Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
pyrrhic
وتدی که مرکب از دوهجای کوتاه وغیر مشددباشد
Other Matches
anapest
واحد شعری که مرکب از دوهجای کوتاه و یک هجای بلندباشد
spondee
وتدی که دارای دوهجای دراز باشد
proceleusmatic foot
وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
proceleusmatic
وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
paeon
وتدی که یک هجای دراز وسه هجاهای کوتاه دارد
trochaic
مرکب از دو هجا که یکی بلند و دومی کوتاه باشد
ballade
قطعه منظومی مرکب از سه مصرع مساوی و متشابه ویک مصرع کوتاه تر که هریک از این چهار قسمت یک بیت ترجیع بند دارد
hexametric
شش وتدی
tridactylous
سه وتدی
octonarian
هشت وتدی
octameter
هشت وتدی
hexapody
شعرشش وتدی
tridactyl
سه انگشتی سه وتدی
fourteener
شعرچهارده وتدی
trimeter
شعر سه وتدی
decameter
شعر ده وتدی
septenarius
شعرهفت وتدی
heptameter
شعر هفت وتدی
hexameter
شعر شش وتدی یا شش وزنی
tetrameter
شعر چهار وتدی
pentameter
شعر پنج وتدی
senarius
شعر شش وتدی در لاتین
octonarian
بیت هشت وتدی
pentameters
شعر پنج وتدی
pentapody
بیت پنج وتدی
combined influence mine
مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
pterygoid process
زائده نازله عظم وتدی
casuistry
استدلال غلط وغیر منطقی
UN
پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
slang
واژه عامیانه وغیر ادبی
un-
پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
laity
غیر فنی وغیر علمی
submicroscopic
خیلی ریز وغیر مریی بامیکروسکوپ
xylose
قند متبلور وغیر قابل تخمیر
under the counter
داروی بدون نسخه وغیر مجاز
bind
الزام اور وغیر قابل فسخ کردن
burke
بطوراهسته وغیر مستقیم از شرکسی راحت شدن
binds
الزام اور وغیر قابل فسخ کردن
fibrin
ماده پروتئینی رشته مانند وغیر محلول
countertenors
خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
countertenor
خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
cadastre
مامور ثبت وممیزی املاک مزروعی وغیر منقول
short lunge
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
scrubbed
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrub
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubbing
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubs
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
scrawled
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
presbyteries
داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
presbytery
داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
dysfunction
عمل یا کار معلول وغیر عادی عدم کار
combined operations
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
alpha pegasi
مرکب الفرس متن الفرس مرکب
conventicle
انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
short quard
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
hurdle step
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
complexity
مرکب
ink pad
مرکب زن
compounded
مرکب
combined arms
مرکب
hybrid
مرکب
tracing ink
مرکب
compound
مرکب
complexities
مرکب
composite
مرکب
formant
مرکب
conposite
مرکب
parasyntetic
مرکب
multiplex
مرکب
complexes
مرکب
inks
مرکب
compounds
مرکب
complex
مرکب
ink
مرکب
composed
مرکب
combined
مرکب
roadster
مرکب
mixed
مرکب
roadsters
مرکب
decomposite
مرکب درمرکب
cuttle fish
ماهی مرکب
ink pot
مرکب دان
ink bag
کیسه مرکب
markab
مرکب الفرس
ink eraser
مرکب پاک کن
consists
مرکب بودن از
copying ink
مرکب کپیه
decompound
مرکب درمرکب
magnetic ink
مرکب مغناطیسی
dense ignorance
جهل مرکب
inker
مرکب نویس
harmonic motion
الحان مرکب
onomastic
مرکب از اسم
flitched beam
تیر مرکب
hybrid wave
موج مرکب
ink bottle
مرکب دان
inkiness
سیاهی مرکب
drawing ink
مرکب رسم
double ignorance
جهل مرکب
interest on interest
ربح مرکب
lenticular
مرکب از عدسی
cuttle
ماهی مرکب
india ink
مرکب چین
combined arms team
تیم مرکب
combined bill of laning
بارنامه مرکب
combined circuit
مدار مرکب
combined command
فرماندهی مرکب
combined command
یکان مرکب
combined forces
نیروهای مرکب
combined staff
ستاد مرکب
inks
مرکب زدن
combined stresses
تنش مرکب
combined stresses
تنشهای مرکب
company team
تیم مرکب
composite area
سطوح مرکب
combined arms army
ارتش مرکب
combined arms
یکان مرکب
combined arms
رستههای مرکب
Indian ink
مرکب چین
diphthong
مصوت مرکب
diphthongs
مصوت مرکب
combination lantern
فانوس مرکب
synthetic
مرکب از موادمصنوعی
binary explosive
سوختارشدید مرکب
built up lining
پوشش مرکب
built up section
مقاطع مرکب
chinese ink
مرکب چین
combination current
جریان مرکب
combination fixture
اویز مرکب
combination vehicle
خودروهای مرکب
composite armor
زره مرکب
composite column
ستون مرکب
compound eye
چشم مرکب
girders
تیر مرکب
girder
تیر مرکب
ink
مرکب زدن
compound lens
عدسی مرکب
compound magnet
مغناطیس مرکب
magnetic battery
مغناطیس مرکب
compound motion
حرکت مرکب
compound probability
احتمال مرکب
compound statement
جمله مرکب
compound wound generator
مولد مرکب
compound wound motor
موتور مرکب
compound curve
انحناء مرکب
compound converter
تبدیل گر مرکب
compound circuit
مدار مرکب
composite defense
دفاع مرکب
composite demand
تقاضای مرکب
composite material
مواد مرکب
complex number
عدد مرکب
composite metal
فلز مرکب
composite score
نمره مرکب
composite steel
فولاد مرکب
compositely
بطور مرکب
compositeness
مرکب بودن
compositive cideo
ویدئوی مرکب
compound bending
خمش مرکب
compound catenary
اویزانداری مرکب
converter valve
لامپ مرکب
printing ink
مرکب چاپ
compounds
جسم مرکب
combined footing
شالوده مرکب
wound pole
قطب مرکب
compounded
اتصال مرکب
compounded
ماده مرکب
build up section
مقاطع مرکب
oaten
مرکب از دانههای جو
compound
لفظ مرکب
multivibrator
لرزه گر مرکب
compound
اتصال مرکب
multiple unit valve
لامپ مرکب
composite
چیز مرکب
parasyntetic
مشتق و مرکب
printer's ink
مرکب چاپ
pully block
قرقره مرکب
build up lining
پوشش مرکب
saccharic
مرکب ازساخارین
compounded
لفظ مرکب
compound
ماده مرکب
composite
یکان مرکب
pad
مرکب خشک کن
pads
مرکب خشک کن
multiple offence
حمله مرکب
compounded
جسم مرکب
mixed number
عدد مرکب
compound interest
بهره مرکب
compound interest
ربح مرکب
consist
مرکب بودن از
consisted
مرکب بودن از
consisting
مرکب بودن از
compounds
لفظ مرکب
compounds
ماده مرکب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com