Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
macaronic
وابسته به ماکارونی
Other Matches
macaroons
ماکارونی
macaroon
ماکارونی
macaroni cheese
ماکارونی با سس پنیر
noodle
ماکارونی احمق
macaroni
ماکارونی جوان خارج رفته
hard wheat
گندم ماکارونی دارای مقدارگلوتن زیادی است
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
monitorial
وابسته به
comprador
وابسته
commissarial
وابسته به
attendant
وابسته
attached
وابسته
attendants
وابسته
tuitionary
وابسته به
of kin
وابسته
cephalic
وابسته به سر
riverrine
وابسته به
carpal
وابسته به مچ
subordinate
وابسته
pyretic
وابسته به تب
congenerous
وابسته
plantar
وابسته به کف پا
pyrexic
وابسته به تب
pyrexial
وابسته به تب
diphtheric
وابسته به
dependant
وابسته
dependants
وابسته
subordinated
وابسته
subordinating
وابسته
subordinates
وابسته
cantabrigian
وابسته به
interdependent
وابسته
federates
وابسته
federating
وابسته
aquatic
وابسته به اب
germane
وابسته
thereof
وابسته به ان
attributable
وابسته به
pertinent
وابسته
dependent
وابسته
related
وابسته
affiliate
وابسته
affiliated
وابسته
affiliates
وابسته
affiliating
وابسته
federated
وابسته
federate
وابسته
adjective
وابسته
adjectives
وابسته
sexual organs
وابسته به
thereof=of that
وابسته به ان
akin
وابسته
attache
وابسته
elfin
وابسته به جن
pertianing
وابسته
appurtenant
وابسته
pertaining
وابسته
syncop
وابسته به غش
belonging
وابسته ها
elysian
وابسته به
wedded
وابسته
relative
وابسته
correspondents
وابسته
febile
وابسته به تب
relevant
وابسته
messianic
وابسته به
hanger on
وابسته
correspondent
وابسته
levitical
وابسته به
israelitish
وابسته به
contingents
وابسته
contingent
وابسته
paralytic
وابسته به فلج
materialistic
وابسته به مادیات
paralytics
وابسته به فلج
platinic
وابسته به پلاتین
pleural
وابسته به شامه شش
inspectoral
وابسته به بازرس ها
inner directed
درون وابسته
gnomonic
وابسته به شاخص
inhibitive
وابسته به جلوگیری
infusorial
وابسته به نمرویان
inflexional
وابسته به صرف
generic
وابسته به تیره
plumbous
وابسته به سرب
inferential
وابسته به استنتاج
gregorian
وابسته به گریگوری
incorporative
وابسته به الحاق
missions
وابسته به ماموریت
predial or prae
وابسته به زمین
potamic
وابسته به رودها
indic
وابسته به هند
gutturo nasal
وابسته بگلووبینی
marine
وابسته به دریانوردی
gular
وابسته به مری
naval
وابسته به کشتی
maritime
وابسته بدریانوردی
indonesian
وابسته به اندونزی
pocky
وابسته به ابله
marines
وابسته به دریانوردی
connubial
وابسته به زناشویی
mission
وابسته به ماموریت
glandulous
وابسته به غدد
affiliated company
شرکت وابسته
aortal
وابسته بشاهرگ
air attache
وابسته هوایی
altitudinal
وابسته به اوج
interoceptive
وابسته به احشاء
geomantic
وابسته به رمالی
interrogatory
وابسته به سئوال
photic
وابسته به تولیدنور
photic
وابسته به نوروروشنایی
iranian
وابسته به ایران
iraqi
وابسته به عراق
irrigational
وابسته به ابیاری
isthmian
وابسته به باریکه
analphabetic
وابسته به بیسوادی
anginal
وابسته به گلودرد
antichristian
وابسته به دجال
aesculapian
وابسته به دارگونه طب
aerological
وابسته بهواشناسی
glandulose
وابسته به غدد
intercollegiate
وابسته بکالج ها
gerontic
وابسته به پیری
interferential
وابسته به دخالت
landed
وابسته بزمین
pistillary
وابسته به مادگی گل
piscatory
وابسته به صیدماهی
emotive
وابسته به احساسات
pancreatic
وابسته به لوزالمعده
degenerative
وابسته به انحطاط
piscatory
وابسته به ماهیگیری
piscatorial
وابسته به صیدماهی
piscatorial
وابسته به ماهیگیری
acoustical
وابسته به شنوایی
adipic
وابسته به چربی
internuptial
وابسته به عروسی
pharyngal
وابسته به گلوگاه
pessimistic
وابسته به بدبینی
human
وابسته بانسان
hippocratic
وابسته به طب بقراط
homicidal
وابسته به ادمکشی
humnanist
وابسته به بشردوستی
hunnish
وابسته به هونها
hyperbolic
وابسته به هذلولی
hydrologic
وابسته به اب شناسی
psychiatric
وابسته به روانپزشکی
hydrological
وابسته به خواص اب
porcine
وابسته بخوک
pygmean
وابسته به پیگمی ها
pygmaean
وابسته به پیگمی ها
pythian
وابسته به "اپولو"
pyrrhic
وابسته به " پیروس "
menstrual
وابسته به قاعده گی
vital
وابسته بزندگی
vital
وابسته به زندگی
radio carpal
وابسته به زندبالاومچ
solar
وابسته بخورشید
aesthetic
وابسته به زیبایی
aesthetically
وابسته به زیبایی
cosmic
وابسته بگیتی
homeric
وابسته به هومر
rhinal
وابسته به بینی
jugular
وابسته بوریدوداجی
jugulars
وابسته بوریدوداجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com