Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (3 milliseconds)
English	Persian
electric unit	واحدهای الکتریکی
Search result with all words
absolute electrical units	واحدهای الکتریکی مطلق
international call	سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
Other Matches
electrostatic	ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU	مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
si unites	واحدهای SI
emu	واحدهای الکترومغناطیسی
derived units	واحدهای فرعی
recommend units	واحدهای پیشنهادی
alternative unit	واحدهای دیگر
electromagnetic units	واحدهای الکترومغناطیسی
fundamental unit	واحدهای اصلی
hardware	واحدهای فیزیکی
emus	واحدهای الکترومغناطیسی
practical unit	واحدهای عملی
atomistic society	واحدهای کوچک تولیدی
units of measurment	واحدهای اندازه گیری
international units	واحدهای جهانی برق
functional units of a computer	واحدهای عملیاتی یک کامپیوتر
budgetary control	کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
discrete	که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
engineering units	واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
metric system	سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد
warp set	[تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری]
assembly	کارخانهای که واحدهای آن از قط عاتی از کارخانه هایی دیگر و در کنار هم جمع شده اند
control unit	قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
partition	تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partitions	تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
federal government	دولتهای متشکله یک دولت اتحادی که از نظر دول خارجی فقط واحدهای اداری مستقل تلقی می شوند
polymers	جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer	جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
electrical and otherwise	الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-	ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
planck law	مقدار کوانتوم برحسب واحدهای انرژی برابراست با حاصلضرب مقدارثابت کوانتوم در فکانس
main line program	بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
multiprocessor	تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
backward read	یک نوع مشخصه موجود دربعضی از سیستمهای نوارمغناطیسی که در ان واحدهای نوار مغناطیسی باحرکت در جهت معکوس می توانند داده ها را به حافظه کامپیوتر منتقل کنند
gas electric generating set	مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
cost fraction	نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
electrical	الکتریکی
electrotechnical	الکتریکی
electric	الکتریکی
electric welding	جوشکاری الکتریکی
electrical conductivity	هدایت الکتریکی
electrical breeze	وزش الکتریکی
electrical angle	زاویه الکتریکی
electric filter	صافی الکتریکی
electrical conductance	رسانایی الکتریکی
electric wind	باد الکتریکی
static breeze	وزش الکتریکی
electrical bounding	اتصال الکتریکی
electrical analogue	مشابهات الکتریکی
magic eye	چشم الکتریکی
electrical conduction	رسانش الکتریکی
electrical conductivity	رسانندگی الکتریکی
electro erosion	فرسایش الکتریکی
spark erossion	فرسایش الکتریکی
electrolytic capacitor	خازن الکتریکی
electrolytic iron	اهن الکتریکی
electromagnet	اهنربای الکتریکی
dielectric strain	بار دی الکتریکی
electromigration	مهاجرت الکتریکی
electromotor	محرک الکتریکی
electromotor	موتور الکتریکی
electron bombbardment	بمباران الکتریکی
electropathy	مداوای الکتریکی
electrovalence	فرفیت الکتریکی
electrovalency	فرفیت الکتریکی
specific conductance	رسانندگی الکتریکی
electrical transcription	ضبط الکتریکی
electrical schematic	نمودار الکتریکی
electrical resistivity	مقاومت الکتریکی
electrical degree	درجه الکتریکی
electrifying	الکتریکی کردن
electrify	الکتریکی کردن
electrified	الکتریکی کردن
conduction	رسانایی الکتریکی
electrise	الکتریکی کردن
isolating	به صورت الکتریکی
isolates	به صورت الکتریکی
isolate	به صورت الکتریکی
electrical insulator	عایق الکتریکی
electrical interface	تداخل الکتریکی
electrical model	مدل الکتریکی
electrical prospecting	کاوش الکتریکی
electrifies	الکتریکی کردن
dielectric stress	بار دی الکتریکی
dielectric power	قدرت دی الکتریکی
dielectric polarization	قطبش دی الکتریکی
electric control	کنترل الکتریکی
electric coupling	تزویج الکتریکی
electric coupling	پیوست الکتریکی
electric discharge	تخلیه الکتریکی
corona discharge	تخلیه الکتریکی
electric circuit	مدار الکتریکی
conductivity	رسانندگی الکتریکی
electric machine	ماشین الکتریکی
electric potential	پتانسیل الکتریکی
dielectric strength	پایدار دی الکتریکی
dielectric viscosity	لختی دی الکتریکی
electric contact	کنتاکت الکتریکی
electric charge	بار الکتریکی
electric bulb	لامپ الکتریکی
electric break down	شکست الکتریکی
electric brake	ترمز الکتریکی
electric balance	تعادل الکتریکی
electric attraction	جاذبه الکتریکی
electric arc	قوس الکتریکی
electric apparatus	دستگاه الکتریکی
electric clock	ساعت الکتریکی
electric component	قطعه الکتریکی
electric connection	اتصال الکتریکی
electric constant	ثابت الکتریکی
electric primer	چاشنی الکتریکی
electric shocks	شوک الکتریکی
electric shock	شوک الکتریکی
electric flux	شار الکتریکی
electric force	نیروی الکتریکی
electric heater	گرم کن الکتریکی
electric tension	فشار الکتریکی
electric traction	کشش الکتریکی
electric traction	قوه الکتریکی
electric wave	موج الکتریکی
electroplating	ابکاری الکتریکی
hot seat	صندلی الکتریکی
electric resistance	مقاومت الکتریکی
capacitance	فرفیت الکتریکی
electric drive	محرکه الکتریکی
electric energy	انرژی الکتریکی
all electric	تماما" الکتریکی
air dielectric	دی الکتریکی هوا
electric equipment	تجهیزات الکتریکی
electric eye	چشم الکتریکی
electric field	میدان الکتریکی
electrical	سیستم الکتریکی
tachogenerator	دورسنج الکتریکی
electrical connections	اتصالات الکتریکی
charges	بار الکتریکی
image	تصویر الکتریکی
charge	بار الکتریکی
voltage	فشار الکتریکی
voltages	فشار الکتریکی
flux	فلوی الکتریکی
engine	موتورغیر الکتریکی
circuits	اتصال الکتریکی
circuits	جریان الکتریکی
voltaism	ولتاژ الکتریکی
circuit	اتصال الکتریکی
resistor	مقاومت الکتریکی
resistors	مقاومت الکتریکی
circuit	جریان الکتریکی
images	تصویر الکتریکی
electrodes	قطب الکتریکی
discharge	تخلیه الکتریکی
discharges	تخلیه الکتریکی
electrode	قطب الکتریکی
gasoline electric	بنزین الکتریکی
galvano cautery	داغ الکتریکی
flash fuze	چاشنی الکتریکی
gyro compass	قطبنمای الکتریکی
electrolysis	تجزیه الکتریکی
gold contacts	اتصالات الکتریکی
transcription	ضبط الکتریکی
transcriptions	ضبط الکتریکی
full-load adjustment screw	پیچ تنظیم الکتریکی
echo sounding machine	عمق یاب الکتریکی
electric field intensity	شدت میدان الکتریکی
electric field strength	شدت میدان الکتریکی
electric current intensity	شدت جریان الکتریکی
electric horsepower	اسب بخار الکتریکی
collectors	جاروی الکتریکی جارو
electric flux density	چگالی شار الکتریکی
voltage drop	افت فشار الکتریکی
voltage source	منبع فشار الکتریکی
voltage stability	ثبات فشار الکتریکی
luminous discharge lamp	لامپ تخلیه الکتریکی
voltage stabilization	تثبیت فشار الکتریکی
collector	جاروی الکتریکی جارو
brainwave	موج الکتریکی مغز
brainwaves	موج الکتریکی مغز
electric arc current	جریان قوس الکتریکی
specific electrical conductivity	هدایت الکتریکی مخصوص
conservation of charge	بقای بار الکتریکی
constant voltage	فشار الکتریکی ثابت
contact potential	فشار الکتریکی تماسی
electric discharge lamp	لامپ تخلیه الکتریکی
a dedicated wiring circuit	یک مدار الکتریکی اختصاصی
coupler plug	دوشاخه وسایل الکتریکی
dielectric phase angle	زاویه فاز دی الکتریکی
dielectric loss factor	ضریب اتلاف دی الکتریکی
connector	مین مسیر الکتریکی
dielectric power factor	ضریب قدرت دی الکتریکی
back voltage	نیروی ضد محرکه الکتریکی
leads	سیر هدایت الکتریکی
hook-up	اتصال [به دستگاهی الکتریکی]
lead	سیر هدایت الکتریکی
electric potential difference	اختلاف پتانسیل الکتریکی
dielectric resistance	مقدار مقاومت دی الکتریکی
dielectric loss angle	زاویه اتلاف دی الکتریکی
discharges	اخراج تخلیه الکتریکی
conduction	رسانش الکتریکی هدایت
electrical double layer	لایه مضاعف الکتریکی
strobe	پاس مدار الکتریکی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com