Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 39 (5 milliseconds)
English	Persian
midwinter	وسط زمستان
Search result with all words
dormice	موش زمستان خواب
dormouse	موش زمستان خواب
hibernate	زمستان را دربیهوشی بسر بردن
hibernated	زمستان را دربیهوشی بسر بردن
hibernates	زمستان را دربیهوشی بسر بردن
hibernating	زمستان را دربیهوشی بسر بردن
wintry	مناسب زمستان
deciduous	گیاهی که در زمستان برگ میریزد
hibernation	بسربردن زمستان درحال خواب یا بیهوشی
hibernation	زمستان خوابی
midwinter	چله زمستان انقلاب زمستانی
winter	زمستان
winters	زمستان
all over winter	سراسر زمستان
brumal	مربوط به زمستان
depth of winter	چله زمستان
the dead of winter	چله زمستان
half evergreen	دارای برگهای نیمه سبز درفصل زمستان
in the midst of winter	در وسط زمستان
in the midst of winter	در چله زمستان
in the midst of winter	در قلب زمستان
the f. winter	زمستان اینده
winter kill	در سرمای زمستان از بین رفتن
winter kill	زمستان کش
winter tide	فصل زمستان
wintertide	فصل زمستان
winterbourne	رودی که در زمستان جاری میشود
winterer	بسر برنده زمستان
winterer	زمستان جانوری که زمستان را بسرمیبرد
winterish	مناسب برای زمستان
winterization	اماده کردن برای کار در زمستان
winterize	اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
wintery	مناسب زمستان
nuclear winter	زمستان اتمی
wintertime	فصل زمستان
wintertime	هنگام زمستان
They must hunger in frost, that will not work in heat. <proverb>	آنهایی که در تابستان کار نمى کنند بایستى در زمستان گرسنه بمانند.
The squirrels are storing up nuts for the winter.	سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند .
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com