Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
smoker
وسایل رفاهی ناو
smokers
وسایل رفاهی ناو
Search result with all words
utility
وسایل رفاهی
Other Matches
welfare services
خدمات رفاهی
welfare programs
برنامههای رفاهی
welfare expenditures
مخارج رفاهی
welfare benefits
مزایای رفاهی
welfare system
نظام رفاهی
smokers
برنامه رفاهی ناو
smoker
برنامه رفاهی ناو
The welfare budget has been cut down.
از بودجه رفاهی مقداری زده اند
utility
تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
welfare funds
اعتبارات رفاهی یا بهزیستی اعتبار مربوط به روحیه ورفاه
cpu
سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
beach gear
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
prevention of stripping
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
tackles
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
mounting
وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recovering
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recover
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
excess property
وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
channelled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
maps
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
dispersal lays
محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
computation of replacement factors
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
red concept
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
special services
یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
pioneer tools
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
cryptoancillary equipment
وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
landing aids
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic issue items
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
kit
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
media
وسایل
facilities
وسایل
plants
وسایل
assets
وسایل
accouterment
وسایل
plant
وسایل
means
وسایل
furniture
وسایل
erosion
فرسایش وسایل
captured material
وسایل اغتنامی
chaffing gear
وسایل ضد ساییدگی
chaffing gear
وسایل ضد سایش
communication channels
وسایل ارتباطی
check out equipment
وسایل ازمایشگاهی
cryptodevice
وسایل رمز
cryptomaterial
وسایل رمز
dust collection equipment
وسایل گردگیری
cable accessory
وسایل کابل
building plant
وسایل ساختمان
salvage
وسایل اسقاطی
accessory equipment
وسایل یدکی
fitment
وسایل نصب
attachment
وسایل وابسته
utensils
وسایل اسباب
utensil
وسایل اسباب
bedding
وسایل خواب
install
از کارانداختن وسایل
installing
از کارانداختن وسایل
artificial aids
وسایل کمکی
artificial suporters
وسایل محافظتی
fitments
وسایل نصب
salvaged
وسایل اسقاطی
means
استطاعت وسایل
mnemonics
وسایل یادیار
salvages
وسایل اسقاطی
salvaging
وسایل اسقاطی
scuba diving
غواصی با وسایل
auxiliary equipment
وسایل کمکی
auxiliary equipment
وسایل یدکی
installs
از کارانداختن وسایل
sonic equipment
وسایل اوایی
means of production
وسایل تولید
push botton
وسایل خودکار
subsistence
وسایل زیست
mess kit
وسایل غذاخوری
sonic equipment
وسایل اوازی
war material
وسایل جنگی
pool equipment
وسایل تعمیرگاه
rigging warrant
فهرست وسایل
tools of research
وسایل تحقیقات
tentage
وسایل چادرها
layouts
ترتیب وسایل
tentage
وسایل چادرزنی
layout
ترتیب وسایل
tentage
وسایل چادر
sundry items
وسایل متفرقه
scuba diver
غواص با وسایل
furtherance
تهیه وسایل
Home appliances
وسایل خانگی
mess gear
وسایل غذاخوری
test equipment
وسایل ازمایش
loading facilities
وسایل بارگیری
fabricator
سازنده وسایل
essential elements
وسایل ضروری
splint
وسایل شکسته بندی
gadgetry
وسایل کوچک مکانیکی
incoming traffic
جاده وسایل که می آیند
pictorial
وسایل تصویری یا تصویرنهایی
accommodations
منزل وسایل راحتی
stockage
وسایل موجودی در انبار
trade something in
<idiom>
تعویض وسایل کهنه
plug
ورودی که به وسایل مختلف
plugging
ورودی که به وسایل مختلف
plugs
ورودی که به وسایل مختلف
gate
وسایل ورود ورودیه
gates
وسایل ورود ورودیه
twin plug
دو شاخه وسایل برقی
salvage
اوراق کردن وسایل
bank
مجموعهای از وسایل مشابه
banks
مجموعهای از وسایل مشابه
Other means of transport
سایر وسایل نقلیه
gimmickry
وسایل اغفال یا تقلب
gasmen
مکانیک وسایل گازسوز
gasman
مکانیک وسایل گازسوز
salvages
اوراق کردن وسایل
unaccommodated
بدون وسایل راحتی
salvaged
اوراق کردن وسایل
utensil plug
دو شاخه وسایل برقی
two pin plug
دو شاخه وسایل برقی
salvaging
اوراق کردن وسایل
golf bag
کیف وسایل گلف
light armor
وسایل زرهی سبک
clamping fixture
وسایل قید و بست
check out equipment
وسایل بازدید محل
materiel readiness
امادگی رزمی وسایل
care and handling
مراقبت و دستکاری وسایل
caddy
حامل وسایل بازیگر
condensation trail
مجموعه وسایل انجماد
mess gear
وسایل نظافت نهارخوری
motorsports
ورزشهای با وسایل موتوری
coupler plug
دوشاخه وسایل الکتریکی
individual reserves
وسایل ذخیره انفرادی
drawing instrument
وسایل رسم فنی
drawing instrument
وسایل نقشه کشی
gripping appliance
وسایل بست و مهارکنندگی
demolition kit
جعبه وسایل تخریب
deck load
وسایل روی پل کشتی
gun bag
کیسه وسایل توپ
hi fi
وسایل ایجاد صدا
cryptodevice
وسایل رمز کردن
high lift device
وسایل برای زیاد
navigational aids
وسایل کمک ناوبری
on hand
وسایل موجود درانبار
means are not a
وسایل فراهم نیست
aids to navigation
وسایل کمک ناوبری
salvage group
گروه بازیابی وسایل
characteristics
مشخصات ومختصات وسایل
apparatus
اسباب و وسایل ژیمناستیک
processes
و وسایل کنترل و پشتیبانی
process
و وسایل کنترل و پشتیبانی
clamping device
وسایل قید و بست
servicae life
عمر خدمتی وسایل
accommodation
منزل وسایل راحتی
aircraft arresting complex
وسایل مهار هواپیما
sail locker
انبار وسایل ملوانی
pararaft
وسایل نجات چتربازی
penetration aids
وسایل تولید نفوذ
pool equipment
وسایل پارک موتوری
authentication equipment
وسایل تعیین نشانی
authentication equipment
وسایل تعیین معرف
attack size
استعداد وسایل درگیر در تک
attachment plug
دوشاخه وسایل برقی
athletic suporters
وسایل محافظتی ورزشکار
assembly order
دستور مونتاژ وسایل
mass media
وسایل ارتباط جمعی
tackled
وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
aiding
کمک وسایل کمکی
caddied
حامل وسایل بازیگر
wracks
قفسه مهمات و وسایل
aided
کمک وسایل کمکی
incommunicado
بدون وسایل ارتباط
wracked
قفسه مهمات و وسایل
provisions
وسایل لازم توشه ها
racks
قفسه مهمات و وسایل
fracture
مو برداشتن قطعات و وسایل
caddies
حامل وسایل بازیگر
tackles
وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
mounting
سوار کردن وسایل
communication
مراوده وسایل ارتباطی
fracturing
مو برداشتن قطعات و وسایل
tackle
وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
fractures
مو برداشتن قطعات و وسایل
fractured
مو برداشتن قطعات و وسایل
caddying
حامل وسایل بازیگر
racked
قفسه مهمات و وسایل
rack
قفسه مهمات و وسایل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com