English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
Freudian وابسته به نظریات زیگموندفروید
Other Matches
neo keynesians اقتصاددانان جدید کینزی گروهی که نظریات اقتصادی انها بر خلاف نظریات طرفداران مکتب پولی است
sane views نظریات معقولانه یا معتدل
I foud myself in opposition to my friends on this question . در مورد این موضوع نظریات مخالفی با دوستانم داشتم
doctrinaire کسیکه نظریات واصول خود رابدون توجه به مقتضیات میخواهد اجرا کند
doctrinaire کسی که می خواهد نظریات و اصول خودرا بدون توجه به مقتضیات اجرا کند
ideology روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideologies روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinating وابسته
thereof=of that وابسته به ان
pertianing وابسته
pertinent وابسته
aquatic وابسته به اب
appurtenant وابسته
belonging وابسته ها
diphtheric وابسته به
cantabrigian وابسته به
cephalic وابسته به سر
adjective وابسته
interdependent وابسته
akin وابسته
elysian وابسته به
attributable وابسته به
subordinate وابسته
subordinated وابسته
subordinates وابسته
adjectives وابسته
monitorial وابسته به
of kin وابسته
federated وابسته
federates وابسته
plantar وابسته به کف پا
attache وابسته
thereof وابسته به ان
congenerous وابسته
febile وابسته به تب
commissarial وابسته به
dependants وابسته
dependant وابسته
dependent وابسته
attendants وابسته
attendant وابسته
tuitionary وابسته به
affiliating وابسته
syncop وابسته به غش
affiliates وابسته
affiliated وابسته
affiliate وابسته
federating وابسته
related وابسته
federate وابسته
comprador وابسته
contingents وابسته
correspondents وابسته
correspondent وابسته
hanger on وابسته
messianic وابسته به
relative وابسته
carpal وابسته به مچ
relevant وابسته
pyretic وابسته به تب
riverrine وابسته به
attached وابسته
pertaining وابسته
germane وابسته
levitical وابسته به
israelitish وابسته به
elfin وابسته به جن
pyrexial وابسته به تب
contingent وابسته
pyrexic وابسته به تب
wedded وابسته
sexual organs وابسته به
aortal وابسته بشاهرگ
homicidal وابسته به ادمکشی
antichristian وابسته به دجال
affiliated company شرکت وابسته
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
anginal وابسته به گلودرد
photic وابسته به تولیدنور
vital وابسته بزندگی
altitudinal وابسته به اوج
menstrual وابسته به قاعده گی
pyrrhic وابسته به " پیروس "
pythian وابسته به "اپولو"
pygmaean وابسته به پیگمی ها
platinic وابسته به پلاتین
pygmean وابسته به پیگمی ها
analphabetic وابسته به بیسوادی
photic وابسته به نوروروشنایی
porcine وابسته بخوک
psychiatric وابسته به روانپزشکی
vital وابسته به زندگی
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
solar وابسته بخورشید
army attache وابسته زمینی
oracular وابسته به وحی
perigean وابسته به حضیضی
perigeal وابسته به حضیضی
associated company شرکت وابسته
periclean وابسته به پریکلس
matrimonial وابسته به عروسی
jugulars وابسته بوریدوداجی
jugular وابسته بوریدوداجی
rhinal وابسته به بینی
cosmic وابسته بگیتی
aesthetically وابسته به زیبایی
astronautical وابسته به فضانوردان
aesthetic وابسته به زیبایی
surgical وابسته به جراحی
army attache وابسته نظامی
aortic وابسته بشاهرگ
photographic وابسته به عکاسی
pharyngal وابسته به گلوگاه
programmatic وابسته به پروگرام
ranine وابسته به وزغ
pharmacologic وابسته بداروشناسی
pharisaic وابسته به فریسی
petrologic وابسته به سنگ
petiolar وابسته به برگدم
peruvian وابسته به پرو
rectal وابسته به مقعد
rectorial وابسته به rector
archimedean وابسته به ارشمیدس
perlitic وابسته به مروارید
air attache وابسته هوایی
investigatory وابسته به رسیدگی
mission وابسته به ماموریت
maritime وابسته بدریانوردی
marine وابسته به دریانوردی
marines وابسته به دریانوردی
connubial وابسته به زناشویی
social وابسته بجامعه
materialistic وابسته به مادیات
subversion وابسته به خرابکاری
paralytic وابسته به فلج
structurally وابسته به بنا
structurally وابسته به ساختمان
paralytics وابسته به فلج
pocky وابسته به ابله
plumbous وابسته به سرب
presbyterial وابسته به کشیش ها
planetary وابسته به سیاره
pessimistic وابسته به بدبینی
missions وابسته به ماموریت
preemptive وابسته به حق شفعه
predial or prae وابسته به زمین
potamic وابسته به رودها
nasal وابسته به منخرین
nasal وابسته به بینی
preemptive وابسته به پیشدستی
prefectoral وابسته به اداری
oratorical وابسته به سخنرانی
naval وابسته به کشتی
press attache وابسته مطبوعاتی
focal وابسته بکانون
generic وابسته به تیره
structural وابسته به بنا
piscatory وابسته به صیدماهی
piscatory وابسته به ماهیگیری
acoustical وابسته به شنوایی
seminal وابسته به منی
piscatorial وابسته به صیدماهی
municipal وابسته بشهرداری
adipic وابسته به چربی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com