English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (8 milliseconds)
English Persian
the freak takes him وسواس میگیردش وسواسش میگیرد
Other Matches
scatology وسواس هرزه گویی وسواس نجاست
humorousness وسواس
maggots وسواس
scrupulosity وسواس
freak وسواس
scape وسواس
fantasies وسواس
fantasy وسواس
crankiness وسواس
over caution وسواس
whim وسواس
whims وسواس
freaks وسواس
of no scruples بی وسواس
scrupulousness وسواس
humoursomeness وسواس
maggot وسواس
whimsy وسواس
whimsey وسواس
whimsicality وسواس
whimsies وسواس
whimseys وسواس
meticulosity وسواس در دقت
finicality دیرپسندی وسواس
onomatomania وسواس کلامی
obsessions وسواس فکری
finically ازروی وسواس
ablutomania وسواس شستشو
accuracy compulsion وسواس دقت
he has a maggot in his head وسواس دارد
hyperprosexia وسواس دقت
arithmomania وسواس اعداد
hyperprosessis وسواس دقت
obsession وسواس فکری
delire du toucher وسواس لمس
whim wham خیال وسواس
compulsion وسواس عملی
compulsions وسواس عملی
scrupulousy از روی وسواس
scruple وسواس داشتن
trichotillomania وسواس مو کنی
scrupulously از روی وسواس
reptition compulstion وسواس تکرار
obsessions فکر دائم وسواس
obsession فکر دائم وسواس
obsessive compulsive state حالت وسواس فکری- عملی
scruple نهی اخلاقی وسواس باک
valetudinarianism احساس ضعف و سستی وسواس سلامتی
monomaia جنون درمورد بخصوصی وسواس در چیزی
purists شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
purist شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
airy-fairy کسی که خود را میگیرد
that right inheres in him ان حق باو تعلق میگیرد
fully paid که حقوق خودراتمام میگیرد
hydraulic cement سیمانی که در زیر اب میگیرد
weaner کسیکه بچه را از شیر میگیرد
heliograph دستگاهی که افتاب را اندازه میگیرد
hookers قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
candlelit اتاقیا میزیکهبا شمعنور میگیرد
hooker قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
it is very easily done بسیار اسان انجام میگیرد
lunt کبریتی که بکندی اتش میگیرد
all in contract قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
fusion reactor راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
quantity allowance تخفیفی که به خرید عمده تعلق میگیرد
nursling بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
undertakers کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaker کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaking کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
aneroid فشارسنجی که فشار مطلق رااندازه میگیرد
bass clef کلیدی که زیر f ومیان cقرار میگیرد
quarterback بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
kelson or keelson کالبدزیرین کشتی که روی تیرحمال قرار میگیرد
sheet lighning برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
it is ridiculously small بقدری کوچک است که ادم خنده اش میگیرد
quarterbacks بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
disc حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
grandfather clock ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
outwork قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
grandfather clocks ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
discs حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
decalescence point دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد
indian giver کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
cross to bear/carry <idiom> رنج دادن کاری بصورت دائمی انجام میگیرد
design points ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
governesses زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
hot test تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
governess زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
perfect infinitive مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد
bridge سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
geomancer کسیکه بادیدن خاک ریخته شده در روی زمین فال میگیرد
gantline رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
cold rolling عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
coma پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
working section قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
bridged سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
group contracts قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
bridges سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
comas پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
lighter aboard ship نحوه حمل سریع کالا که در آن دوبه و بار آن برروی کشتی قرار میگیرد
haulage پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطارهای بیگانه در مسیر خود میگیرد
naturally aspirated engine موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
cw system سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
design strength مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
quick opener بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
hung start شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
fusion welding اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
critical raynold's number عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
gyro برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
solarium اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
accent mark علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
solariums اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
normative economics اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
undertaker کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertaking کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertakers کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
diabatic process پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
stage payments پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
aileron spar تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
constant speed drive چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
linter ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com