Dictiornary-Farsi | واکنش گریز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
fugue reaction	واکنش گریز


Other Matches

shortening reaction	واکنش مختصر واکنش کوتاه کننده
ineluctable	نا گریز
scampers	گریز
scuttle	گریز
scuttled	گریز
scuttles	گریز
scuttling	گریز
truancy	گریز
scampering	گریز
scampered	گریز
scamper	گریز
leakage	گریز
leakages	گریز
desertion	گریز
digression	گریز
loop	گریز
evasion	گریز
evasions	گریز
side step	گریز
abscondence	گریز
aposteophe	گریز
metabasis	گریز
loop hole	گریز
chevy	گریز
leg bail	گریز
jink	گریز
get away	گریز
elusion	گریز
subterfuges	گریز
subterfuge	گریز
allusion	گریز
allusions	گریز
escape	گریز
escaped	گریز
escapes	گریز
escaping	گریز
escapement	گریز
misogynist	زن گریز
elopements	گریز
fly-by-night	شب گریز
flight	گریز
lubricious	گریز پا
misogynists	زن گریز
elopement	گریز
evades	گریز از دشمن
guy	فرار گریز
escaping	گریز فرار
corticofugal	قشر گریز
loss	گریز سقوط
escapist	گریز گرای
prison breaker	زندان گریز
evading	گریز از دشمن
escapist	گریز گرایانه
escapists	گریز گرای
apostrophize	گریز زدن
hit-and-run	جنگ و گریز
running fight	جنگ و گریز
velocity of escape	سرعت گریز
dodging	گریز زدن
hit and run	جنگ و گریز
guys	فرار گریز
unsociable	مردم گریز
unsocial	مردم گریز
misanthrope	مردم گریز
loopholes	راه گریز
loophole	راه گریز
misanthrope	انسان گریز
evasions	گریز زنی
misanthropes	مردم گریز
centrifuge	مرکز گریز
evasion	گریز زنی
misanthropes	انسان گریز
escaped	گریز فرار
to give leg	گریز زدن
to put by	گریز زدن
to run off	گریز زدن
escapes	گریز فرار
centrifuges	مرکز گریز
evasible	گریز زدنی
esc	کاراکتر گریز
inescapable	گریز نا پذیر
eludible	قابل گریز
flight	عزیمت گریز
glycophyte	نمک گریز
dodage	گریز با توپ
ineludible	گریز ناپذیر
contrifuge	گریز از مرکز
escape character	کاراکتر گریز
escape charaoter	دخشه گریز
getaway	گریز فرار
getaways	گریز فرار
escape velocity	سرعت گریز
escape convention	قرارداد گریز
escape code	رمز گریز
drive	گریز پا به توپ
drives	گریز پا به توپ
escape clause	شرط گریز
escape	گریز فرار
dodge	گریز زدن
Luddite	پیشرفت گریز
escapists	گریز گرایانه
centrifugal	گریز از مرکزی
centrifugal	گریز از مرکز
centrifugal	مرکز گریز
evade	گریز از دشمن
parthian shaft or shot	تیرهنگام گریز
evaded	گریز از دشمن
parthian shaft or shot	جنگ و گریز
Luddites	پیشرفت گریز
negative movement reflex	بازتاب گریز
misogynous	متنفر از زن زن گریز
dodges	گریز زدن
dodged	گریز زدن
loup	گریز خیززدن
rebounding	واکنش
consecutive reaction	واکنش پی در پی
reflexes	واکنش
overall reaction	واکنش کل
reflex	واکنش
reactance	واکنش
responses	واکنش
reactional	واکنش
response	واکنش
reactions	واکنش
reaction	واکنش
rebounds	واکنش
rebounded	واکنش
rebound	واکنش
evading	گریز زدن از ازسربازکردن
stand-offs	سرد گریز کردن
contrifugal force	نیروی گریز از مرکز
data link escape	گریز اتصال دادهای
evade	گریز زدن از ازسربازکردن
evades	گریز زدن از ازسربازکردن
evaded	گریز زدن از ازسربازکردن
stand-off	سرد گریز کردن
circle dodge	گریز از حریف در مسیرمنحنی
eccentricities	گریز یا خروج از مرکز
eccentricity	گریز از مرکز غرابت
eccentricity	گریز یا خروج از مرکز
centrifugation	قوه گریز از مرکز
lyophobic colloid	کلویید حلال گریز
centrifugal pump	پمپ گریز از مرکز
centrifugal pump	تلمبه مرکز گریز
centrifugal lubrication	روغنکاری گریز از مرکز
car chase	تعقیبو گریز با اتومبیل
song and dance	توضیح گریز آمیز
conditioned escape response	پاسخ گریز شرطی
stand off	سرد گریز کردن
eccentric disc	صفحه گریز از مرکز
ultracentrifuge	فرا مرکز گریز
glycophyte	گیاه نمک گریز
escaping	جان بدربردن گریز
centrifugal force	نیروی گریز از مرکز
to play the truant	ازاموزشگاه گریز زدن
eccentric cam	بادامک گریز از مرکز
escaped	جان بدربردن گریز
escapes	جان بدربردن گریز
eccentricities	گریز از مرکز غرابت
centrifugal acceleration	شتاب گریز از مرکز
escape	جان بدربردن گریز
centrifugal force	نیروی مرکز گریز
intermediate reaction	واکنش واسطه
favorskii reaction	واکنش فاروسکی
first order reaction	واکنش مرتبه یک
forward reaction	واکنش رفت
frequency response	واکنش بسامدی
irreflexive	بدون واکنش
instantaneous reaction	واکنش فوری
homogeneous reaction	واکنش همگن
heat of reaction	گرمای واکنش
haloform reaction	واکنش هالوفرم
insertion reaction	واکنش جایگیری
half reaction	نیم واکنش
instantaneous reaction	واکنش انی
growth reaction	واکنش رشد
grief reaction	واکنش سوگ
heterogeneous reaction	واکنش ناهمگن
hikite	دست واکنش
false reaction	واکنش کاذب
reformatsky reaction	واکنش رفرماتسکی
spectral response	واکنش طیفی
substitution reaction	واکنش استخلافی
suprafacial reaction	واکنش تک رخی
third order reaction	واکنش مرتبه سه
transfer reaction	واکنش انتقالی
conditioned response	واکنش شرطی
transient response	واکنش گذرا
reaction graph	گراف واکنش
reaction key	کلید واکنش
reaction potential	پتانسیل واکنش
reaction products	فراوردههای واکنش
reboant	دارای واکنش
reactivity	واکنش پذیری
retroact	واکنش داشتن
reaction time	زمان واکنش
reaction threshold	استانه واکنش
side reaction	واکنش جانبی
reaction progress	پیشرفت واکنش
unimolecular reaction	واکنش تک مولکولی