Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
sinker
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinkers
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
Other Matches
multipoundage syatem
روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
squatting
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatted
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squat
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
light and heavy system
روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
shot putters
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putter
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
fish line
ریسمان ماهی گیری
fishing line
ریسمان ماهی گیری
gimp
نوعی ریسمان ماهی گیری
night line
ریسمان ماهی گیری شبانه
where is the kilogramme weight ?
وزنه ....
paper weight
وزنه
ponderance
وزنه
short weight
وزنه کم
weight lifting
وزنه برداری
weight throw
پرتاب وزنه
offsetting
وزنه متعادل
counterbalances
وزنه تعادل
putting
پرتاب وزنه
puts
پرتاب وزنه
put
پرتاب وزنه
counterweights
وزنه مقابل
counterbalance
وزنه تعادل
counterweights
وزنه برابر
counterweights
وزنه تعادل
shot put
پرتاب وزنه
counterweight
وزنه برابر
counterweight
وزنه تعادل
counterweight
وزنه مقابل
counterweigh
وزنه تعادل
counterbalanced
وزنه تعادل
counterpoise
وزنه متقابل
sinkers
وزنه نگهدار
plumb bob
وزنه سربی
sinker
وزنه نگهدار
counter balance
وزنه تعادلی
lifter
وزنه بردار
rammer
وزنه شمعکوب
flyweight
وزنه تعادل
flyweights
وزنه تعادل
offset
وزنه متعادل
counter weight
وزنه تعادل
counter weight
وزنه مقابل
ballast
وزنه تعادل
ledgers
وزنه سربی
bob
وزنه قپان
bobs
وزنه قپان
ledger
وزنه سربی
halma
پرش با وزنه
weight
سنگ وزنه
weight lifter
وزنه بردار
bobbing
وزنه قپان
ledgering
ماهیگیری بااستفاده از وزنه
snatch
وزنه برداری یکضرب
sash balancing weight
وزنه متعادل کننده
governor balance weight
وزنه تعادل رگولاتور
uplift
بالا زدن وزنه
uplifts
بالا زدن وزنه
castaways
پرتاب کردن وزنه
weight program
تمرین وزنه برداری
snatching
وزنه برداری یکضرب
kentledge
وزنه اهن ته کشتی
incline bench
تخته وزنه برداری
ballast
وزنه متعادل کننده
poise
اونگ یا وزنه ساعت
castaway
پرتاب کردن وزنه
sinkers
وزنه سربی ماهیگیری
snatches
وزنه برداری یکضرب
snatched
وزنه برداری یکضرب
sinker
وزنه سربی ماهیگیری
make-weights
سر وزن رسیدن وزنه بردار
split
وزنه برداری یکضرب فرانسوی
shot
پرتاب وزنه گلوله سربی
shots
پرتاب وزنه گلوله سربی
make weight
سر وزن رسیدن وزنه بردار
clean and jerk
حرکت دوضرب وزنه برداری
clean and press
حرکت پرس وزنه برداری
make-weight
سر وزن رسیدن وزنه بردار
discobolus
وزنه پرت کن حلقه انداز
europian championship
وزنه برداری قهرمانی اروپا
triathlon
پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
platforms
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
terminal tackle
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
donkey raise
تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
empty weight
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
platform
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
poise
وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
derrick lift
کشیدن وزنه به روی سینه باپاهای راست
disqualifying
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
deal lift
بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
presses
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
press
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
bat weight
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
bench
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
benches
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
disqualify
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
terminal rig
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
disqualifies
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualified
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
dipsey sinker
نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
signal light
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
lifts
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifting
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
jerks
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
lifted
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
jerking
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerked
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerk
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
lift
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
bench by a back injury
خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
legg press
تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
crosshead
وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
ballast
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
foot pound
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
field event
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
field events
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
strinker
ریسمان بستن ماهی
shot
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shots
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
stopboard
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
toe weight
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
throws
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
keeper
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keepers
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
light heavyweight
5/28 کیلوگرم وزنه برداری وکشتی 18 کیلوگرم
warp-weighd loom
دارهای وزنی
[این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
counterweights
حالت تعادل وزنه تعادل
counterweight
حالت تعادل وزنه تعادل
piscatology
فن ماهی گیری
halieutics
ماهی گیری
ledger bait
طمعه ماهی گیری
grizzly king
مگس ماهی گیری
creel
سبد ماهی گیری
trotline
نخ قلاب ماهی گیری
creels
سبد ماهی گیری
fyke
کیسه ماهی گیری
angles
قلاب ماهی گیری
angle
قلاب ماهی گیری
fishingboat
قایق ماهی گیری
fishing vessel
کشتی ماهی گیری
fosher boat
کرجی ماهی گیری
halieutic
وابسته به ماهی گیری
fishing boat
کرجی ماهی گیری
nets
تور ماهی گیری و امثال ان
common of piscary
حق ماهی گیری درابهای دیگری
common of fishery
حق ماهی گیری درابهای دیگر
seine
تور بزرگ ماهی گیری
nett
تور ماهی گیری و امثال ان
common fishery
حق ماهی گیری درابهای عمومی
galliot
کرجی باری یا ماهی گیری
net
تور ماهی گیری و امثال ان
purse seine
تور کیسهای برای ماهی گیری
kiddle
بند توردار برای ماهی گیری
gang hook
دو یا سه قلاب ماهی گیری متصل بهم
gaff
قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
plummets
وزنه شاقول شاقول
plummeting
وزنه شاقول شاقول
plummet
وزنه شاقول شاقول
plummeted
وزنه شاقول شاقول
gigs
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
fence month
ماهی که شکارگوزن یاماهی گیری دران ممنوع است
gig
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
free fishery
حق انحصاری ماهی گیری درابهای عمومی بموجب فرمان شاه
long shoreman
گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
inhaul
ریسمان ریسمان بادبان کشی
deathlon
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
weight man
پرتابگر وزنه یا چکش پرتابگر چکش
grains
نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
pomfret
یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
sea horse
موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck
ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
escolar
نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
fished
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fishes
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
mackerel
ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
fish
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
guppies
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
guppy
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
haddock
ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
grayfish
نوعی ماهی روغن سگ ماهی
He's a wet blanket.
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
marline spike
ریسمان وا کن
string
نخ ریسمان
lines
ریسمان
line
ریسمان
thread
ریسمان
threads
ریسمان
chord
ریسمان
chords
ریسمان
cord
ریسمان
inhauler
ریسمان
guys
ریسمان
racking
ریسمان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com