Dictiornary-Farsi | واکنش وارونه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
reaction formation	واکنش وارونه


Other Matches

shortening reaction	واکنش مختصر واکنش کوتاه کننده
reverse	وارونه
topsy-turvy	وارونه
topsy turvy	وارونه
inverted	وارونه
inversion	وارونه
inversions	وارونه
head over heels	وارونه
heels over head	وارونه
inverse	وارونه
reversed	وارونه
reversing	وارونه
upside down	وارونه
reverses	وارونه
jackknife	وارونه
outside in	وارونه
backward	وارونه
converse	وارونه
conversed	وارونه
resupinate	وارونه
right side up	وارونه
the wrong side outward	وارونه
converses	وارونه
topsyturvy	وارونه
conversing	وارونه
turned inside out	وارونه
to keel over	وارونه کردن
to turn upside down	وارونه کردن
inverting	وارونه کردن
de-	وارونه کردن
resupination	وارونه بودن
reverse dive	شیرجه وارونه
invert	وارونه کردن
reverse image	تصویر وارونه
turn out	وارونه کردن
reversely	وارونه بعکس
opposite meaning	معنی وارونه
palingraphia	وارونه نویسی
palinlexia	وارونه خوانی
inverse segregation	تجزیه وارونه
invert arch	طاق وارونه
inverted arch	قوس وارونه
inverted arch	طاق وارونه
inverted file	فایل وارونه
it is the other way round	وارونه است
turbinate	وارونه مخروط
cant	وارونه کردن
inverts	وارونه کردن
obcordate	بشکل دل وارونه
anastrophe	سخن وارونه
invcersely	بطور وارونه
mirror writing	وارونه نویسی
back azimuth method	گرای وارونه
backset	معکوس وارونه
backward association	تداعی وارونه
mirror reading	وارونه خوانی
converses	واژگون وارونه
turn	وارونه کردن
turns	وارونه کردن
backwards	ازپشت وارونه
keels	وارونه شدن
conversed	واژگون وارونه
converse	واژگون وارونه
conversing	واژگون وارونه
irony	وارونه گویی
keel	وارونه شدن
opposite	وارونه از روبرو
ironies	وارونه گویی
opposites	وارونه از روبرو
converting	برگرداندن وارونه کردن
converts	برگرداندن وارونه کردن
to tutn end for end	وارونه کردن برگرداندن
full gainer	شیرجه وارونه با پشتک
backward chaining	زنجیرهای کردن وارونه
convert	برگرداندن وارونه کردن
inverted siphon	شتر گلوی وارونه
turn over	وارونه کردن برگرداندن
inverted vault	طاق قوسی وارونه
contrariwise	بطور وارونه ومعکوس
uratzuk	ضربه مشت وارونه
walden inversion	وارونه سازی والدن
converted	برگرداندن وارونه کردن
backward notion	حرکت قهقرایی یا وارونه
backward conditioning	شرطی کردن وارونه
instead of the reverse	بجای وارونه این
reciprocal wavelength	طول موج وارونه
reversing	شکست وارونه کردن
reverses	شکست وارونه کردن
negatively	منفی وار وارونه
reversed	شکست وارونه کردن
reverse	شکست وارونه کردن
inductive feedback	پیوست برگشت وارونه القائی
in cavetto	[نقش برجسته کاری وارونه]
obversely	بشکل تخم مرغ وارونه
obovate	بشکل تخم مرغ وارونه
double ressaunt	[ابزار بند با دو فیتیله وارونه]
invertible	وارونه شدنی قابل قلب
to invert a tumbler	پیاله یا استکانی را وارونه کردن
turbinate	فرفرهای مانند مخروط وارونه مارپیچ
topsy-turvy world [upside-down world]	جهان سروته [درهم وبرهم ] [وارونه ]
to turn down	وارونه یاپشت رو گذاشتن تاه زدن برگرداندن
keel	حمال کشتی وارونه شدن یا کردن خط کف ناو
keels	حمال کشتی وارونه شدن یا کردن خط کف ناو
rebounds	واکنش
rebounded	واکنش
rebounding	واکنش
response	واکنش
responses	واکنش
reflex	واکنش
rebound	واکنش
consecutive reaction	واکنش پی در پی
reactance	واکنش
reflexes	واکنش
overall reaction	واکنش کل
reaction	واکنش
reactional	واکنش
reactions	واکنش
heat of reaction	گرمای واکنش
insertion reaction	واکنش جایگیری
irreflexive	بدون واکنش
heterogeneous reaction	واکنش ناهمگن
hikite	دست واکنش
homogeneous reaction	واکنش همگن
instantaneous reaction	واکنش انی
intermediate reaction	واکنش واسطه
instantaneous reaction	واکنش فوری
reboant	دارای واکنش
reaction progress	پیشرفت واکنش
overreaction	واکنش افراطی
photoperiodism	واکنش نوری
reaction products	فراوردههای واکنش
reaction potential	پتانسیل واکنش
reaction key	کلید واکنش
quenching reaction	واکنش فرونشانی
reaction graph	گراف واکنش
reactance	واکنش برق
reactant	واکنش کننده
reactant	واکنش دهنده
reaction chamber	اطاق واکنش
reaction coordinates	مختصات واکنش
reaction curve	منحنی واکنش
retroact	واکنش داشتن
reaction threshold	استانه واکنش
third order reaction	واکنش مرتبه سه
suprafacial reaction	واکنش تک رخی
substitution reaction	واکنش استخلافی
mass reaction	واکنش کلی
spectral response	واکنش طیفی
side reaction	واکنش جانبی
rate of reaction	سرعت واکنش
reactivity	واکنش پذیری
response time	زمان واکنش
reformatsky reaction	واکنش رفرماتسکی
net reaction	واکنش نتیجه
nuclear reaction	واکنش هستهای
reaction time	زمان واکنش
reaction equation	معادله واکنش
step	جزء واکنش
reactive	واکنش دار
recoil	واکنش داشتن بر
recoiled	واکنش داشتن بر
recoiling	واکنش داشتن بر
recoils	واکنش داشتن بر
reactor	عامل واکنش
reactors	عامل واکنش
acid reaction	واکنش اسیدی
double-takes	واکنش دوگانه
addition reaction	واکنش افزایشی
double-take	واکنش دوگانه
alarm reaction	واکنش هشدار
aldol condensation	واکنش الدولی
aldol reaction	واکنش الدولی
antarafacial reaction	واکنش دوزخی
armature reaction	واکنش ارمیچر
side-effects	واکنش ثانوی
stepping	جزء واکنش
reactive	واکنش پذیر
react	واکنش کردن
reacted	واکنش کردن
reacting	واکنش کردن
reacts	واکنش کردن
conditioned response	واکنش شرطی
chain reaction	واکنش زنجیری
chain reaction	واکنش زنجیرهای
chain reactions	واکنش زنجیری
chain reactions	واکنش زنجیرهای
side effect	واکنش ثانوی
side-effect	واکنش ثانوی
avoidance reaction	واکنش اجتنابی
haloform reaction	واکنش هالوفرم
endothermic reaction	واکنش گرماگیر
emergency reaction	واکنش اضطرار
elimination reaction	واکنش حذفی
elementary reaction	جزء واکنش
electrocyclic reaction	واکنش الکتروسیکلی
transient response	واکنش گذرا
grief reaction	واکنش سوگ
displacement reaction	واکنش جانشینی
delayed reaction	واکنش درنگیده
exchanger reaction	واکنش تبادلی