Total search result: 202 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
skateboard |
وسیله کوتاهی با 4 قرقره |
skateboards |
وسیله کوتاهی با 4 قرقره |
|
|
Other Matches |
|
star drag |
وسیله کشیدن نخ روی قرقره ماهیگیری |
dragged |
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری |
drags |
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری |
drag |
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری |
pack board |
وسیله سیم کشی با گنجایش دو قرقره سیم |
chains |
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد |
chain |
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد |
sensor |
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده |
fet |
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت |
succinctness |
کوتاهی |
lowness |
کوتاهی |
delinquency |
کوتاهی |
transience |
کوتاهی |
shortness |
کوتاهی |
brevity |
کوتاهی |
transience or cy |
کوتاهی |
dwarfishness |
کوتاهی |
defaulted |
کوتاهی |
default |
کوتاهی |
abridgement |
کوتاهی |
defaulting |
کوتاهی |
defaults |
کوتاهی |
concise ness |
کوتاهی |
non feasnce |
کوتاهی |
brachylogy |
کوتاهی |
non feasor |
کوتاهی کننده |
shorrcomer |
کوتاهی کننده |
failure |
کوتاهی قصور |
negligence |
قصور کوتاهی |
failures |
کوتاهی قصور |
defaulters |
کوتاهی کننده |
defaulter |
کوتاهی کننده |
he did his level best |
کوتاهی نکرد |
compend |
کوتاهی اختصار |
compendium |
مختصر کوتاهی |
failing |
درصورت کوتاهی از |
defult |
کوتاهی ورزیدن |
failings |
درصورت کوتاهی از |
in a short time |
در یک مدت کوتاهی |
curtness |
کوتاهی وتندی سخن |
for a short time |
بری مدت کوتاهی |
impulse |
پالسی که زمان کوتاهی می ماند |
impulses |
پالسی که زمان کوتاهی می ماند |
to go for a spin |
با خودرو گردش کوتاهی کردن |
to be in d. |
کوتاهی درانجام وفیفه کردن |
hard hack |
بوته کوتاهی که دراتازونی میروید |
initialling |
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند |
initialing |
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند |
impulsive |
آنچه برای زمان کوتاهی می ماند |
initialed |
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند |
initial |
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند |
initials |
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند |
initialled |
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند |
trunk hose |
شلوار کوتاهی که تانیمه ران میرسیده |
I have a short trip ahead. |
قرار است یک مسافرت کوتاهی بروم |
to step out |
برای مدت کوتاهی بیرون رفتن |
i will do my possible |
هر چه از دستم براید کوتاهی نخواهم کرد |
asynchronous |
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند |
crawler |
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده |
crawlers |
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده |
peripheral |
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی |
contention |
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند |
loops |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
looped |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
loop |
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله |
contentions |
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند |
transient |
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد |
transients |
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد |
trundle bed |
تختخواب چرخکدار کوتاهی که زیرتختخواب بزرگتری جا بگیرد |
connectivity |
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات |
built-in |
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است |
device |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
devices |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
simulating |
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها |
simulate |
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها |
daisy chain |
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر |
tie down |
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن |
simulates |
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها |
knickers |
شلوارگشاد کوتاهی که نزدیک زانو جمع شده باشد |
led line |
خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند |
to pause |
[برای مدت کوتاهی] در انجام کاری توقف کردن |
interspinalis |
ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د |
immersion proof |
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب |
trainer |
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی |
trainers |
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی |
daisy chain |
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت |
transient |
وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود |
laniard |
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود |
loader |
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانج به حافظه اصلی می برد |
local area network |
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند. |
gradine |
[پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.] |
Gothic Revival |
[پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.] |
herdic |
کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند |
transients |
وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود |
communication |
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود |
groused |
با قرقره |
pulley |
قرقره |
pulleys |
قرقره |
spools |
قرقره |
grouses |
با قرقره |
bobbins |
قرقره |
hasps |
قرقره |
hasp |
قرقره |
bobbin |
قرقره |
grouse |
با قرقره |
grousing |
با قرقره |
spool |
قرقره |
blocked |
قرقره |
hanks |
قرقره |
reeled |
قرقره |
reeling |
قرقره |
block |
قرقره |
reels |
قرقره |
reel |
قرقره |
blocks |
قرقره |
hank |
قرقره |
pully |
قرقره |
wharve |
قرقره |
chain block |
قرقره |
short timer |
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند |
cards |
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند |
card |
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند |
laser |
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند |
lasers |
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند |
plotters |
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده |
plotter |
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده |
output |
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی |
outputs |
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی |
block and tackle |
قرقره و زنجیر |
tackle |
قرقره و طناب |
unreel |
از قرقره بازکردن |
block and tackle |
طناب و قرقره |
tackles |
قرقره قلاب |
gantline |
طناب قرقره |
gorcock |
با قرقره قرمز |
grooved drum |
قرقره شیاردار |
tackled |
قرقره و طناب |
burton |
طناب و قرقره |
fiddle blocks |
قرقره مضاعف |
chain pulley |
قرقره زنجیر |
common block |
قرقره چوبی |
common block |
قرقره عادی |
reels |
قرقره ماهیگیری |
reels |
قرقره سیم |
driving pulley |
قرقره محرکه |
cord pulley |
قرقره و طناب |
reeling |
قرقره ماهیگیری |
reeling |
قرقره سیم |
reeled |
قرقره ماهیگیری |
reeled |
قرقره سیم |
reel |
قرقره سیم |
tackle |
قرقره قلاب |
fiddle blocks |
قرقره پلهای |
rollers |
قرقره نورد |
ruhmkorff coil |
قرقره رومکورف |
tape spool |
قرقره نوار |
jigger |
طناب قرقره |
spools |
قرقره سیم |
block |
جعبه قرقره |
pulley face |
تاج قرقره |
blocked |
جعبه قرقره |
swivel block |
قرقره گردان |
spool |
قرقره سیم |
snatch block |
قرقره پران |
fall |
طناب قرقره |
pully block |
قرقره مرکب |
blocks |
جعبه قرقره |
reel |
قرقره ماهیگیری |
tackles |
قرقره و طناب |
idle pulley |
قرقره راهنما |
inductorium |
قرقره القا |
idler pulley |
قرقره زنجیر |
tackled |
قرقره قلاب |
roller |
قرقره نورد |
tackling |
قرقره قلاب |
tackling |
قرقره و طناب |
devices |
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند |
device |
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند |
allocation |
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند |
allocations |
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند |
tackles |
قلاب قرقره جرثقیل |
squiggle |
در دهان قرقره کردن |
automatic reel |
قرقره خودکار ماهیگیری |
bail lock |
قفل قرقره ماهیگیری |
squiggles |
در دهان قرقره کردن |
swallow |
شیار قرقره تاکل |
swallowed |
شیار قرقره تاکل |
swallows |
شیار قرقره تاکل |
bay reel |
قرقره کوچک ماهیگیری |
swallowing |
شیار قرقره تاکل |
tackling |
قلاب قرقره جرثقیل |
tackled |
قلاب قرقره جرثقیل |
tackle |
قلاب قرقره جرثقیل |
blocks |
قرقره طناب خور |
spools |
قرقره سیم کشی |
reel |
قرقره سیم کشی |
blocked |
قرقره طناب خور |
turns |
پیچ خوردگی قرقره |
turn |
پیچ خوردگی قرقره |
reeled |
قرقره سیم کشی |