English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (7 milliseconds)
English Persian
turbinate وارونه مخروط
Search result with all words
turbinate فرفرهای مانند مخروط وارونه مارپیچ
Other Matches
strobilus مخروط
carroty مخروط
cones مخروط
cone مخروط
forcing cone مخروط مقاوم
fastigiate بشکل مخروط
parabola قطع مخروط
cone of fire مخروط اتش
cone of dispersion مخروط پراکندگی
alluvial fan مخروط افکنه
alluvial cone مخروط افکنه
parabolas قطع مخروط
frustum مخروط ناقص
steep taper مخروط کوتاه
pinecone مخروط کاج
pinecones مخروط کاج
reducer مخروط تقلیلی
nose cone مخروط دماغه
oblique cone مخروط اریب [ریاضی]
bell and hopper arrangement ترتیب قیف و مخروط
cone indentation test ازمایش فشار مخروط
cone thrust test ازمایش فشار مخروط
right cone مخروط قائم [ریاضی]
cone of dispersion مخروط پراکندگی بسکها
cone of scape مخروط فرضی در اگزوسفر
cone of fire مخروط پراکندگی تیرها
apex راس [مخروط، سنتوری یا هرم]
solid angle زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
topsyturvy وارونه
heels over head وارونه
turned inside out وارونه
inversion وارونه
head over heels وارونه
jackknife وارونه
outside in وارونه
resupinate وارونه
right side up وارونه
the wrong side outward وارونه
inversions وارونه
inverted وارونه
reversed وارونه
reverses وارونه
reverse وارونه
converses وارونه
conversed وارونه
backward وارونه
conversing وارونه
converse وارونه
topsy turvy وارونه
topsy-turvy وارونه
upside down وارونه
reversing وارونه
inverse وارونه
converse واژگون وارونه
opposite meaning معنی وارونه
obcordate بشکل دل وارونه
palingraphia وارونه نویسی
mirror writing وارونه نویسی
palinlexia وارونه خوانی
mirror reading وارونه خوانی
converses واژگون وارونه
it is the other way round وارونه است
reaction formation واکنش وارونه
irony وارونه گویی
resupination وارونه بودن
reverse dive شیرجه وارونه
turn وارونه کردن
turns وارونه کردن
to turn upside down وارونه کردن
de- وارونه کردن
turn out وارونه کردن
keel وارونه شدن
to keel over وارونه کردن
keels وارونه شدن
ironies وارونه گویی
reversely وارونه بعکس
reverse image تصویر وارونه
invcersely بطور وارونه
backwards ازپشت وارونه
inverted file فایل وارونه
opposites وارونه از روبرو
back azimuth method گرای وارونه
opposite وارونه از روبرو
cant وارونه کردن
backset معکوس وارونه
anastrophe سخن وارونه
inverts وارونه کردن
conversing واژگون وارونه
backward association تداعی وارونه
invert وارونه کردن
inverting وارونه کردن
inverse segregation تجزیه وارونه
invert arch طاق وارونه
inverted arch قوس وارونه
inverted arch طاق وارونه
conversed واژگون وارونه
uratzuk ضربه مشت وارونه
turn over وارونه کردن برگرداندن
converts برگرداندن وارونه کردن
negatively منفی وار وارونه
walden inversion وارونه سازی والدن
converting برگرداندن وارونه کردن
converted برگرداندن وارونه کردن
to tutn end for end وارونه کردن برگرداندن
instead of the reverse بجای وارونه این
convert برگرداندن وارونه کردن
reversed شکست وارونه کردن
reversing شکست وارونه کردن
backward chaining زنجیرهای کردن وارونه
reverses شکست وارونه کردن
reverse شکست وارونه کردن
reciprocal wavelength طول موج وارونه
full gainer شیرجه وارونه با پشتک
backward notion حرکت قهقرایی یا وارونه
inverted vault طاق قوسی وارونه
inverted siphon شتر گلوی وارونه
backward conditioning شرطی کردن وارونه
contrariwise بطور وارونه ومعکوس
in cavetto [نقش برجسته کاری وارونه]
double ressaunt [ابزار بند با دو فیتیله وارونه]
obovate بشکل تخم مرغ وارونه
inductive feedback پیوست برگشت وارونه القائی
invertible وارونه شدنی قابل قلب
to invert a tumbler پیاله یا استکانی را وارونه کردن
obversely بشکل تخم مرغ وارونه
topsy-turvy world [upside-down world] جهان سروته [درهم وبرهم ] [وارونه ]
constant of the cone زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
collapse slump از هم پاشیدگی بتن را درازمایش افت بتن بوسیله مخروط ناقص گویند
cone of silence مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
to turn down وارونه یاپشت رو گذاشتن تاه زدن برگرداندن
keels حمال کشتی وارونه شدن یا کردن خط کف ناو
keel حمال کشتی وارونه شدن یا کردن خط کف ناو
keel حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keels حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
reversion برعکس کردن وارونه کردن
fly through عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com