English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (11 milliseconds)
English Persian
contingency fund وجوه احتیاطی
provident fund وجوه احتیاطی
Search result with all words
fund تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
funded تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
Other Matches
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
res ipsa loquitur این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
precautionary demand for money تقاضای احتیاطی برای پول تقاضا برای پول بمنظورانگیزه احتیاطی
funds وجوه
funded وجوه
fund وجوه
depreciation allowances وجوه استهلاکی
trust funds وجوه امانی
trust fund وجوه سپرده
cash flow گردش وجوه
coffer خزانه وجوه
coffers خزانه وجوه
pension funds وجوه بازنشستگی
relief fund وجوه اعانه
capital fund وجوه سرمایه
cash flows وجوه در گردش
common purse وجوه عمومی
emergency fund وجوه اضطراری
reserve fund وجوه ذخیره
outs وجوه پرداختی
reserve fund وجوه اندوخته
wage funds وجوه دستمزد
sinkin fund وجوه استهلاکی
loanable funds وجوه وام دادنی
trust fund وجوه متراکم شده
trust fund وجوه پس انداز شده
inflow of foreign funds ورود وجوه خارجی
face centered cubic مکعب مراکز وجوه پر
fcc lattice شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
face centered cubic lattice شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
indiscretion بی احتیاطی
indiscretions بی احتیاطی
imprudence بی احتیاطی
incaution بی احتیاطی
incautiousness بی احتیاطی
inconsiderateness بی احتیاطی
injudiciousness بی احتیاطی
provisory احتیاطی
contingencies احتیاطی
improvidence بی احتیاطی
contingency احتیاطی
cautionary احتیاطی
forgetfulness بی احتیاطی
unwariness بی احتیاطی
discretionary احتیاطی
precautionary احتیاطی
want of precaution بی احتیاطی
loanable funds وجوه قابل عرضه به بازار پول
precautionary measures اقدامات احتیاطی
precautionary motive انگیزه احتیاطی
Precautionary measures. اقدامات احتیاطی
riding slip خفت احتیاطی
preventive detention توقیف احتیاطی
protective measures تدابیر احتیاطی
reserve fund سرمایه احتیاطی
preventive action اقدامات احتیاطی
per incuriam به علت بی احتیاطی
buffer stock موجودی احتیاطی
carelessly از روی بی احتیاطی
contingency insurance بیمه احتیاطی
margins بودجه احتیاطی
margin بودجه احتیاطی
detention pending trial توقیف احتیاطی
precautions اقدام احتیاطی
improvidently از روی بی احتیاطی
imprudently از روی بی احتیاطی
incautiously از روی بی احتیاطی
indiscreetly از روی بی احتیاطی
precaution اقدام احتیاطی
measure of prevention اقدام احتیاطی
rhomb منشور شش وجهی دارای وجوه متوازی الاضلاع
safety precaution پیش بینیهای احتیاطی
caveat پیش بینی احتیاطی
caveats پیش بینی احتیاطی
contingency cover بیمه حمل احتیاطی
saving خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
provident fund وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
contingent fund اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
crowding out effect اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
injudiciously بیخردانه ازروی بیخردی یا بی عقلی ازروی بی احتیاطی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com