Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
protogenetic
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenic
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
Other Matches
holocene
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
incunabula
نخستین دوره
trivium
دوره نخستین
hydro-electric
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro electric
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
imfancy
عدم بلوغ نخستین دوره رشد
genetic
وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز مربوط به تولید و وراثت
miocenic
وابسته به دوره سوم
paleocene
وابسته به دوره پالیوسین
preglacial
وابسته به پیش از دوره یخ
miocene
وابسته به دوره سوم
probationary
وابسته به دوره کاراموزی یاازمایشی
millenial
وابسته به دوره هزار ساله
sexantenary
وابسته به عد د06 یا دوره 06ساله
pre chellean
وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
postexilic
وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
preexilic
وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
paleolithic
وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
mesozoic
وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
neozoic
وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
paleozoic
وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
at first a
در نخستین دید در وهله نخستین
premedical
دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
cooling off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnum
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
appearances
پیدایش
births
پیدایش
birth
پیدایش
emersion
پیدایش
genesis
پیدایش
appearance
پیدایش
infrastructure
پیدایش
calorification
پیدایش گرما
bank genesis
پیدایش دیواره
Nativity
پیدایش ولادت
genetics
علم پیدایش
odontogeny
پیدایش دندان
thermogenesis
پیدایش گرمادرتن
genesis
کتاب پیدایش
pathogeny
پیدایش ناخوشی
osteogenesis
پیدایش استخوان
embryogen
پیدایش جنین
nascent
پیدایش یافته
It is a wonder that she showed up.
چه عجب که پیدایش شد
embryogeny
پیدایش جنین
spontaneous generation
پیدایش خودبخود
matrix
جای پیدایش ماتریس
phytogeny
پیدایش و تکامل گیاه
phytogenesis
پیدایش و تکامل گیاه
pedogenesis
مبحث پیدایش جلگه
psychogony
پیدایش روان یا خرد
psychogenesis
پیدایش نیروی درونی
prehuman
پیش از پیدایش انسان
genetically
ازلحاظ پیدایش واصل
pathogenesis
مبحث پیدایش ناخوشی
matrixes
جای پیدایش ماتریس
genetically
موافق علم پیدایش
ovology
گفتار در پیدایش تخم
cosmogeny
پیدایش و تکامل گیتی
narcotism
پیدایش حالت خواب
She wont show up today.
امروز پیدایش نمی شود
polygenesis
پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
parostosis
پیدایش استحوان در جای عوضی
anthropogenic
مربوط به پیدایش و تکامل انسان
anthropic
مربوط به دوران پیدایش انسان
anthropogenesis
مبحث پیدایش و تکامل بشر
biogenetic
مربوط بمنشاء پیدایش موجودات زنده
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
polygeny
پیدایش نوع بشراز چند ازدواج جداگانه
colporteur
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
geomorphology
علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
initialling
نخستین
initials
نخستین
incipient
نخستین
initialled
نخستین
quadrages ima
نخستین
proto
نخستین
primary
نخستین
premiere
نخستین
premiering
نخستین
premieres
نخستین
premiered
نخستین
first
نخستین
first detector
نخستین
initial
نخستین
mixers
نخستین
mixer
نخستین
premier
نخستین
initialed
نخستین
premiers
نخستین
initialing
نخستین
our first parents adam and eva
نخستین ما
primal
<adj.>
نخستین
primary drive
سائق نخستین
primary needs
نیازهای نخستین
his opening remarks
نخستین گفتههای وی
hexateuch
نخستین توریه
primary motivation
انگیزش نخستین
primary personality
شخصیت نخستین
primary group
گروه نخستین
primary anxiety
اضطراب نخستین
prototype
نمونه نخستین
primary treatment
تصفیه نخستین
primary processes
فرایندهای نخستین
primary productivity
فراوردگی نخستین
primary reinforcement
تقویت نخستین
primary colors
رنگهای نخستین
primes
نخستین اولیه
incipience
حالت نخستین
at first push
در نخستین وهله
crossover
تمرکز نخستین
at the first blush
در نخستین وهله
at the first onset
در نخستین وهله
menarche
نخستین قاعدگی
octateuch
نخستین عهدعتیق
by return of post
با نخستین پست
first aids
کمکهای نخستین
prototypes
نمونه نخستین
prototypes
نخستین بشر
in the egg
در مرحله نخستین
incipincy
حالت نخستین
initial expenses
هزینه نخستین
initial movement
نخستین اقدام
first rate
نخستین درجه
prototype
نخستین بشر
first impression
برداشت نخستین
initial stage
طبقه نخستین
first hand
نخستین بازی کن
book one
جلد نخستین
proenomen
نام نخستین
prime
نخستین اولیه
primed
نخستین اولیه
the opening chapter
نخستین فصل
the first of all
نخستین همه
the first day
نخستین رور
springer stone
نخستین رگ پاطاق
protomartyr
نخستین شهید
rough coat
نخستین اندود
primordial
اصل نخستین
primary
مقدماتی نخستین
prime coat
روکش نخستین
primary zones
نواحی نخستین
as a first step
<adv.>
نخستین
[اولا]
primary treatment
پاکسازی نخستین
opener
نخستین مسابقه از یک دورمسابقه
rudimentary knowledge
دانش مقدماتی یا نخستین
gross primary product
تولید ناخالص نخستین
fifteen
نخستین امتیاز گیم
net primary production
تولید خالص نخستین
at the earliest p moment
در نخستین وهله امکان
acrospire
نخستین جوانهء دانه
initiating
نخستین قدم رابرداشتن
on the first occasion
در نخستین وهله یا فرصت
hexateuchal
شش کتاب نخستین از تورات
maiden speeches
نخستین نطق شخص
maiden speech
نخستین نطق شخص
initial inverse voltage
ولتاژ معکوس نخستین
first fruits
نخستین دستاوردهای هر چیز
incipient stages
مراحل نخستین یا ابتدائی
the first person
نخستین شخص متکلم
firstling
نوبر نخستین نتیجه
foal tooth
نخستین دندان اسب
draw first blood
کسب نخستین امتیاز
break one's duck
کسب نخستین امتیاز
initiates
نخستین قدم رابرداشتن
initiated
نخستین قدم رابرداشتن
primary amentia
نقص عقل نخستین
recoiled
بحال نخستین برگشتن
prodelision
حذف نخستین حرفCanis
primordial
عنصر نخستین اساسی
recoil
بحال نخستین برگشتن
recoils
بحال نخستین برگشتن
primary process thinking
اندیشیدن در فرایند نخستین
protoplast
نخستین ادم افریده
primary consumers
مصرف کنندگان نخستین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com