Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
lexicology
واژه شناسی
Search result with all words
philology
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
philological
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
Other Matches
portmanteau
واژه مرکب از دو واژه
portmanteaus
واژه مرکب از دو واژه
portmanteaux
واژه مرکب از دو واژه
entomology
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
psychbiology
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
lateral meniscus
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
bacteriologic
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
typology
گونه شناسی نوع شناسی
kinematics
حرکت شناسی جنبش شناسی
neurologic
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
mosul
واژه
terming
واژه
termed
واژه
term
واژه
neologism
نو واژه
worded
واژه
word
واژه
neologisms
نو واژه
word blindness
واژه کوری
glossary
واژه نامه
neologisms
واژه تراشی
the root of a word
ریشه واژه
punctuation for reference
زیر واژه
glossaries
واژه نامه
philologist
واژه شناس
cognate
واژه هم ریشه
synonym
واژه مترادف
word-blindness
واژه کوری
neologism
واژه تراشی
neologisms
واژه جدید
synonym
واژه هم معنی
synonyms
واژه مترادف
synonyms
واژه هم معنی
neologism
واژه جدید
pejorative
واژه تحقیری
score out that word
ان واژه را خط بزنید
worded
واژه سخن
word count
واژه شماری
buzz word
رمز واژه
word deafness
واژه کری
word order
ترتیب واژه ها
loanword
واژه بیگانه
loanword
واژه عاریه
wordbook
واژه نامه
buzz words
رمز واژه
keyword
واژه کلیدی
intercalation
واژه افزایی
word
واژه سخن
dictionary
واژه نامه
paronym
واژه هم ریشه
stimulus word
واژه محرک
glossary
واژه نامه
dissylable
واژه دوهجائی
lexicon
[dictionary]
واژه نامه
word book
واژه نامه
wordbook
واژه نامه
coinage
ابداع واژه
neolalia
واژه تراشی
ornithology
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
homely
[British E]
<adj.>
بیمزه
[واژه تحقیری]
prandial
واژه شوخی امیز
post fix
در پایان واژه چسباندن
score out that word
روی ان واژه خط بکشید
septisyllable
واژه هفت هجائی
polysllable
واژه جند هجائی
homely
[British E]
<adj.>
خفه
[واژه تحقیری]
logomachy
بازی واژه پردازی
english words
واژه ها یا لغات انگلیسی
an inseparable prefix
سر واژه جدا نشدنی
dictionary sort
ترتیب واژه نامهای
octosyllable
واژه هشت هجائی
homely
[British E]
<adj.>
سنگین
[واژه تحقیری]
pentasyllable
واژه پنج هجائی
word association test
ازمون تداعی واژه ها
word building test
ازمون واژه سازی
that word is obsolescent
ان واژه کم کم دارد مهجور
this word means a dog
این واژه یعنی سگ
lexicons
واژه نامه دیکسیونر
word choice test
ازمون واژه گزینی
wordage
کلمات واژه بندی
lexicon
واژه نامه دیکسیونر
wordprocessing program
برنامه واژه پردازی
word span test
ازمون فراخنای واژه ها
syncopation
کوتاه سازی واژه
teragram
واژه چهار حرفی
purism
واژه یا اصطلاح اصیل وصحیح
malaprop
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
dictionaries
کتاب لغت واژه نامه
lexicography
فرهنگ نویسی واژه نگاری
slang
واژه عامیانه وغیر ادبی
dictionary
کتاب لغت واژه نامه
a word with a pejorative connotation
واژه ای با معنای ضمنی منفی
glossary
واژه نامه ضمیمه کتاب
periphrasis
استعمال واژه ها وعبارات زائد
glossaries
واژه نامه ضمیمه کتاب
God bless
[you]
!
خدا حافظ
[واژه کهنه]
nomenclature
فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
neology
استعمال واژه یااصطلاح جدید
spicery
انباری ادویه
[واژه قدیمی]
rebus
نشاندادن واژه ها بصورت مصور
laryngological
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
lexigraphy
یکجور خط که هر حرف ان نماینده واژه ایست
bawdry
زنا
[دین]
[حقوق]
[واژه قدیمی]
cantoria
[واژه ای ایتالیایی برای گالری یا تریبون]
How do you pronounce
[say]
that
[this]
word?
این واژه چه جور تلفظ می شود؟
homely
[British E]
<adj.>
عادی و خسته کننده
[واژه تحقیری]
catch-phrase
واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
catch-phrases
واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
oenology
می شناسی شراب شناسی
parathesis
پیوند دو واژه بی انکه تغییری درانهاروی دهد
sanshifter
واژه توهین امیز برای نفردونده جلویی
Genius Loci
نابغه
[واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
alinik design
واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
anglo-chinois
[واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
to inspan oxen
این واژه را در افریقای جنوبی بکار می برند
is intervocalic
حرف Pدر واژه میان دو صداواقع شده است
kpsi
[واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
this word occurs in gulistan p
این واژه درهمه جای گلستان دیده میشود
logograph
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
logogram
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
to purify the person language
زبان فارسی را از واژه هاوتعبیرات بیگانه یا غیرمصطلح پیراستن
split infinitive
مصدری که در میان خودان وعلامت ان واژه دیگری اورده باشندچون like to
Chrismon
[حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
split infinitives
مصدری که در میان خودان وعلامت ان واژه دیگری اورده باشندچون like to
paragram
جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
poetaster is pejorative word
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
the word is sanctioned by use
کثرت استعمال این واژه راجزواژههای درست دراورده است
worid
کلمه لغت لفظ الفاظ واژه سخن گفتار حرف
psychologically
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
Cinquecento
[واژه ای که در قرن شانزدهم ایتالیا در هنر و معماری رنسانس بکار می رفته است.]
electrographic architecture
[واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
Pronoia
واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
fullwrite professional
یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
areodetic
مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
backwater
محل راکد
[عقب افتاده]
[عقب مانده]
[واژه تحقیری]
Royal Bokhara
فرش سلطنتی بخاراتی
[این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
the propriety of a term
درستی یک لفظ یا یک اصطلاح مناسبت یک واژه یا لفظ
mafrash
مفرش
[واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
singular
واژه مفرد صیغه مفرد
anthography
گل شناسی
angiology
رگ شناسی
chirognomics
کف شناسی
sferics
جو شناسی
appreciative
حق شناسی
toxicology
سم شناسی
technology
فن شناسی
appreciatively
حق شناسی
pyrtretology
تب شناسی
gratefulness
حق شناسی
hydrology
اب شناسی
pterography
پر شناسی
somatology
تن شناسی
palmistry
کف شناسی
technologies
فن شناسی
graphology
خط شناسی
neurology
پی شناسی
ichnolighology
رد پا شناسی
muscology
خزه شناسی
musicology
موسیقی شناسی
iamatology
درمان شناسی
mycology
قارچ شناسی
morphophonemics
ریشه شناسی
vulcanology
اتشفشان شناسی
mycology
سماروغ شناسی
volcanology
اتشفشان شناسی
myology
ماهیچه شناسی
nucleonics
هسته شناسی
hydrology
مبحث اب شناسی
nomology
قانون شناسی
vermeology
کرم شناسی
nephology
ابر شناسی
nepholefy
ابر شناسی
victimology
قربانی شناسی
virology
ویروس شناسی
nematology
کرم شناسی
hypnology
خواب شناسی
numismatic
مسکوک شناسی
morphology
شکل شناسی
indology
هند شناسی
insectology
حشره شناسی
kinematic
جنبش شناسی
kinematics
حرکت شناسی
kinesiology
حرکت شناسی
constructivism
ضد زیبایی شناسی
kinology
جنبش شناسی
kymatology
موج شناسی
limnology
اب شیرین شناسی
limnology
دریاچه شناسی
kinematics
جنبش شناسی
laryngology
حنجره شناسی
lithology
سنگ شناسی
lithology
صخره شناسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com