Total search result: 202 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
nit |
واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک |
nits |
واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک |
|
|
Other Matches |
|
lumen |
واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک |
ohm |
واحد مقاومت الکتریکی درسیستم متریک |
ohms |
واحد مقاومت الکتریکی درسیستم متریک |
weber |
واحد شار مغناطیسی درسیستم متریک |
thermie |
واحد کار یا انژی الکتریکی درسیستم متریک |
poise |
واحد ویسکوزیته دینامیکی درسیستم غیر متریک |
maxwell |
واحد شار مغناطیسی درسیستم غیرمتریک |
watts |
واحد توان در سیستم متریک |
watt |
واحد توان در سیستم متریک |
newton |
واحد نیرو در سیستم متریک |
hertz |
واحد فرکانس در سیستم متریک |
steradian |
واحد زاویه صلب در سیستم متریک |
ton |
واحد استاندارد وزن در سیستم متریک |
tons |
واحد استاندارد وزن در سیستم متریک |
tesla |
واحد چگالی یا انبوهی شارمغناطیسی در سیستم متریک |
volts |
واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک |
volt |
واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک |
slugs |
واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم |
slugged |
واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم |
slug |
واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم |
phot |
واحد روشنایی |
lambert |
واحد روشنایی |
lighting unit |
واحد روشنایی |
phot |
واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک |
footcandle |
واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع |
pictures |
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است |
pictured |
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است |
picture |
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است |
picture element |
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است |
picturing |
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است |
unfashionable |
غیرمتداول |
obsolete |
غیرمتداول متروک |
absolute system of units |
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند |
iceblink |
روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود |
it is insensitive to light |
روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست |
metric |
متریک |
free enterprise |
رقابت ازاد درسیستم سرمایه داری |
bathymetric |
باتی متریک |
metric system |
سیستم متریک |
International System of Units |
سامانه متریک |
delivery forecast |
پیش بینی اشکالات موجود درسیستم تولید |
powers |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
powered |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
power |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
powering |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
knot |
نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
metric space |
فضای متریک [ریاضی] |
metric ton |
تن متریک یا تن هزار کیلویی |
metric horsepower |
اسب بخار متریک |
bell gear |
چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای |
cpu |
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی |
morpheme |
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد |
metric system of measurement |
سیستم اندازه گیری متریک |
hydraulic fluid |
سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم |
metric system |
سیستم مقادیر واوزان ومقیاسات متریک |
defaulted |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
defaulting |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
defaults |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
default |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
functional unit |
واحد در حال کار واحد تابعی |
replication |
1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری |
serfs |
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند |
serf |
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند |
crossfiring |
اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود |
knot |
گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
knot |
میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
coordinated illumination |
روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده |
reserved character |
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود |
EtherTalk |
درسیستم Apple Macintosh گونههای مختلف شبکه اترنت استاندارد برای اتصال دستگاهها بهم و تغییری در Apple Talk کندتر است |
rushlight |
روشنایی کم |
lightest |
روشنایی |
night light |
روشنایی شب |
luminance |
روشنایی |
clearness |
روشنایی |
lighting |
روشنایی |
peeped |
روشنایی کم |
illumination |
روشنایی |
luminouity |
روشنایی |
illuminations |
روشنایی |
electric lighting |
روشنایی |
peeps |
روشنایی کم |
luminosity |
روشنایی |
lightness |
روشنایی |
light |
روشنایی |
peep |
روشنایی کم |
peeping |
روشنایی کم |
lighted |
روشنایی |
flash |
روشنایی مختصر |
lighting switch |
کلید روشنایی |
lighting transformer |
مبدل روشنایی |
light brightness control |
کنترل روشنایی |
lighting control |
کنترل روشنایی |
light conditions |
نسبتهای روشنایی |
flashed |
روشنایی مختصر |
lighting mains |
خط روشنایی اصلی |
ligting conditions |
نسبتهای روشنایی |
glare |
روشنایی زننده |
luminous flux |
شار روشنایی |
light adaptation |
انطباق با روشنایی |
luminous efficiency |
راندمان روشنایی |
luminous flux |
فلوی روشنایی |
luminous intensity |
شدت روشنایی |
glares |
روشنایی زننده |
glared |
روشنایی زننده |
luminous flux |
شاره روشنایی |
luminous efficiency |
ضریب روشنایی |
flashes |
روشنایی مختصر |
luminance decay |
کم شدن روشنایی |
light meter |
روشنایی سنج |
lighting line |
سیم روشنایی |
light point |
منبع روشنایی |
lighting battery |
باتری روشنایی |
lighting feeder |
تهیه روشنایی |
lux meter |
روشنایی سنج |
luminous power |
قوه روشنایی |
lighting engineering |
مهندسی روشنایی |
luminance channel |
کانال روشنایی |
lighting engineering |
تکنیک روشنایی |
lighting outlet |
خروجی روشنایی |
lighting plant |
تاسیسات روشنایی |
light control |
کنترل روشنایی |
light fluctuation |
نوسان روشنایی |
light gap |
فاصله روشنایی |
optics |
علم روشنایی |
lighting source |
منبع روشنایی |
phosphorescence |
روشنایی شب تابی |
lighting set |
دستگاه روشنایی |
lighting effect |
اثر روشنایی |
lighting scheme |
ترتیب روشنایی |
ray |
روشنایی تشعشع |
incandescence |
روشنایی سیمابی |
earth shine |
روشنایی خاکستری |
electric light |
روشنایی برقی |
gaslight |
روشنایی گاز |
emergency lighting |
روشنایی اضطراری |
fluorescent light |
روشنایی فلورسنت |
illuminations |
شدت روشنایی |
illumination |
شدت روشنایی |
full beam spread |
باندکامل روشنایی |
sustained illumination |
روشنایی پایدار |
sustained illumination |
روشنایی مداوم |
street lighting |
روشنایی خیابان |
looms |
هاله روشنایی |
looming |
هاله روشنایی |
loomed |
هاله روشنایی |
loom |
هاله روشنایی |
image brightness |
روشنایی تصویر |
earth light |
روشنایی خاکستری |
artifical light |
روشنایی مصنوعی |
asterism |
روشنایی و نور |
brightness control |
پیچ روشنایی |
brightness signal |
پیام روشنایی |
ceiling light |
روشنایی سقفی |
constant luminance |
روشنایی ثابت |
continuous illumination |
روشنایی مداوم |
country life |
زندگی روشنایی |
decorative ligthing |
روشنایی تزیینی |
direct lighting |
روشنایی مستقیم |
glimmerings |
روشنایی ضعیف |
glimmering |
روشنایی ضعیف |
luminosity |
بازده روشنایی |
glimmers |
روشنایی ضعیف |
intensity of illumination |
شدت روشنایی |
illuminating fixture |
لوازم روشنایی |
illuminating gas |
گاز روشنایی |
illuminating system |
سیستم روشنایی |
photometer |
روشنایی سنج |
photology |
دانش روشنایی |
illumination change |
تعویض روشنایی |
illumination method |
روش روشنایی |
illumination method |
سبک روشنایی |
candlelight |
روشنایی شمع |
illuminator |
دستگاه روشنایی |
illuminator |
وسیله روشنایی |
incandescent lamp |
لامپ روشنایی |
indirect lighting |
روشنایی غیرمستقیم |
glimmer |
روشنایی ضعیف |
intensity level |
سطح روشنایی |
illuminating engineering |
تکنیک روشنایی |
illuminating engineering |
مهندسی روشنایی |
illuminance |
شدت روشنایی |
search light illumination |
روشنایی با نورافکن |
illuminating aperture |
روزنه روشنایی |
room lighting |
روشنایی اطاق |
illumniation aperture |
روزنه روشنایی |
glimmered |
روشنایی ضعیف |
illuminating beam |
پرتو روشنایی |
illuminating device |
تجهیزات روشنایی |
lighting equipments |
الات و ادوات روشنایی |
b y signal b y |
پیام روشنایی ب- ایگرگ |
lighting hours |
زمان روشنایی یا سوختن |
it is pervious to light |
روشنایی ازان می گذرد |
lambent |
دارای روشنایی ملایم |
neon |
شبیه روشنایی نئون |
illumination photometer |
شدت روشنایی سنج |
gas light |
نور یا روشنایی گازی |
gas lights |
نور یا روشنایی گازی |
illumination plan |
طرح روشنایی منطقه |
front lighting |
روشنایی جلو ساختمان |
lighting |
سیستم روشنایی ماشین |