Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
attack teacher
وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
Other Matches
antisubmarine support
پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
antisubmarine barrier
سد ضدزیردریایی
net laying ship
کشتی تورگذار و ضدزیردریایی
search attack unit
یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
mouse trap
نوعی جنگ افزار ضدزیردریایی
drone antisubmarine helicopter
هلی کوپتر بی خلبان ضدزیردریایی
commitment position
نقطه پرتاب بمب ضدزیردریایی
aspects
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
antisubmarine air escort
هواپیمای پاسور هوایی ضدزیردریایی
antisubmarine carrier group
ناو گروه هواپیمابر ضدزیردریایی
neptune
نوعی هواپیمای جت دوموتوره ضدزیردریایی
aspect
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
submarine sanctuaries
مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
hedgehog
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehogs
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
underwater demolition
تخریب ضدزیردریایی تخریب موانع زیرابی
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
trainer
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
assault course
میدان اموزش عملیات هجومی
assault courses
میدان اموزش عملیات هجومی
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
technical escort
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
simulator
وانمودساز
simulators
وانمودساز
airborne vehicle
وسیله انجام عملیات هوابرد
disable
مانع عملیات وسیله یا تابعی شدن
runaway
عملیات کنترل نشده یک وسیله یا کامپیوتر
disables
مانع عملیات وسیله یا تابعی شدن
disabling
مانع عملیات وسیله یا تابعی شدن
combat developer
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
armory training
اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
panels
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
flowchart
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flow diagram
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
panel
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
reconditioning training
اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
duty rated
بیشترین تعداد عملیات که یک وسیله در یک زمان با مشخصات معلوم میتواند انجام دهد
interlocked
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocks
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocking
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlock
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
hand
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
advanced unit training
اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
basic unit training
اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
chains
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
buffered computer
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter air operations
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
computer assisted instruction
اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagating
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
عملیات کنترل زمین عملیات
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
m
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
crawlers
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
contentions
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contention
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
peripheral
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
built-in
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
devices
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
simulating
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tie down
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulates
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
immersion proof
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
daisy chain
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
education
اموزش
tutorial
اموزش
tutorials
اموزش
instructions
اموزش
instruction
اموزش
training
اموزش
lore
اموزش
communication
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
formal education
اموزش رسمی
unit training
اموزش یکانی
training
اموزش دادن
education
اموزش و پرورش
unit training
اموزش یکان
reeducation
باز اموزش
school center
مرکز اموزش
training center
مرکز اموزش
basic training
اموزش مقدماتی
educable
اموزش پذیر
teaching machine
ماشین اموزش
bowel training
اموزش دفع
secondary education
اموزش متوسطه
educability
اموزش پذیری
tutoring
اموزش تک شاگردی
vocational education
اموزش حرفهای
concurrent training
اموزش همزمان
computerized instruction
اموزش کامپیوتری
individualized instruction
اموزش انفرادی
integrated training
اموزش توام
religious instruction
اموزش دینی
remedial instruction
اموزش ترمیمی
personnel training
اموزش کارکنان
elementary education
اموزش ابتدایی
trains
اموزش دادن
compulsory education
اموزش اجباری
education center
مرکز اموزش
informal education
اموزش غیررسمی
annual training
اموزش سالیانه
voluntary training
اموزش داوطلبانه
reward training
اموزش با پاداش
job training
اموزش شغلی
training program
برنامه اموزش
learning curve
منحنی اموزش
professional education
اموزش تخصصی
primary education
اموزش ابتدایی
technical teaching
اموزش فنی
programmed instruction
اموزش برنامهای
life long education
اموزش مداوم
program of instruction
برنامه اموزش
curriculum
اموزش برنامه
sex education
اموزش جنسی
training circular
نشریه اموزش
training cycle
مرحله اموزش
higher education
اموزش عالی
technical education
اموزش فنی
transfer of training
انتقال اموزش
hypnopedia
اموزش با هیپنوتیسم
trained
اموزش دادن
coeducation
اموزش مختلط
curriculums
اموزش برنامه
train
اموزش دادن
military training
اموزش نظامی
moral education
اموزش اخلاقی
mass education
اموزش جمعی
mass education
اموزش همگانی
general education
اموزش عمومی
laser
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
time resolution
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
output
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
beachmaster's unit
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
in serving training
اموزش ضمن خدمت
cbt
اموزش بر پایه کامپیوتر
graduate education
اموزش بعد از لیسانس
army training program
برنامه اموزش نظامی
code training set
دستگاه اموزش مرس
pedagogical
وابسته بعلم اموزش
project method
روش اموزش طرحی
educational
مربوط به اموزش و پرورش
pedagogically
مطابق علم اموزش
basic combat training
اموزش رزم مقدماتی
coeducation
اموزش وپرورش مختلط
combat development
پیشرفت اموزش رزمی
comparative education
اموزش و پرورش تطبیقی
educationist
متخصص اموزش و پرورش
educationist
کارشناس اموزش و پرورش
advanced individual training
اموزش تکمیلی انفرادی
educationalists
کارشناس اموزش و پرورش
educationalist
کارشناس اموزش و پرورش
pedagogical teaching
اموزش مطابق فن تعلیم
refresher course
دوره اموزش یک ماهه
refresher courses
دوره اموزش یک ماهه
pamphlet
نشریه اموزش و فنی
discovery teaching method
روش اموزش اکتشافی
special education
اموزش و پرورش استثنایی
active duty for training
اموزش زیر پرچم
on the job training
اموزش ضمن کار
nonformal education
اموزش غیر رسمی
audio-visual
اموزش سمعی وبصری
audio visual
اموزش سمعی وبصری
reserve center
مرکز اموزش احتیاط
formal discipline
اموزش صورت گرا
pedagogic
وابسته به اموزش وپرورش
pamphlets
نشریه اموزش و فنی
educationists
متخصص اموزش و پرورش
educationists
کارشناس اموزش و پرورش
schools
مرکز اموزش نظامی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com