English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
display unit واحد نمایشگر
Search result with all words
visual display unit واحد نمایشگر بصری
Other Matches
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
powering واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
showmen نمایشگر
representative نمایشگر
showman نمایشگر
representatives نمایشگر
knot نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
cpu واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
monochrome monitor نمایشگر تک رنگ
display tube لامپ نمایشگر
indicator نمایشگر شاخص
monitor مونیتور نمایشگر
monitored مونیتور نمایشگر
monitors مونیتور نمایشگر
display terminal پایانه نمایشگر
display console پیشانه نمایشگر
displayed نمایشگر صفحه نمایش
displaying نمایشگر صفحه نمایش
sound monitor صفحه نمایشگر صدا
display نمایشگر صفحه نمایش
displays نمایشگر صفحه نمایش
functional unit واحد در حال کار واحد تابعی
cursor گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
cursors گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
panels نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد
panel نمایشگر ویدیو و mouse را نگه می دارد
data line خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
vdt Terminal Display Video ترمینال نمایش ویدئویی پایانه نمایشگر
pages کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
page کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
joystick وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
paged کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
joysticks وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
lorenz curve منحنی که نمایشگر انحراف توزیع درامداز وضع برابری کامل است
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
hotspot فضای خاص در تصویر یا نمایش که در صورت حرکت کردن نمایشگر روی آن کار خاصی میکند
scrolls که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
scroll که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
buttoned شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
button شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
hot کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
hotter کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
hottest کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
buttoning شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
single واحد
singlets خط واحد
singlet خط واحد
unit واحد
measure واحد
ones واحد
unilinear در یک خط واحد
unitage یک واحد
monad واحد
one واحد
units واحد
modules واحد
module واحد
plank واحد
univalent واحد
at the same time در ان واحد
shipping unit واحد حمل
input unit واحد اولیه
rad یک واحد دوزاتمی
input block واحد ورودی
repeating unit واحد تکراری
industrial unit واحد صنعتی
basis قیمت واحد
identity matrix ماتریس واحد
angstrom unit واحد انگستروم
fraction 1-بخشی از یک واحد
fractions 1-بخشی از یک واحد
information unit واحد اطلاعات
imaginary unit واحد موهومی
quarterstaff واحد یموت
measuring unit واحد سنجش
mpu واحد میکروپروسسور
microprocessing unit واحد ریزپردازنده
pounds واحد وزن
main unit واحد اصلی
pounding واحد وزن
pounded واحد وزن
pound واحد وزن
motif واحد تکراری
motor unit واحد حرکتی
memory module واحد حافظه
microcycle واحد زمان
monetary unit واحد پولی
monetary unit واحد پول
monitor unit واحد مبصر
plants واحد صنعتی
plant واحد صنعتی
stepping واحد مجزا
step واحد مجزا
monomeric unit واحد تکپار
motifs واحد تکراری
ounces واحد جرم
ounce واحد جرم
phyton واحد گیاهی
lambert واحد روشنایی
concern واحد اقتصادی
concerns واحد اقتصادی
interlocking directorate مدیریت واحد
processing unit واحد پردازش
processing unit واحد پردازنده
absolute unit واحد مطلق
input unit واحد ورودی
program module واحد برنامه
physical unit واحد فیزیکی
phot واحد روشنایی
object module واحد مقصود
fee بهای واحد
object module واحد مقصد
magnetic unit واحد مغناطیسی
output unite واحد خروجی
peripheral unit واحد جنبی
logical unit واحد منطقی
logic unit واحد منطقی
lighting unit واحد روشنایی
personality module واحد شخصیت
pyramiding مدیریت واحد
unit load واحد بار
command unit واحد فرمان
control unit واحد کنترل
disk unit واحد دیسک
cost unit قیمت واحد
disk unit واحد گرده
work unit واحد کار
unit hydrograph هیدروگراف واحد
display unit واحد نمایش
unit elasticity کشش واحد
dust arrester واحد گردگیری
unit cost هزینه واحد
sampled واحد نمونه
sample واحد نمونه
unit position مکان واحد
unit distance با فاصله واحد
measure واحد میزان
unit matrix ماتریس واحد
driver unit واحد محرک
unit price قیمت واحد
datum یک واحد داده
unit price بهای واحد
data unit واحد داده
data item واحد داده
cu واحد کنترل
unit tube لوله واحد
unit weight وزن واحد
unit price واحد قیمت
unit price واحد بهاء
derived unit واحد فرعی
unit of account واحد محاسبه
unit of currency واحد پولی
unit of fire واحد اتش
fuse unit واحد فیوز
secondary unit واحد فرعی
fuse element واحد فیوز
unit of issue واحد توزیع
cpu واحد کنترل
unit of time واحد زمانی
unitization تعیین واحد
ones یک واحد یگانه
storage unit واحد ذخیره
electrostatic unit واحد الکترواستاتیک
storage unit واحد انباره
storming column واحد مامورحمله
arithmetic unit واحد حساب
basic construction unit واحد ساختمانی
contractors yard واحد ساختمانی
henry واحد خودالقایی
single tax مالیات واحد
one یک واحد یگانه
unit record رکورد واحد
unity شماره یک واحد
arithmetic unit واحد محاسبه
astronomical unit واحد نجومی
single density با تراکم واحد
bars واحد فشار
bar واحد فشار
single precision دقت واحد
tape unit واحد نوار
efficiency unit واحد کارایی
gold standard واحد طلا
bril واحد درخشندگی
unified budget بودجه واحد
dyadic unit واحد دو عضوی
unit cell سلول واحد
building unit واحد ساختمانی
terminal unit واحد پایانی
gust واحد چشایی
basic shaft محور واحد
heat unit واحد حرارت
gusts واحد چشایی
terminal unit واحد پایانه
economic unit واحد اقتصادی مانند
desulfurization unit واحد گوگرد زدایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com