English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 19 (2 milliseconds)
English Persian
postural وضعی
Other Matches
to strike an a وضعی بخودگرفتن
postural reflexes بازتابهای وضعی
it is a pretty kettle of fish بد وضعی است
circumrotation حرکت وضعی
rotation حرکت وضعی
it is a pretty kettle of fish عجب وضعی است
gyrostatics گفتاردر جنبش وضعی
gyrostat التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
baby split وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
handing وضعی که بتوان گوی اصلی بیلیاردرا در هر نقطه گذاشت
hand وضعی که بتوان گوی اصلی بیلیاردرا در هر نقطه گذاشت
gyrostabilizer التی که جنبش حرکت وضعی زمین را نشان میدهد
place utility استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
covered گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
transfer دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
transfers دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
transferring دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com