasopalatal وابسته بکام و بینی
previsional وابسته به پیش بینی
nasoethmoidal وابسته به بینی و استخوان غربالی
animalcular وابسته به جانوران ذره بینی
astrologic وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
prognostic وابسته به اثار اتی وپیش بینی مرض
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
centered سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
snub-nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
to pink out leather چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
perforation عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
fenestration چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sights سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
cancellate سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
pinkest سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
thirl سوراخ سوراخ کردن دریدن
septum حفرههای بینی پره بینی
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
millepore مرجان سوراخ سوراخ
riddle سوراخ سوراخ کردن
cancellate سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellous سوراخ سوراخ اسفنجی
grids دریچه سوراخ سوراخ
riddles سوراخ سوراخ کردن
swage block قالب سوراخ سوراخ
grid دریچه سوراخ سوراخ
cancellated سوراخ سوراخ اسفنجی
guided propagation تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
breached سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
anaglyph عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecast پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
predicting interval فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
holing سوراخ
openings سوراخ
hole سوراخ
pumiceous سوراخ سوراخ
outage سوراخ
outages سوراخ
opening سوراخ
orifice سوراخ
imperforate بی سوراخ
mure سوراخ
slotting سوراخ
overture سوراخ
overtures سوراخ
slots سوراخ
mesh سوراخ
boreholes سوراخ
holes سوراخ
holed سوراخ
punctulate سوراخ سوراخ
borehole سوراخ
slot سوراخ
orifices سوراخ
pertusion سوراخ
meshes سوراخ
punched سوراخ کن
fenestra سوراخ
finger hole سوراخ
loops سوراخ
puncture سوراخ
looped سوراخ
loop سوراخ
punctured سوراخ
taphole سوراخ
cribriform سوراخ سوراخ
foramen سوراخ
meshing سوراخ
lace پر از سوراخ
laces پر از سوراخ
eyelets سوراخ
abroach سوراخ
drill hole سوراخ
eyelet سوراخ
alveolar سوراخ سوراخ
pinking سوراخ
leaks سوراخ
perforation سوراخ
edge perforated لب سوراخ
leaked سوراخ
leak سوراخ
punches سوراخ کن
perforator سوراخ کن
pitting سوراخ سوراخ
piercer سوراخ کن
punctures سوراخ
broached سوراخ کن
foraminiferous سوراخ سوراخ
punch سوراخ کن
waterholes سوراخ
columbarium سوراخ
boring سوراخ
waterhole سوراخ
awl سوراخ کن
thirl سوراخ
broaches سوراخ کن
broaching سوراخ کن
pecker سوراخ کن
broacher سوراخ کن
tap سوراخ
spy hole سوراخ
tapping سوراخ
foraminated سوراخ سوراخ
puncturing سوراخ
peep hole سوراخ
broach سوراخ کن
tapped سوراخ
pigenhole سوراخ
night bilndness شب بینی
snivelling اب بینی
sniveled اب بینی
snoot بینی
neb بینی
snivel اب بینی
snivels اب بینی
cross eye کج بینی
pecker بینی
sniveling اب بینی
nasally از بینی
cross eye دو بینی
chiromancy کف بینی
snivelled اب بینی
mucus of the nose اب بینی
nozzle بینی
graphology خط بینی
double vision دو بینی
palmistry کف بینی
the handle of the face بینی
hand reading کف بینی
nozzles بینی
noses بینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com