English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
ieee واسط استاندارد IEEE
Other Matches
ODI واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
interfaces واسط واحد پردازش و باس IEEE
interface واسط واحد پردازش و باس IEEE
ieee واسط ی که مط ابق استاندارهای IEEE است
source استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
Advanced Technology Attachment واسط واسط استاندارد که به ROM-CD را درایو نوار اجازه میدهد به پورت ATA متصل شود
PHIGS برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
NDIS واسط دستور استاندارد
advanced یک نوع واسط استاندارد برای CD-ROMها
interface استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
interfaces استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
lips استاندارد و اندازه گیری توان پردازش از موتور واسط
enhancing واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک
ST0 standard استاندارد واسط دیسک که در IBM PC استفاده میشود , سافت Seaglt
enhance واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک
enhances واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک
enhanced واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک
Advanced Technology Attachment واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا CD-ROM به کامپیوتر
general استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی
generals استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی
AT Attachment واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا -CD ROM به کامپیوتر
gpib استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
ESDI واسط استاندارد بین CPU و وسایل جانبی مثل درایو دیسک
small computer systems interface واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
Hewlett Packard روش استاندارد واسط بین وسایل جانبی و یا قط عات آزمایش و کامپیوترها
scsi استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی
interface استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
interfaces استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
AT Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
Advanced Technology Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
interface تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
interfaces تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
DirectSound در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
twain واسط برنامه نویسی استاندارد سافت Packard-Hewlett, Logiteel, Gantman Kodeck , Aldis , Caere که به نرم افزار امکان سخت افزار تصویر میدهد
api مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
bios توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
midi واسط سری که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند. واسط MIDI سیگنالهای را از کنترولر یا کامپیوتر که دستورات مختلفی برای قط عات می نویسد انتقال میدهد
ieee سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
documenting روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documented روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
international standards organization طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
extending گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extend گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extends گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
POSIX استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
point of intersection واسط
interface واسط
interfaces واسط
mediums واسط
medium واسط
intermediate storage انباره واسط
navigation دگمه ها و واسط کاربر
peripheral برنامه یا تابع واسط
garbage واسط رادیویی از کانالهای مجاور
interpolation محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
telematics واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی
interpolations محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
logical یری توان پردازش موتور واسط
interface و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
crosstalk واسط بین دو کابل ارتباطی یا کانال
interfaces و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
hybrid circuit نوعی واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آنالوگ
port سوکت و مدار واسط که goystick وارد آن میشود
channeled رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
musical instrument digital interface واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
channel رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
channeling رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
channelled رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
adapter وسیلهای که واسط CPU و یک یا چند کانال ارتباطی است
channels رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
interfaces پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
acr واسط ی که به وسیله آن دستگاه ضبط به کامپیوتر وصل میشود
interface پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
shield حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
shields حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
breakout box وسیلهای وضیعت خط وط بین واسط ه ها یا کابل ها یا اتصالات را نشان میدهد
joystick مدار و اتصالی که برای واسط بین goystick و کامپیوتر است
joysticks مدار و اتصالی که برای واسط بین goystick و کامپیوتر است
centronics interface واسط چاپ موازی که توسط Centronics Inc پیشنهاد شده است
adapter کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد
p code روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
presentation manager واسط کار به گرافیک تامین شده توسط سیستم عامل OS/2
ccp نرم افزاری که واسط بین ترمینال کاربر و Bios سیستم است
topology که کابل بندی و واسط های لازم و امکانات موجود درشبکه را مشخص میکند
standard واسط بین دو یا چند سیستم که از استانداردهای از پیش تعیین شده پیروی می کنند
AT Attachment واسط استانداردی که به -CD ROM یا یا درایو نوار اجازه اتصال به پورت ATA میدهد
AT Attachment گونه مشابهی از واسط SCSI که تحت نام IDE شناخته شده است
communication پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
standards واسط بین دو یا چند سیستم که از استانداردهای از پیش تعیین شده پیروی می کنند
Advanced Technology Attachment حالت معمول از واسط SCSI که تحت نام IDE هم شناخته شده است
device handler برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device driver برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
driver برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
drivers برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
electronics استانداردی که سیگنالهای واسط رامعرفی میکند. نرخ ارسال و نیرو برای اتصال ترمینال ها به مودم ها
opens کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
opened کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
shield صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
open کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
internal store بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal memory بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
shields صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
graphical user interface واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
canonical استاندارد
high and dry <idiom> استاندارد
standard استاندارد
standards استاندارد
modulus استاندارد
finder واسط کاربر گرافیکی به Macintosh اجازه دادن به کابر به مشاهده فایل ها و شروع برنامههای کاربردی با استفاده از Mouse
rf ورقه نازک فلزی که اطراف یک کابل پیچیده شده که مانع ارسال سیگنالهای واسط فرکانس رادیویی میشود
standard error خطای استاندارد
standard function تابع استاندارد
standard interface واسطه استاندارد
standard interface رابط استاندارد
standard measure اندازه استاندارد
standard ohm اهم استاندارد
standardised استاندارد نمودن
standards استاندارد همگون
standard costs هزینههای استاندارد
standard condition شرایط استاندارد
standard cell پیل استاندارد
standard candle شمع استاندارد
atmosphere اتمسفر استاندارد جو
dialects ی در زبان استاندارد
dialect ی در زبان استاندارد
standard pitch گام استاندارد
standard pascal پاسکال استاندارد
standard price قیمت استاندارد
standardising استاندارد نمودن
standardize استاندارد نمودن
standard class درجه استاندارد
standardizes استاندارد نمودن
standardizing استاندارد نمودن
substandard زیر استاندارد
traditional chess شطرنج استاندارد
table lamp لامپ استاندارد
standardization استاندارد سازی
standard استاندارد همگون
standard specification مقررات استاندارد
standard specification دستورات استاندارد
standard solution محلول استاندارد
standard section پروفیل استاندارد
standard rate نرخ استاندارد
atmospheres اتمسفر استاندارد جو
standard bar میله استاندارد
standardises استاندارد نمودن
primary standard استاندارد اولیه
standard temperature and pressure شرایط استاندارد
magnetic standard اهنربای استاندارد
boilerplate متن استاندارد
nonstandard غیر استاندارد
normal temperature and pressure شرایط استاندارد
basic standard cost قیمت استاندارد
resistance standard مقاومت استاندارد
basic standard استاندارد اولیه
standardized استاندارد شده
frequency standard استاندارد فرکانس
standards of living استاندارد زندگی
standard of living استاندارد زندگی
standard resistor مقاومت استاندارد
standard atmosphere اتمسفر استاندارد
silver standard استاندارد نقره
secondary standard استاندارد ثانویه
universal مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است
eia استانداردی که سیگنالهای واسط را تعریف میکند و نیز نرخ ارسال و قدرتی که برای ارتباط ترمینال به مودم ها به کار می رود
ansi کدهای استاندارد ANSI
clark پیل استاندارد کلارک
cut the mustard <idiom> به حد استاندارد لازم رسیدن
mnemonic استاندارد اختصار کلمه
up to par/scratch/snuff/the mark <idiom> متناسب با استاندارد طبیعی
data encyption standard استاندارد حفافت داده
calibration مین یک بررسی استاندارد
ambient quality standard استاندارد کیفیت پرمون
standard product cost ارزش تولید استاندارد
standard conversion factor ضریب تبدیل استاندارد
standard electrode potential پتانسیل استاندارد الکترود
primary standard grade خلوص استاندارد اولیه
standard electrode potential پتانسیل الکترود استاندارد
standard heat of formation گرمای تشکیل استاندارد
standard hydrogen electrode الکتورد هیدروژن استاندارد
pop up menu منوی غیر استاندارد
standard oil company استاندارد اویل کمپانی
standard oil company شرکت نفت استاندارد
standard oxidation potential پتانسیل اکسایش استاندارد
standard penetration ازمایش نفوذی استاندارد
cpu سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
interfacing سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
Kaleida Labs شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
Apple Mac مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Macintosh computer مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Faraday cage صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
Visual C محصول توسعه یافته ماکروسافت که امکان ایجاد برنامههای کاربردی ویندوز با رسم واسط های کاربر و اتصال کد زبان C را برقرار میکند
inductive coordination توافق بین تولیدکننده توان الکتریکی و تولیدکننده ارتباط به روش کاهش واسط های اجباری
parallels چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleled چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com