English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (14 milliseconds)
English Persian
previsional وابسته به پیش بینی
previsionary وابسته به پیش بینی
Search result with all words
nasal وابسته به بینی
animalcular وابسته به جانوران ذره بینی
astrologic وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
gastroscopic وابسته بمعده بینی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
narial وابسته به سوراخ بینی
nasoethmoidal وابسته به بینی و استخوان غربالی
nasofrontal وابسته به بینی و پیشانی
nasolabial وابسته به لب و بینی
nasopalatal وابسته بکام و بینی
nasopalatine وابسته بکام و بینی
nassal وابسته به بینی
oculonasal وابسته بچشم و بینی
prognostic وابسته به اثار اتی وپیش بینی مرض
rhinal وابسته به بینی
rhiopharyngeal وابسته به بینی وگلوگاه
Other Matches
snub nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum حفرههای بینی پره بینی
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
guided propagation تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
anticipated stock losses تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecasts پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anaglyph عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecast پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
predicting interval فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
graphology خط بینی
double vision دو بینی
nozzle بینی
nose بینی
noses بینی
hand reading کف بینی
the handle of the face بینی
snot اب بینی
snivels اب بینی
snivelling اب بینی
nozzles بینی
snoot بینی
rhinologist بینی
pecker بینی
snivel اب بینی
sniveled اب بینی
sniveling اب بینی
chiromancy کف بینی
palmistry کف بینی
cross eye کج بینی
cross eye دو بینی
snivelled اب بینی
rheum اب بینی
neb بینی
mucus of the nose اب بینی
nasally از بینی
night bilndness شب بینی
self imprtance خود بینی
rhinoscope بینی نگر
rhinology بینی شناسی
nasology مبحث بینی
nasoscope بینی بین
inferiority complex خود کم بینی
retinoscopy شبکیه بینی
nasitis اماس بینی
scintillating scotoma اخگر بینی
biopsy زنده بینی
nasiform بینی شکل
nasion بیخ بینی
prognostications پیش بینی
prognostication پیش بینی
forecasted پیش بینی
rhiopharyngeal بینی حلقی
nostrils سوراخ بینی
nostril سوراخ بینی
optimism خوش بینی
optimism نیک بینی
mucus of the nose مخاط بینی
prospectiveness پیش بینی
pessimistically ازروی بد بینی
arrangements پیش بینی
arrangement پیش بینی
clairvoyance غیب بینی
clairvoyance روشن بینی
insolence خود بینی
crystal gazing بلور بینی
inferiority complexes خود کم بینی
nasute گنده بینی
forecasts پیش بینی
clear sightedness روشن بینی
quillet باریک بینی
conchoscope بینی بین
foresight پیش بینی
keenness of sight تیز بینی
nearsightedness نزدیک بینی
second sight دور بینی
stricture باریک بینی
strictures باریک بینی
long siht دور بینی
lookahead پیش بینی
spectroscope طیف بینی
near sight نزدیک بینی
soothsaying فال بینی
myopy نزدیک بینی
stereoscopic برجسته بینی
second sight روشن بینی
nasal مربوط به بینی
strology زایجه بینی
revisions باز بینی
revision باز بینی
auguries پیش بینی
augury پیش بینی
localism کوته بینی
myopia نزدیک بینی
megalomania خودبزرگ بینی
soothsayer فال بینی
abdominos'copy شکم بینی
sniffs بینی گرفتن
prediction پیش بینی
laryngoscopy حنجره بینی
forecasting پیش بینی
spectroscopy طیف بینی
precautions پیش بینی
precaution پیش بینی
nose leather چرم بینی
My nose is running. از بینی ام آب می آید
nasality وابستگی به بینی
sniffing بینی گرفتن
nares مجراهای بینی
predictions پیش بینی
sniff بینی گرفتن
snuffer سوراخ بینی
near sightedness نزدیک بینی
sniffed بینی گرفتن
astrology اختر بینی
astrology طالع بینی
lenticular ذره بینی
paranasal نزدیک بینی
forecast پیش بینی
microscopy ریز بینی
bridges برامدگی بینی
bridge برامدگی بینی
false pride خود بینی
vibrissa موی بینی
fastidiousness باریک بینی
haemoscopy خون بینی
to blow nose گرفتن بینی
finesse نکته بینی
preparations پیش بینی
hawk nose بینی قوشی
weltanschauung جهان بینی
projection پیش بینی
hook nosed دارای بینی کج
megalopsis درشت بینی
cautioned پیش بینی
the tip of the nose نوک بینی
the two nostrils دو سوراخ بینی
objectivity واقع بینی
microscopic ذره بینی
to read people's hands کف بینی کردن
genethlilogy زایچه بینی
caution پیش بینی
projections پیش بینی
genethlilogy طالع بینی
fortune telling طالع بینی
realism واقع بینی
nose بینی اسب
bridged برامدگی بینی
forcasting پیش بینی
perdict پیش بینی
cautions پیش بینی
cautioning پیش بینی
flat nosed پهن بینی
perspicuity روشن بینی
polyopia چند بینی
platyrrhine پهن بینی
perspicuity تیز بینی
preparation پیش بینی
microscopy ذره بینی
moon blindness روز بینی
otoscopy گوش بینی
macropsia درشت بینی
outsight برون بینی
prevision پیش بینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com