English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
trochee وتد یا قافیه دو هجایی که هجای اولش بلند یا موکدوهجای دومش کوتاه یاخفیف باشد
Other Matches
dactyl کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
iamb یک هجای کوتاه و یک هجای بلند
proceleusmatic foot وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
proceleusmatic وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
amphibrach شعر و نثری مرکب ازیک هجای بلند بین دو هجای کوچک
trochaic مرکب از دو هجا که یکی بلند و دومی کوتاه باشد
amphibrach و یا یک هجای موکد بین دو هجای غیر موکد باشد
paeon وتدی که یک هجای دراز وسه هجاهای کوتاه دارد
anapest واحد شعری که مرکب از دوهجای کوتاه و یک هجای بلندباشد
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
lop sided کوتاه و بلند
long and short stitch کوکه ای کوتاه بلند
Short medium and long wave موج کوتاه ومتوسط و بلند
feminine rhyme قافیه وروی قافیه وردیف
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
mismatch دفاع بازیگر کوتاه قد در برابرحریف بلند
degraded پست یاخفیف شده
her next was a girl بچه دومش دختر بود
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
to cut grass close علف را طوری چیدن که کوتاه باشد
short round فشنگ لق یا اسیب دیده گلولهای که کوتاه خورده باشد
landing net تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
from the get-go [American E] <adv.> ازهمان اولش
at the very beginning از همان اولش
What is his first (christian) name ? اسم کوچک اش ( اولش ) چیست ؟
primipara زنی که شکم اولش است
sag یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sags یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sagged یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
to back up با داستانی از اولش درگذشته دور آغاز کردن
stop and go پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و توقف کوتاه و دوباره به جلو برای پاس بلند
corn-effect ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
antepenult هجای
graphs هجای کلمه
nonsense syllable هجای بی معنا
foot هجای شعری
graph هجای کلمه
trigram هجای بی معنی سه حرفی
hypercatalectic دارای هجای زائد
paragoge حرف یا هجای الحاقی
centroid قویترین هجای سطر
monosyllabic یک هجایی
decasyllabic ده هجایی
syllabic هجایی
syllabify تقسیم به هجای مقطع کردن
nonsyllabic غیر هجایی
octosyllabic هشت هجایی
nonsyllabic بدون هجایی
polysyllables چند هجایی
syllabicity تجزیه هجایی
syllabication تنجیه هجایی
decasyllable شعر ده هجایی
polysyllable چند هجایی
polysyllabic چند هجایی
octaves شعر هشت هجایی
ablaut قلب حروف هجایی
eye dialect لهجهء واضح و هجایی
octave شعر هشت هجایی
fourteener شعر چهارده هجایی
polysyllables کلمه چند هجایی
polysyllable کلمه چند هجایی
hypermeter شعری که سبب یا هجای زائددر اخر دارد
hendecasyllabic شعر یا نثر یازده هجایی
epigrams سخن نیشدار قطعه هجایی
epigram سخن نیشدار قطعه هجایی
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
heroic couplet شعر دو بیتی حماسی پنج هجایی
iambize اشعار هجایی بسبک وتدمجموع ساختن
oxytone واژهای که این نشان روی هجای واپسین ان واقع شود
rhymes قافیه
rime قافیه
rimeless or rhyme بی قافیه
rhyming قافیه
rhyme قافیه
rimeless بی قافیه
blasts منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
rhymester قافیه ساز
rimer قافیه پرداز
verseman قافیه پرداز
verser قافیه پرداز
versifier قافیه پرداز
versification قافیه سازی
rhumer قافیه پرداز
rime هم قافیه شدن
to give rimes قافیه شدن
blank verse شعر بی قافیه
rhyme scheme قافیه بندی
to put in rime قافیه ناقص
rimer or rhymer قافیه پرداز
rhyme هم قافیه شدن
rhyming قافیه ساختن
stress verse قافیه موکد
rhymes قافیه ساختن
rhyming هم قافیه شدن
rhymes هم قافیه شدن
rhyme قافیه ساختن
To miss the bus . To slip up . قافیه را باختن
stress verse قافیه مشدد
rimy قافیه دار
hudibrastic نوشته شده بصورت دوبیتی هشت هجایی ومضحک
goliard دانجشوی اواره قرون 21 و31 که اشعار هجایی میخوانده
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
rime سخن قافیه دار
rime قافیه دار کردن
crambo بازی قافیه جویی
rime نظم قافیه ساختن
versification شاعری قافیه پردازی
rhythmization سجع و قافیه سازی
internal rhyme قافیه ماقبل اخر
hai ku شعر بی قافیه سه سطری ژاپنی
rhymes شعر سخن قافیه دار
blank verse شعر بی قافیه پنج وزنی
The two are rhyming words . این دو لغت هم قافیه هستند
to rime away one's time وقت خود را به قافیه سازی
rhyming شعر سخن قافیه دار
rhyme شعر سخن قافیه دار
I am in a tight corner . I am hard put to it . قافیه برمن تنگ شده است
rondelet غزل تهلیل دار دو قافیه هفت بندی
rimester قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
masculinerhme قافیه کلماتی که نه به eبلکه بهجای تکیه دار منتهی میشود
pantywaist شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
short quard سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
free verse شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
to rime one word with another یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
polysyllabic چند سیلابی چند هجایی
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
hurdle step جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
linter ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
skyscrapers بلند
loud speaker بلند گو
skyscraper بلند
willowy بلند
loftily بلند
rumbustious بلند
grandiose بلند
legged پا بلند
lengthwise بلند
mouth filling بلند
loudspeaker بلند گو
longest بلند
taller بلند
taller قد بلند
pointers خط کش بلند
tallest بلند
tallest قد بلند
tall قد بلند
long بلند
aloud بلند
loudly بلند
tall بلند
long- بلند
eton collan بلند
amplifier بلند گو
amplifiers بلند گو
towering بلند
pointer خط کش بلند
longs بلند
longer بلند
longed بلند
high grown بلند قد
upland بلند
uplands بلند
fortes بلند
highfalutin بلند
forte بلند
eminent بلند
talll بلند
talll قد بلند
megaphone بلند گو
high بلند
highest بلند
highs بلند
megaphones بلند گو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com