English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
bathyconductograph وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
Other Matches
photographic dosimetry روش اندازه گیری میزان دوزاتمی جذب شده به وسیله افراد از روی عکس بدن انها
torsionmeter وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
gage میزان اندازه گیری
gage اندازه وسیله اندازه گیری
meter وسیله اندازه گیری
metres وسیله اندازه گیری
meters وسیله اندازه گیری
metre وسیله اندازه گیری
folding rule متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
yard stick متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
folding ruler متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
folding meter stick متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
double meter stick [American] متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
yardstick متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
hot wire ammeter نوعی وسیله اندازه گیری جریان
instrument اپارات وسیله دستگاه اندازه گیری
arbalist وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
arbalest وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
error of measuring apparatus خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
carpenter's rule متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
error of measuring equipment خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
error of measuring instrument خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
dynamometer وسیله اندازه گیری توان شفت
radiacmeter وسیله کشف وتشخیص رادیواکتیو و اندازه گیری ان
line gauge وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
feeler وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک
feelers وسیله اندازه گیری فواصل بسیار کوچک
capacitance bridge نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
denitometer وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
sextant وسیله اندازه گیری ارتفاع ستارگان مسافت سنج دریایی
thermocouple وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
abac scale وسیله اندازه گیری زوایای با قوس بزرگ در سیستم مرکاتور
dosimeter وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
inductance اندازه گیری حجم انرژی وسیله که در میدان مغناطیسی میتواند ذخیره کند
kilos واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilo واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
brinell hardness سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
minometer دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
availability میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
conductor وسیله هادی اجرا کننده
conductors وسیله هادی اجرا کننده
module اندازه میزان
modules اندازه میزان
coupler وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
asynchronous داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
transistors وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
transistor وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
rain gage وسیله سنجش میزان بارندگی
measurement اندازه گیری
measurer اندازه گیری
gauging اندازه گیری
measurements اندازه گیری
dimensions اندازه گیری
dimension اندازه گیری
modules اندازه گیری
module اندازه گیری
measuring bridge پل اندازه گیری
measure اندازه گیری
mensuration اندازه گیری
measurment اندازه گیری
gaging اندازه گیری
commensurateness اندازه گیری
metering اندازه گیری
measure 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
frequency measurement اندازه گیری فرکانس
chain crew متصدیان اندازه گیری
gauging section برش اندازه گیری
correlation measurement اندازه گیری همبستگی
sounded اندازه گیری عمق اب
instrument transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
commensurable قابل اندازه گیری
direct measurement اندازه گیری مستقیم
unit of measurement واحد اندازه گیری
dial bench gage میز اندازه گیری
depth measurement اندازه گیری عمق
units of measurment واحدهای اندازه گیری
measuring transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument autotransformer ترانسفورماتور اندازه گیری
batching plant مرکز اندازه گیری
forescale اندازه گیری رنگ اب
tapeline مترمخصوص اندازه گیری
final measurement اندازه گیری نهایی
impedance bridge پل اندازه گیری مقاومت
telemetering اندازه گیری از دور
soundest اندازه گیری عمق اب
frequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس
engineering measurement اندازه گیری فنی
sound اندازه گیری عمق اب
bathymetry اندازه گیری خصوصیات اب
sounds اندازه گیری عمق اب
compensating error خطای اندازه گیری
gauging sheet ورق اندازه گیری
telemetry اندازه گیری ازدور
font metric اندازه گیری فونت
method of measurment طریقه اندازه گیری
mental measurement اندازه گیری روانی
mensurability قابلیت اندازه گیری
measuring sensitivity حساسیت اندازه گیری
measuring well چاه اندازه گیری
measuring voltage ولتاژ اندازه گیری
measuring relay رله اندازه گیری
measuring method طریقه اندازه گیری
measuring instrument دستگاه اندازه گیری
measuring device تجهیزات اندازه گیری
method of measurment متد اندازه گیری
instrument الات اندازه گیری
measurable قابل اندازه گیری
measuring درخور اندازه گیری
measure اندازه گیری کردن
gad اندازه گیری طول
resizing اندازه گیری مجدد
tape measures مترمخصوص اندازه گیری
tape measure مترمخصوص اندازه گیری
to take measures اندازه گیری کردن
radar measurement اندازه گیری رادار
size stick الت اندازه گیری پا
size stick قالب اندازه گیری
metrology علم اندازه گیری
measuring set دستگاه اندازه گیری
measuring apparatus دستگاه اندازه گیری
measurement of demand اندازه گیری تقاضا
measurability قابلیت اندازه گیری
measurement ofland اندازه گیری زمین
sounding اندازه گیری عمق اب
accuracy to gage دقت اندازه گیری
measuring accuracy دقت اندازه گیری
maxwell bridge پل اندازه گیری ماکسول
precision اندازه گیری دقیق
absolute measurement اندازه گیری مطلق
chlorinity میزان کلرینه بودن اب
bottoming reamer وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
disruptive voltage measuring apparatus دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
instrumental error خطای دستگاه اندازه گیری
timed اندازه گیری زمان یک عملیات
water staff gauge اشل اندازه گیری عمق اب
electrostatic instrument دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
times اندازه گیری زمان یک عملیات
industrial instrument دستگاه اندازه گیری صنعتی
extensometer دستگاه اندازه گیری انبساط
measurement uncertainty خطای اندازه گیری [ریاضی]
time اندازه گیری زمان یک عملیات
characteristic اندازه گیری مشخصات یک عنصر
instrument direction سمت اندازه گیری شده
SE خطای معیار اندازه گیری
zoometry اندازه گیری اندامهای جانوران
scantling میله اندازه گیری ذرع
induction instrument دستگاه اندازه گیری القائی
instrument board تابلوی وسائل اندازه گیری
characteristically اندازه گیری مشخصات یک عنصر
length measuring instrument دستگاه اندازه گیری طول
induction movement دستگاه اندازه گیری القائی
sensitometry اندازه گیری حساسیت چشم
fluorometer دستگاه اندازه گیری فلورسانس
maxwell wien bridge پل اندازه گیری ماکسول-وین
standard error of measurement خطای معیار اندازه گیری
measurement of benefits and costs اندازه گیری منافع و هزینه ها
telemetry اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
measuring transformer meter کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
yard واحد اندازه گیری = 3 فوت
yards واحد اندازه گیری = 3 فوت
highfrequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس بالا
measuring arrangement نطم و ترتیب اندازه گیری
gas meter دستگاه اندازه گیری گاز
impedance measuring set دستگاه اندازه گیری امپدانس
meter rectifier یکسوساز دستگاه اندازه گیری
petrol gage دستگاه اندازه گیری بنزین
watt واحد اندازه گیری الکتریسیته
watts واحد اندازه گیری الکتریسیته
gravimetry اندازه گیری وزن یا غلظت
micrometry اندازه گیری با ذره سنج
frequency meter دستگاه اندازه گیری فرکانس
metric system of measurement سیستم اندازه گیری متریک
stereometric بسهولت قابل اندازه گیری
impedance meter دستگاه اندازه گیری امپدانس
high tension measurement bridge پل اندازه گیری فشار قوی
utile واحد اندازه گیری مطلوبیت
automatic measuring system سیستم اندازه گیری خودکار
acoumetry اندازه گیری قدرت حس شنوایی
calorimeter دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
indefinite غیرقابل اندازه گیری نامعین
entropy واحد اندازه گیری ترمودینامیک
metric system دستگاه اندازه گیری متری
cynometer دستگاه اندازه گیری امواج
coupling measuring set دستگاه اندازه گیری اتصالی
bathymetry اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
allometry اندازه گیری رشد موجودات
tuners پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
tuner پیچ میزان رادیو وسیله تنظیم جریان برق وغیره
integrated circuit مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com