English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
illuminator وسیله روشنایی
Other Matches
iceblink روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
it is insensitive to light روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
chains باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
coordinated illumination روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
crawlers وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
contentions وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loop آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contention وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
peripheral مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
loops آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
devices کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
simulates کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tie down وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulate کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
trainers وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainer وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
daisy chain باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
lasers وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
output اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
device فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
lightness روشنایی
luminosity روشنایی
electric lighting روشنایی
night light روشنایی شب
peeping روشنایی کم
clearness روشنایی
lighting روشنایی
illumination روشنایی
peep روشنایی کم
peeped روشنایی کم
luminance روشنایی
lightest روشنایی
illuminations روشنایی
luminouity روشنایی
lighted روشنایی
light روشنایی
rushlight روشنایی کم
peeps روشنایی کم
communication بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
dual capable جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
from pillar to post ازیک وسیله به وسیله دیگر
handshakes سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshaking سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
illuminator دستگاه روشنایی
illumination method سبک روشنایی
luminous intensity شدت روشنایی
illumination method روش روشنایی
illumination change تعویض روشنایی
illuminating system سیستم روشنایی
illuminance شدت روشنایی
sustained illumination روشنایی پایدار
sustained illumination روشنایی مداوم
luminous flux فلوی روشنایی
image brightness روشنایی تصویر
street lighting روشنایی خیابان
luminous flux شار روشنایی
luminous power قوه روشنایی
illuminating gas گاز روشنایی
phot واحد روشنایی
illuminating aperture روزنه روشنایی
illumniation aperture روزنه روشنایی
illuminating beam پرتو روشنایی
illuminating device تجهیزات روشنایی
photology دانش روشنایی
photometer روشنایی سنج
ray روشنایی تشعشع
illuminating engineering مهندسی روشنایی
illuminating engineering تکنیک روشنایی
illuminating fixture لوازم روشنایی
lux meter روشنایی سنج
lighting battery باتری روشنایی
incandescent lamp لامپ روشنایی
indirect lighting روشنایی غیرمستقیم
lighting set دستگاه روشنایی
lighting control کنترل روشنایی
lighting scheme ترتیب روشنایی
lighting plant تاسیسات روشنایی
lighting outlet خروجی روشنایی
lighting mains خط روشنایی اصلی
light conditions نسبتهای روشنایی
light control کنترل روشنایی
light fluctuation نوسان روشنایی
lighting line سیم روشنایی
light gap فاصله روشنایی
light meter روشنایی سنج
light point منبع روشنایی
lighting feeder تهیه روشنایی
lighting engineering مهندسی روشنایی
lighting effect اثر روشنایی
search light illumination روشنایی با نورافکن
light brightness control کنترل روشنایی
light adaptation انطباق با روشنایی
luminous flux شاره روشنایی
luminous efficiency راندمان روشنایی
luminous efficiency ضریب روشنایی
luminance decay کم شدن روشنایی
intensity level سطح روشنایی
luminance channel کانال روشنایی
intensity of illumination شدت روشنایی
ligting conditions نسبتهای روشنایی
lighting unit واحد روشنایی
lighting transformer مبدل روشنایی
room lighting روشنایی اطاق
glares روشنایی زننده
lighting switch کلید روشنایی
glared روشنایی زننده
glare روشنایی زننده
lighting source منبع روشنایی
lambert واحد روشنایی
lighting engineering تکنیک روشنایی
brightness control پیچ روشنایی
earth light روشنایی خاکستری
electric light روشنایی برقی
glimmered روشنایی ضعیف
glimmers روشنایی ضعیف
emergency lighting روشنایی اضطراری
fluorescent light روشنایی فلورسنت
loom هاله روشنایی
loomed هاله روشنایی
glimmer روشنایی ضعیف
direct lighting روشنایی مستقیم
decorative ligthing روشنایی تزیینی
brightness signal پیام روشنایی
ceiling light روشنایی سقفی
constant luminance روشنایی ثابت
continuous illumination روشنایی مداوم
asterism روشنایی و نور
artifical light روشنایی مصنوعی
optics علم روشنایی
candlelight روشنایی شمع
country life زندگی روشنایی
looming هاله روشنایی
looms هاله روشنایی
phosphorescence روشنایی شب تابی
flashed روشنایی مختصر
flashes روشنایی مختصر
gaslight روشنایی گاز
full beam spread باندکامل روشنایی
incandescence روشنایی سیمابی
flash روشنایی مختصر
glimmerings روشنایی ضعیف
glimmering روشنایی ضعیف
luminosity بازده روشنایی
earth shine روشنایی خاکستری
illumination شدت روشنایی
illuminations شدت روشنایی
interserviceable قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
cycled عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycles عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
photothermic مربوط به گرماو روشنایی
lighting cable کابل نور روشنایی
at first light در اولین روشنایی روز
over expose زیاد روشنایی دادن
lucifugous گریزان از روشنایی روز
lighting equipments الات و ادوات روشنایی
lighting hours زمان روشنایی یا سوختن
photomrtry سنجش شدت روشنایی
lighting point محل یا نقطه روشنایی
r y signal پیام روشنایی ار ایگرگ
neon شبیه روشنایی نئون
gas light نور یا روشنایی گازی
gas lights نور یا روشنایی گازی
sensitive to light حساس نسبت به روشنایی
illumination photometer شدت روشنایی سنج
to i. light from anything گذر کردن روشنایی
it is pervious to light روشنایی ازان می گذرد
lighting سیستم روشنایی ماشین
g y signal پیام روشنایی جی ایگرگ
lambent دارای روشنایی ملایم
front lighting روشنایی جلو ساختمان
train lighting battery باتری روشنایی ترن
zodiacal light روشنایی صبح کاذب
b y signal b y پیام روشنایی ب- ایگرگ
illumination plan طرح روشنایی منطقه
demanded جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demands جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
dangerous goods by road agreement موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
demand جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
touch وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com