Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English
Persian
sone
واحد کیفی صدا برای یک شنونده
Other Matches
draft quality
معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
hearers
شنونده
hearer
شنونده
auditors
شنونده
listener
شنونده
listeners
شنونده
auditor
شنونده
audient
شنونده
good listener
شنونده خوب
prime time
ساعات پر شنونده
engineered performance
زمان لازم برای اتمام یک واحد از کار
signalled
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signal
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
symbolic i/o assignment
نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
signaled
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
take over bid
پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
elements
کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
element
کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
lips
واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
qualitative
کیفی
pleasure seeking
کیفی
connect
هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
connects
هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
qualitative analysis
تجزیه کیفی
qualitative analysis
تحلیل کیفی
qualitative distribution
توزیع کیفی
qualitative controls
نظارت کیفی
qualitative data
دادههای کیفی
qualitative objectives
اهداف کیفی
qualitative statistics
امارهای کیفی
qualitative restrictions
محدودیتهای کیفی
qualitative changes
تغییرات کیفی
quality control
کنترل کیفی
backlit display
واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
DX
پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
resolutions
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
resolution
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
laptop computer
کامپیوتر دستی یا کیفی
ventriloquism
سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
powered
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
cpu
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
monitors
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitored
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitor
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
modules
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
barns
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
module
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
barn
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
joins
ترکیب دو یا چند اطلاع برای تولید یک واحد اطلاع
joined
ترکیب دو یا چند اطلاع برای تولید یک واحد اطلاع
join
ترکیب دو یا چند اطلاع برای تولید یک واحد اطلاع
functional unit
واحد در حال کار واحد تابعی
generals
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
general
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
markers
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
fallout
خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
FDDI
استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود
gpr
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
rulers
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
ruler
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
pleasure seeker
ادم خوش گدران یا عیاش ادم کیفی
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
at the same time
در ان واحد
singlets
خط واحد
plank
واحد
monad
واحد
unitage
یک واحد
unilinear
در یک خط واحد
singlet
خط واحد
measure
واحد
single
واحد
module
واحد
unit
واحد
ones
واحد
one
واحد
units
واحد
univalent
واحد
modules
واحد
shipping unit
واحد حمل
input unit
واحد ورودی
lambert
واحد روشنایی
mpu
واحد میکروپروسسور
magnetic unit
واحد مغناطیسی
information unit
واحد اطلاعات
phot
واحد روشنایی
stepping
واحد مجزا
industrial unit
واحد صنعتی
plant
واحد صنعتی
single precision
دقت واحد
single density
با تراکم واحد
main unit
واحد اصلی
single tax
مالیات واحد
measuring unit
واحد سنجش
memory module
واحد حافظه
object module
واحد مقصود
storming column
واحد مامورحمله
storage unit
واحد انباره
output unite
واحد خروجی
storage unit
واحد ذخیره
plants
واحد صنعتی
imaginary unit
واحد موهومی
object module
واحد مقصد
motor unit
واحد حرکتی
input block
واحد ورودی
personality module
واحد شخصیت
motifs
واحد تکراری
fee
بهای واحد
rad
یک واحد دوزاتمی
logical unit
واحد منطقی
microprocessing unit
واحد ریزپردازنده
quarterstaff
واحد یموت
monitor unit
واحد مبصر
monetary unit
واحد پول
lighting unit
واحد روشنایی
motif
واحد تکراری
monetary unit
واحد پولی
logic unit
واحد منطقی
monomeric unit
واحد تکپار
peripheral unit
واحد جنبی
processing unit
واحد پردازش
processing unit
واحد پردازنده
input unit
واحد اولیه
program module
واحد برنامه
pyramiding
مدیریت واحد
interlocking directorate
مدیریت واحد
ounce
واحد جرم
ounces
واحد جرم
pound
واحد وزن
pounded
واحد وزن
pounding
واحد وزن
pounds
واحد وزن
phyton
واحد گیاهی
microcycle
واحد زمان
repeating unit
واحد تکراری
physical unit
واحد فیزیکی
gold standard
واحد طلا
contractors yard
واحد ساختمانی
basic shaft
محور واحد
disk unit
واحد دیسک
bril
واحد درخشندگی
basis
قیمت واحد
building unit
واحد ساختمانی
electrostatic unit
واحد الکترواستاتیک
ones
یک واحد یگانه
efficiency unit
واحد کارایی
one
یک واحد یگانه
dyadic unit
واحد دو عضوی
basic construction unit
واحد ساختمانی
astronomical unit
واحد نجومی
fraction
1-بخشی از یک واحد
unit tube
لوله واحد
unit weight
وزن واحد
unitization
تعیین واحد
angstrom unit
واحد انگستروم
fuse unit
واحد فیوز
fuse element
واحد فیوز
arithmetic unit
واحد حساب
arithmetic unit
واحد محاسبه
work unit
واحد کار
fractions
1-بخشی از یک واحد
dust arrester
واحد گردگیری
driver unit
واحد محرک
datum
یک واحد داده
data unit
واحد داده
data item
واحد داده
command unit
واحد فرمان
sampled
واحد نمونه
sample
واحد نمونه
cu
واحد کنترل
cpu
واحد کنترل
measure
واحد میزان
control unit
واحد کنترل
derived unit
واحد فرعی
secondary unit
واحد فرعی
unity
شماره یک واحد
cost unit
قیمت واحد
display unit
واحد نمایش
bars
واحد فشار
display unit
واحد نمایشگر
bar
واحد فشار
disk unit
واحد گرده
gusts
واحد چشایی
gust
واحد چشایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com