English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
pyrotechnical وابسته به فن اتش بازی شورانگیز
Other Matches
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
sensational شورانگیز
sensationally شورانگیز
pancratic وابسته به کشتی و مشت بازی
pugilistic وابسته به مشت بازی مربوط به مشت زنی
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
associating وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the game افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
plain dealing بازی
played بازی
play بازی
sportiveŠetc بازی کن
plays بازی
openness بازی
playing بازی
gaming بازی
watermanship اب بازی
dibasic دو بازی
game بازی
solitaires تک بازی
fun بازی
basic بازی
basics بازی
falconine بازی
homes بازی
home بازی
hopscotch بازی لی لی
partie بازی
slackness بازی
action بازی
actions بازی
solitaire تک بازی
clearance بازی
grey hound سگ بازی
patulousness بازی
surf riding موج بازی
charlatanism زبان بازی
box score حساب بازی
bosh حقه بازی
team game بازی گروهی
video game بازی دیدنی
conjury شعبده بازی
bonefire اتش بازی
chuck farthing بازی شیریاخط
charlatanism چاچول بازی
bowls بازی بولینگ
computer game بازی کامپیوتری
charlatanry زبان بازی
badminton بازی بدمینتون
sand lot بازی غیررسمی
bowl بازی بولینگ
closed game بازی بسته
centre game بازی مرکزی
choose up game بازی غیررسمی
taw مهره بازی
buggery بچه بازی
cock fighting خروس بازی
the game is up بازی تمام شد
the game is up بازی باخت
cats cradle نخ بازی سرانگشت
the fancy مشت بازی
the social evil جنده بازی
swordsmanship شمشیر بازی
football game بازی فوتبال
four handed game بازی چهارنفره
field of play زمین بازی
favoritism پارتی بازی
sheep's eyes نظر بازی
shell game گردو بازی
sodomyh بچه بازی
double dealing حقه بازی
checkers بازی چکرز
gambling قمار بازی
fornication جنده بازی
playing the man بازی روانی
flimflam حقه بازی
fitting clearance بازی مناسب
trickery حیله بازی
first hand نخستین بازی کن
doll play عروسک بازی
solitaire بازی یک نفره
solitaires بازی یک نفره
stoppage of the game توقف بازی
party politics حزب بازی
playing field میدان بازی
playing field زمین بازی
playing fields میدان بازی
playing fields زمین بازی
crampet game بازی شطرنج
hocus-pocus حقه بازی
volleyball بازی والیبال
stock jobbing سفته بازی
cunningly به حیله بازی
squib اتش بازی
squibs اتش بازی
dibs بازی نرد
dib تیله بازی
dib قاپ بازی
bowling بازی بولینگ
skittle بازی تفریح
acrobatics بند بازی
dangerous play بازی خطرناک
stock jobbery سفته بازی
doubles بازی دوبل
monkey business کچلک بازی
To be acting. To put it on . رل بازی کردن
wordplay بازی با لغات
skiing اسکی بازی
stanzas بخشی از بازی
stanza بخشی از بازی
bandied چوگان بازی کچ
bandies چوگان بازی کچ
bandy چوگان بازی کچ
bandying چوگان بازی کچ
power games بازی قدرتی
power game بازی قدرتی
child's play بچه بازی
child's play بازی کودکان
Frisbee بازی با فریزبی
skate بازی تهاجمی
fencing ششمشیر بازی
pantomime لال بازی
pantomimes لال بازی
playfully با خنده و بازی
skates بازی تهاجمی
speculation سفته بازی
full-time 09 دقیقه بازی
charade نوعی بازی
hanky-panky حقه بازی
hanky-panky روباه بازی
double بازی دوبل
doubled بازی دوبل
doubled up بازی دوبل
skated بازی تهاجمی
Frisbees بازی با فریزبی
gimmickry حقه بازی
hustled بازی هشیارانه
hustle بازی هشیارانه
handout نوبت بازی
handouts نوبت بازی
play-acts تو بازی رفتن
play-acts بازی کردن
play-acting تو بازی رفتن
play-acting بازی کردن
play-acted تو بازی رفتن
play-acted بازی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com