Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
intrant
ورود رسمی
Other Matches
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
returned
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
review
بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary
مامور رسمی مقام رسمی
reviews
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewed
بازدید رسمی یاسان رسمی
officious
نیمه رسمی شبهه رسمی
solemn form
در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
dock receipt
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
exchange devaluation
تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
entrance fee
حق ورود
entry
ورود
introgression
ورود
introit
ورود
entree
ورود
inning
ورود
entrance fees
حق ورود
arrival
ورود
admitance
ورود
infare
ورود
arrivals
ورود
entrance
ورود
entranced
ورود
ingress
ورود
entrancing
ورود
ingression
ورود
import
ورود
arr
ورود
accession
ورود
right of entry
حق ورود
re entry
ورود
importing
ورود
re-entry
ورود
imported
ورود
air inclusion
ورود هوا
appulse
ورود
inductions
ورود
induction
ورود
importation
ورود
entrances
ورود
influx
ورود هجوم
influxes
ورود هجوم
admission
اجازهء ورود
admissions
اجازهء ورود
due in
در شرف ورود
landings
ورود بخشکی
importing
مفهوم ورود
landing
ورود به خشکی
energy intake
ورود انرژی
entry
ورود راهرو
landing
ورود بخشکی
inlets
ورود دخول
ease of entry
سهولت ورود
landings
ورود به خشکی
imported
مفهوم ورود
data insertion
ورود داده ها
admittance
ورود دخول
homecoming
ورود بخانه
homecomings
ورود بخانه
house warming
جشن ورود
house-warming
جشن ورود
on arrival
هنگام ورود
acetylation
ورود ریشهء
approach ramp
فرازای ورود
when entering
هنگام ورود
house-warmings
جشن ورود
import
مفهوم ورود
data import
ورود داده
tardiness
تاخیر ورود
cost to entry
هزینه ورود
capital inflow
ورود سرمایه
landfall
ورود بخشکی
landfalls
ورود بخشکی
arrival rate
نرخ ورود
entering angle
زاویه ورود
initation
ورود بعضویت
arrival hall
سالن ورود
log in sequrity
ایمنی ورود
inlet time
زمان ورود
reebtry
ورود مجدد
receipt statement
اعلامیه ورود
token
اجازه ورود
tokens
اجازه ورود
tokens
بلیط ورود
advent
ظهور و ورود
arrival hall
سالن ورود
landfall n
ورود بخشکی
landding
ورود بخشکی
intervance of third party
ورود ثالث
input of current
ورود جریان
token
بلیط ورود
inlet
ورود دخول
port of entry
بندرمحل ورود
first in first out
بترتیب ورود
first in first out
به ترتیب ورود
forcible entry
ورود عدوانی
entry side
جهت ورود
entry point
نقطه ورود
fifo
به ترتیب ورود
free entrance
ورود مجانی
entree
اجازهء ورود
entrances
حق ورود دروازهء دخول
entrancing
ورودیه اجازه ورود
ingress
حق دخول اجازه ورود
barrier to entry
منع ورود به صنعت
visa
اجازه ورود به کشوربیگانه
police raid
ورود ناگهانی پلیس
lifo
به ترتیب عکس ورود
last in first out
بترتیب عکس ورود
gates
وسایل ورود ورودیه
visas
اجازه ورود به کشوربیگانه
exhaust gas admission
اگزوز ورود گاز
bust
[colloquial]
ورود ناگهانی پلیس
law of prior entry
قانون تقدم ورود
last in first out
به ترتیب عکس ورود
hailing
اعلام ورود کردن
let someone through
اجازه ورود دادن
gate
وسایل ورود ورودیه
entrances
ورودیه اجازه ورود
inflow of labor
جریان ورود کارگر
entranced
حق ورود دروازهء دخول
clearance inwards
مجوز ورود کشتی
coast in point
نقطه ورود به ساحل
gangplanks
تخته ورود به ناو
gangplank
تخته ورود به ناو
school readiness
امادگی ورود به مدرسه
gold import point
نقطه ورود طلا
freedom of entry and exit
ازادی ورود و خروج
round-up
ورود ناگهانی پلیس
nonjoinder
عدم ورود در دعوا
search warrants
حکم بازرسی و ورود
search warrant
حکم بازرسی و ورود
fifo
خروج به ترتیب ورود
estimated time of arrival
زمان تقریبی ورود
subroutine reentry
ورود جمله به زیرروال
entrancing
حق ورود دروازهء دخول
entry plan
طرح ورود به بندر
entranced
ورودیه اجازه ورود
inflow of foreign funds
ورود وجوه خارجی
entrance
حق ورود دروازهء دخول
entrance
ورودیه اجازه ورود
raids
ورود ناگهانی پلیس
raiding
ورود ناگهانی پلیس
raided
ورود ناگهانی پلیس
raid
ورود ناگهانی پلیس
infare
مهمانی بمناسبت ورود
hails
اعلام ورود کردن
hailed
اعلام ورود کردن
hail
اعلام ورود کردن
rje
ورود برنامه ازراه دورEntry ob
street inlet
دریچه ورود فاضلاب سطحی
time table
جدول زمانی ورود و عزیمت
free entry
ورود ازاد بنگاهها به صنعت
docl pass
گواهی ورود به لنگرگاه یاخروج از ان
we watched for his arrival
منتظر ورود او شدیم یا بودیم
clearance inwards
اعلامیه ورود کشتی به گمرک
gangways
محل ورود و خروج از ناو
gangway
محل ورود و خروج از ناو
clearance inwards
ورود کشتی به محوطه گمرک
sign-on
ورود به سیستم
[رایانه شناسی]
to announce one's arrival
ورود خود را اعلام کردن
house-warmings
جشن ورود بخانه تازه
house-warming
جشن ورود بخانه تازه
house warming
جشن ورود بخانه تازه
customs entry
افهار یا اعلام ورود به گمرک
snug down
امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
dead on arrival
مرحوم هنگام ورود
[بیماری در آمبولانس]
pound breach
هتک حرز یا ورود غیرقانونی به چراگاه
postulancy
تقاضای ورود بدین یا جمعیتی تازه
to refuse somebody entry
[admission]
اجازه ندادن ورود کسی
[به کشوری]
prep school
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
burglaries
ورود بخانهای درشب بقصدارتکاب جرم
prep schools
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
Open to the publice.
ورود برای عموم آزاد است
Upon his arrival , he delinered a speech .
به محض ورود نطقی ایراد کرد
single sign-on
ورود یگانه به سیستم
[رایانه شناسی]
port of entry
مرز ورود کالا یا فرد به کشور
velocity stacks
لوله ورود هوای مساوی به هر سیلندر
scenario
دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
check in
نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in
نام نویسی کردن مراسم ورود
check-ins
نام نویسی کردن مراسم ورود
entry
شرطبندی روی اسب معین ورود به اب
demurred
ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
burglary
ورود بخانهای درشب بقصدارتکاب جرم
immediate
روش اجرای یک دستور کامپیوتری پس از ورود
scenarios
دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
demurs
ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
demur
ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
demurring
ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
to take off one
رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
input
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
the open door
ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
admission is free to all
ورود برای همه یا همگان آزاد است
pratique
اجازه مقامات بندری جهت ورود کشتی
open general license
اجازه ورود کالاهایی که دارای محدودیتی نمیباشند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com