Dictiornary-Farsi | وابسته به مقعد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
rectal	وابسته به مقعد


Other Matches

back passage	مقعد
anuses	مقعد
anus	مقعد
rectums	مقعد
rectum	مقعد
anal	مربوط به مقعد
anal	مجاور مقعد
croup	مقعد خناق
proctology	مقعد شناسی
bunghole	سوراخ مقعد
proctodaeum	قسمت خارجی پوسته مقعدومجرای مقعد
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associates	وابسته وابسته کردن
associated	وابسته وابسته کردن
associating	وابسته وابسته کردن
associate	وابسته وابسته کردن
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
appurtenant	وابسته
interdependent	وابسته
cephalic	وابسته به سر
carpal	وابسته به مچ
adjective	وابسته
cantabrigian	وابسته به
tuitionary	وابسته به
elysian	وابسته به
diphtheric	وابسته به
monitorial	وابسته به
dependant	وابسته
of kin	وابسته
dependants	وابسته
congenerous	وابسته
comprador	وابسته
commissarial	وابسته به
attendant	وابسته
attendants	وابسته
subordinating	وابسته
adjectives	وابسته
affiliating	وابسته
dependent	وابسته
belonging	وابسته ها
aquatic	وابسته به اب
attributable	وابسته به
attached	وابسته
germane	وابسته
pertaining	وابسته
elfin	وابسته به جن
sexual organs	وابسته به
pyretic	وابسته به تب
pyrexial	وابسته به تب
pyrexic	وابسته به تب
affiliates	وابسته
affiliated	وابسته
akin	وابسته
attache	وابسته
thereof=of that	وابسته به ان
pertianing	وابسته
federate	وابسته
federated	وابسته
federates	وابسته
federating	وابسته
syncop	وابسته به غش
thereof	وابسته به ان
plantar	وابسته به کف پا
pertinent	وابسته
related	وابسته
affiliate	وابسته
riverrine	وابسته به
correspondent	وابسته
hanger on	وابسته
israelitish	وابسته به
febile	وابسته به تب
subordinate	وابسته
messianic	وابسته به
relevant	وابسته
relative	وابسته
levitical	وابسته به
subordinated	وابسته
wedded	وابسته
correspondents	وابسته
contingents	وابسته
contingent	وابسته
subordinates	وابسته
inspectoral	وابسته به بازرس ها
inner directed	درون وابسته
interferential	وابسته به دخالت
materialistic	وابسته به مادیات
glandulous	وابسته به غدد
paralytic	وابسته به فلج
paralytics	وابسته به فلج
gnomonic	وابسته به شاخص
intercollegiate	وابسته بکالج ها
glandulose	وابسته به غدد
generic	وابسته به تیره
inhibitive	وابسته به جلوگیری
missions	وابسته به ماموریت
prefectoral	وابسته به اداری
preemptive	وابسته به پیشدستی
preemptive	وابسته به حق شفعه
prefectorial	وابسته به اداری
predial or prae	وابسته به زمین
gular	وابسته به مری
potamic	وابسته به رودها
naval	وابسته به کشتی
maritime	وابسته بدریانوردی
marine	وابسته به دریانوردی
marines	وابسته به دریانوردی
gregorian	وابسته به گریگوری
connubial	وابسته به زناشویی
infusorial	وابسته به نمرویان
mission	وابسته به ماموریت
gerontic	وابسته به پیری
aesculapian	وابسته به دارگونه طب
affiliated company	شرکت وابسته
irrigational	وابسته به ابیاری
piscatory	وابسته به ماهیگیری
piscatorial	وابسته به صیدماهی
air attache	وابسته هوایی
piscatorial	وابسته به ماهیگیری
altitudinal	وابسته به اوج
isthmian	وابسته به باریکه
isthmic	وابسته به باریکه
analphabetic	وابسته به بیسوادی
jesuitic	وابسته به یسوعیون
kufic	وابسته به کوفه
gasolinic	وابسته به بنزین
lactic	وابسته به شیر
galilean	وابسته به گالیله
aerological	وابسته بهواشناسی
piscatory	وابسته به صیدماهی
adipic	وابسته به چربی
internuptial	وابسته به عروسی
interoceptive	وابسته به احشاء
interrogatory	وابسته به سئوال
pocky	وابسته به ابله
iranian	وابسته به ایران
plumbous	وابسته به سرب
geomantic	وابسته به رمالی
landed	وابسته بزمین
pleural	وابسته به شامه شش
platinic	وابسته به پلاتین
emotive	وابسته به احساسات
pancreatic	وابسته به لوزالمعده
degenerative	وابسته به انحطاط
iraqi	وابسته به عراق
acoustical	وابسته به شنوایی
pistillary	وابسته به مادگی گل
laryngeal	وابسته بنای
pessimistic	وابسته به بدبینی
aesthetic	وابسته به زیبایی
homicidal	وابسته به ادمکشی
hippocratic	وابسته به طب بقراط
psychiatric	وابسته به روانپزشکی
porcine	وابسته بخوک
hydrological	وابسته به خواص اب
hygroscopic	وابسته به نم نما
hypochondriacal	وابسته به تهیگاه
pygmean	وابسته به پیگمی ها
pygmaean	وابسته به پیگمی ها
iatric	وابسته به پزشکی
menstrual	وابسته به قاعده گی
vital	وابسته بزندگی
vital	وابسته به زندگی
investigatory	وابسته به رسیدگی
pythian	وابسته به "اپولو"
pyrrhic	وابسته به " پیروس "
radio carpal	وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar	وابسته به زندبالاوزندپائین
hydrologic	وابسته به اب شناسی
aesthetically	وابسته به زیبایی
cosmic	وابسته بگیتی