English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (1 milliseconds)
English Persian
demission واگذاری استعفاء
Other Matches
breakaway استعفاء
resignations استعفاء
resignation استعفاء
transferring واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfers واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfer واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
assignments واگذاری
devolvement واگذاری
resign واگذاری
conveyance واگذاری
resigns واگذاری
surrendering واگذاری
conveyances واگذاری
condescension واگذاری
consignation واگذاری
transfer واگذاری
transfers واگذاری
abaloenation واگذاری
surrenders واگذاری
abandoment واگذاری
surrendered واگذاری
surrender واگذاری
transferring واگذاری
bailment واگذاری
cession واگذاری
abalienate واگذاری
assigment واگذاری
concession واگذاری
resignations واگذاری
resignation واگذاری
concessions واگذاری
leave واگذاری
relinguishment واگذاری
assignment واگذاری
devolution واگذاری
transference واگذاری
transter واگذاری
leaving واگذاری
transfers واگذاری تحویل
apportionment واگذاری اعتبار
transfers واگذاری نقل
distribution of forces واگذاری نیروها
bail واگذاری انتقال
quiet enjoyment واگذاری مطلق
remittances واگذاری وجه
instrument of assignment سند واگذاری
infeudation واگذاری به تیول
feoffment واگذاری تیول
estate in joint tenancy واگذاری مشاع
target allocation واگذاری هدف
transferable credit اعتبارقابل واگذاری
voluntary assignment واگذاری اختیاری
retrocession واگذاری مجد د
assignment of contract واگذاری قرارداد
assignable credit اغتبارقابل واگذاری
abandonment واگذاری دل کندن
surrender واگذاری صرفنظر
remittances وجه واگذاری
remittance واگذاری وجه
submission واگذاری تفویض
assignments واگذاری اسناد
assignment واگذاری اسناد
abandons واگذاری رهاسازی
abandoning واگذاری رهاسازی
abandon واگذاری رهاسازی
sector منطقه واگذاری
surrendered واگذاری صرفنظر
transferring واگذاری تحویل
sectors منطقه واگذاری
remittance وجه واگذاری
transfer واگذاری نقل
transferring واگذاری نقل
transfer واگذاری تحویل
surrenders واگذاری صرفنظر
policy of d. سیاست واگذاری اوضاع
assignation قرار ملاقات واگذاری
ration method سبک واگذاری جیره
release documents against واگذاری اسناد در مقابل
troop basis مبنای واگذاری یکان
assignations قرار ملاقات واگذاری
transfer سند انتقال یا واگذاری
apportionment واگذاری سهمیه بودجه
weapons assignment واگذاری جنگ افزار
transferring سند انتقال یا واگذاری
vested in interest واگذاری حق انتفاع موجل
deed of assignment سند واگذاری اختیارات
transfers سند انتقال یا واگذاری
granted امتیاز اجازه واگذاری رسمی
vested in possession واگذاری مال تحت تصرف
grant امتیاز اجازه واگذاری رسمی
self surrender واگذاری خود تسلیم به اراده
air defense sector منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
grants امتیاز اجازه واگذاری رسمی
vest واگذاری حقی یامالی به دیگری
vests واگذاری حقی یامالی به دیگری
released ازاد سازی رهایی واگذاری
releases ازاد سازی رهایی واگذاری
release ازاد سازی رهایی واگذاری
leases واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
lease واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
leases نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
lease نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
grants واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
grant واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
granted واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
tailed واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
cession صرفنظر کردن از چیزی وواگذار کردن ان واگذاری
tail واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tails واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tasking سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
enfeoffment واگذاری ملک یاتیول ملک
transferable قابل واگذاری قابل انتقال
assignation [of something] [to something] واگذاری [به چیزی] [از چیزی]
assignment [of something] [to something] واگذاری [به چیزی] [از چیزی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com