English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
skateboard وسیله کوتاهی با 4 قرقره
skateboards وسیله کوتاهی با 4 قرقره
Other Matches
star drag وسیله کشیدن نخ روی قرقره ماهیگیری
dragged ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drags ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drag ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
pack board وسیله سیم کشی با گنجایش دو قرقره سیم
chains باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
succinctness کوتاهی
lowness کوتاهی
delinquency کوتاهی
transience کوتاهی
shortness کوتاهی
brevity کوتاهی
transience or cy کوتاهی
dwarfishness کوتاهی
defaulted کوتاهی
default کوتاهی
abridgement کوتاهی
defaulting کوتاهی
defaults کوتاهی
concise ness کوتاهی
non feasnce کوتاهی
brachylogy کوتاهی
non feasor کوتاهی کننده
shorrcomer کوتاهی کننده
failure کوتاهی قصور
negligence قصور کوتاهی
failures کوتاهی قصور
defaulters کوتاهی کننده
defaulter کوتاهی کننده
he did his level best کوتاهی نکرد
compend کوتاهی اختصار
compendium مختصر کوتاهی
failing درصورت کوتاهی از
defult کوتاهی ورزیدن
failings درصورت کوتاهی از
in a short time در یک مدت کوتاهی
curtness کوتاهی وتندی سخن
for a short time بری مدت کوتاهی
impulse پالسی که زمان کوتاهی می ماند
impulses پالسی که زمان کوتاهی می ماند
to go for a spin با خودرو گردش کوتاهی کردن
to be in d. کوتاهی درانجام وفیفه کردن
hard hack بوته کوتاهی که دراتازونی میروید
initialling تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialing تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
impulsive آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
initialed تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initial تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initials تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialled تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
trunk hose شلوار کوتاهی که تانیمه ران میرسیده
I have a short trip ahead. قرار است یک مسافرت کوتاهی بروم
to step out برای مدت کوتاهی بیرون رفتن
i will do my possible هر چه از دستم براید کوتاهی نخواهم کرد
asynchronous داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
peripheral مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
contention وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loops آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
transient آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transients آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
trundle bed تختخواب چرخکدار کوتاهی که زیرتختخواب بزرگتری جا بگیرد
connectivity توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
built-in نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
device کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
simulating کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
tie down وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulates کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
knickers شلوارگشاد کوتاهی که نزدیک زانو جمع شده باشد
led line خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند
to pause [برای مدت کوتاهی] در انجام کاری توقف کردن
interspinalis ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
immersion proof وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainer وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
daisy chain باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
transient وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
laniard طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
loader برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانج به حافظه اصلی می برد
local area network شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
gradine [پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
Gothic Revival [پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
herdic کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
transients وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
communication مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
groused با قرقره
pulley قرقره
pulleys قرقره
spools قرقره
grouses با قرقره
bobbins قرقره
hasps قرقره
hasp قرقره
bobbin قرقره
grouse با قرقره
grousing با قرقره
spool قرقره
blocked قرقره
hanks قرقره
reeled قرقره
reeling قرقره
block قرقره
reels قرقره
reel قرقره
blocks قرقره
hank قرقره
pully قرقره
wharve قرقره
chain block قرقره
short timer پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
cards برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
card برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
laser وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
output اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
block and tackle قرقره و زنجیر
tackle قرقره و طناب
unreel از قرقره بازکردن
block and tackle طناب و قرقره
tackles قرقره قلاب
gantline طناب قرقره
gorcock با قرقره قرمز
grooved drum قرقره شیاردار
tackled قرقره و طناب
burton طناب و قرقره
fiddle blocks قرقره مضاعف
chain pulley قرقره زنجیر
common block قرقره چوبی
common block قرقره عادی
reels قرقره ماهیگیری
reels قرقره سیم
driving pulley قرقره محرکه
cord pulley قرقره و طناب
reeling قرقره ماهیگیری
reeling قرقره سیم
reeled قرقره ماهیگیری
reeled قرقره سیم
reel قرقره سیم
tackle قرقره قلاب
fiddle blocks قرقره پلهای
rollers قرقره نورد
ruhmkorff coil قرقره رومکورف
tape spool قرقره نوار
jigger طناب قرقره
spools قرقره سیم
block جعبه قرقره
pulley face تاج قرقره
blocked جعبه قرقره
swivel block قرقره گردان
spool قرقره سیم
snatch block قرقره پران
fall طناب قرقره
pully block قرقره مرکب
blocks جعبه قرقره
reel قرقره ماهیگیری
tackles قرقره و طناب
idle pulley قرقره راهنما
inductorium قرقره القا
idler pulley قرقره زنجیر
tackled قرقره قلاب
roller قرقره نورد
tackling قرقره قلاب
tackling قرقره و طناب
devices فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
allocation برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocations برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
tackles قلاب قرقره جرثقیل
squiggle در دهان قرقره کردن
automatic reel قرقره خودکار ماهیگیری
bail lock قفل قرقره ماهیگیری
squiggles در دهان قرقره کردن
swallow شیار قرقره تاکل
swallowed شیار قرقره تاکل
swallows شیار قرقره تاکل
bay reel قرقره کوچک ماهیگیری
swallowing شیار قرقره تاکل
tackling قلاب قرقره جرثقیل
tackled قلاب قرقره جرثقیل
tackle قلاب قرقره جرثقیل
blocks قرقره طناب خور
spools قرقره سیم کشی
reel قرقره سیم کشی
blocked قرقره طناب خور
turns پیچ خوردگی قرقره
turn پیچ خوردگی قرقره
reeled قرقره سیم کشی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com