Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
congestion
وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد
Other Matches
overflow
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflows
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflowed
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overloads
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
overload
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
overloaded
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
asynchronous
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
deep stall
وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
real time
مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
double coincidence of wants
نیازها وضعیتی که باید در مبادله پایاپای وجود داشته باشد
product
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
products
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
over crowding
بیشتر باشد
analysis
بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
quiescent
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
mysticism
مسائلی که فهم انها از حدود توانایی حواس فاهر خارج باشد
point to point
1-اتصال مستقیم بین دو وسیله . 2-شبکه ارتباطی که در آن هر گره مستقیما به سایر گره ها وصل هستند
accuracy
هر قدر تعداد بیتها بیشتر باشد
resonances
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
extra-
اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extras
اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra
اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
tint
[هاله ای از رنگ که بیشتر به سمت سفید متمایل باشد.]
long life itemes
اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
hypervelocity
سرعت دهانهای و ابتدایی توپی که از 0001 متر درثانیه بیشتر باشد
exit
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
backgrounds
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
background
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
exits
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
extend
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extending
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extends
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
dynamically
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
transylvania
فرش ترانسیلوانیا
[ریشه اصلی آن مربوط به ترکیه می باشد که بیشتر برای کلیساهای رومانی و مجارستان بافته شده.]
intelligence
1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه
grand larceny
سرقت بزرگ در CL سرقتی را گویند که دران قیمت مال مسروق ان ازمیزان معینی که در قانون مشخص شده است بیشتر باشد
HyperTerminal
برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد
cloud lattice design
طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
general requirements
نیازهای عمومی
primary needs
نیازهای نخستین
metaneeds
نیازهای رده بالا
Ladik prayer rug
قالیچه سجاده ای لادیک
[این فرش بیشتر مربوط به ترکیه می باشد و در آن از دو یا سه ستون محرابی به همراه گل های لاله با رنگ های غالب قرمز و آبی استفاده می شود.]
ply yarn
نخ چندلا
[در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
butterfly saddle rug
قالیچه نقش پروانه ای
[این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
You have to watch your diet more
[carefully]
and get more exercise.
شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
kanat
نوعی گلیم ترکی
[روشی از بافت گلیم است که در آن ابتدا رشته های باریک را بافته، سپس آنها را به یکدیگر می دوزند. این روش بین روستائیان ترکیه بیشتر مرسوم می باشد.]
square design
طرح خشتی
[طرح مربع شکل]
[این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
dasd
Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
direct admission
مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
triage
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
prima facie evidence
مدرک محمول بر صحت مدرکی که در صورت تکذیب یا توضیح طرف برای روشن کردن قضیه کافی باشد مدرکی که در نظر اول و پیش از بررسی بیشتر قاطع به نظر می اید
kaldor criterion
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
basic
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basics
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
bandwidth
صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
directed
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct exchange
تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
direct
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directs
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
countershaft
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
direct command
فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
Tibet
تبت
[این ناحیه با کشورهای چین، هند و نپال همسایه بوده و فرش آن بیشتر تحت تاثیر چین قرار داشته است.سابقه فرش بافی در آن حدود سیصد سال می باشد. نقش ببر از طرح های اصلی فرش تبت است.]
integrated
پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است
direct fire sights
زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
elicitation
کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
positional parameter
پارامتر وضعیتی
direct dyes
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
to get into
توی
[وضعیتی]
افتادن
to rehash something
وضعیتی را بازدید کردن
to be in a pickle
<idiom>
در وضعیتی دشوار بودن
toggle switch
سویچ چند وضعیتی
to revisit the situation
وضعیتی را بازدید کردن
to fall into
توی
[وضعیتی]
افتادن
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
edited
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
tandems
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
states
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
tandem
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
state
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
to languish
پژولیدن
[به خاطر جایی یا وضعیتی ناخوشایند]
state-
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
stated
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
stating
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
to languish
هرز رفتن
[به خاطر جایی یا وضعیتی ناخوشایند]
to languish
فاسد شدن
[به خاطر جایی یا وضعیتی ناخوشایند]
polarity
وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
polarities
وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
toggle
سویچ چند وضعیتی تغییر وضع دادن
toggles
سویچ چند وضعیتی تغییر وضع دادن
to languish
ضایع شدن
[به خاطر جایی یا وضعیتی ناخوشایند]
lock up
وضعیتی که در ان امکان انجام عمل دیگری نمیباشد
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
spillages
وضعیتی که داده بسیاری پردازش شوند و در بافر جا نشوند
spillage
وضعیتی که داده بسیاری پردازش شوند و در بافر جا نشوند
to handle something
چیزی را تحت کنترل آوردن
[وضعیتی یا گروهی از مردم]
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
condition
وضعیتی که پس از اعمال چندین خطا روی داده انجام میشود
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
regulate
کنترل فرآیند
regulated
کنترل فرآیند
decaying
فرآیند سیگنال
regulating
کنترل فرآیند
regulates
کنترل فرآیند
flow diagram
شرح فرآیند
flowchart
شرح فرآیند
depositions
فرآیند پوشاندن
deposition
فرآیند پوشاندن
decays
فرآیند سیگنال
decayed
فرآیند سیگنال
decay
فرآیند سیگنال
documented
نوشتن شرح یک فرآیند
phased
بخشی از فرآیند بزرگتر
phase
بخشی از فرآیند بزرگتر
phases
بخشی از فرآیند بزرگتر
selections
عمل یا فرآیند انتخاب
selection
عمل یا فرآیند انتخاب
halted
فرآیند را متوقف میکند.
initialization
فرآیند مقداردهی اولیه
documenting
نوشتن شرح یک فرآیند
document
نوشتن شرح یک فرآیند
halt
فرآیند را متوقف میکند.
normalization
فرآیند یا داده نرمال
halts
فرآیند را متوقف میکند.
finish
انتهای فرآیند یا تابع
finishes
انتهای فرآیند یا تابع
reverses
وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reversing
وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reverse
وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reversed
وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
steady state
مدار یا وسیله یا برنامهای که در وضعیتی می ماند که هیچ عملی انجام نمیدهد ولی ورودی می پذیرد و..
stages
یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
technical
مربوط به ماشین یا فرآیند خاص
executing
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execution
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executes
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executed
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
checks
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
checked
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
pagination
فرآیند تقسیم متن به صفحاتی
master
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
inherited error
خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
mastered
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
execute
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
stage
یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
masters
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
irrelation
بی ارتباطی
communication line
خط ارتباطی
incorerence rency
بی ارتباطی
inconsequence
بی ارتباطی
disconnectedness
بی ارتباطی
long distance line
خط ارتباطی
tie line
خط ارتباطی
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
pause key
[کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند]
jams
توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
processes
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
static
چاپ وضعیت سیستم پس از خاتمه فرآیند
hunting
فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
jammed
توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
process
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
jam
توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
simultaneous
دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند
microinstruction
که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
qualification
توانایی
expertise
توانایی
competence
توانایی
skill
توانایی
power
توانایی
able-bodied
توانایی
means
توانایی
capability
توانایی
powering
توانایی
powered
توانایی
credential
توانایی
ability
توانایی
influence
توانایی
authority
توانایی
abilities
توانایی
potentiality
توانایی
powers
توانایی
influencing
توانایی
influences
توانایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com